چه دیوانه وار روحمان را به در و دیوار نیستی می کوبیم چه دیوانه وار به دنبال هواها و خواستهای بی ثمر زندگی می گردیم این من نه آن منی است که تو برایش خون دادی علی دادی این ثمر من هایی است که از بازی سرد روزگار نصیب جسم بی جان من شده من می خواهم منی باشم که تو خواستی ...
امروز سخت دلم هواییت شده هوایی عطر صبحگاهان حرمت و نوای آرام بالهای کبوترانت آی آقا آقای خوبی ها.... خسته ام خسته از دوریت دلم بی تاب دیدنت بی تاب بودنت و بی تاب لمس کردنت شده دلم هوای نگاههای ...
خداوندا بهانه امروزم برای شروع تویی و بزرگیت یار و همراهم باش که بدونه تو هیچم نه افکارم قدرت رو پا ماندن دارد و نه وجودم توان خود بودن تو باشی همه چیز دارم باش و تنهایم نگذار