اسلام، دنیا را وسیلهای در دست انسان برای رسیدن به کمال میداند. از نظر اسلام، دنیا مزرعهی آخرت است. دنیا چیست؟ در این نگاه و با این تعبیر، دنیا عبارت است از انسان و جهان. زندگی انسانها، تلاش انسانها، خرد و دانایی انسانها، حقوق انسانها، وظایف و تکالیف انسانها، صحنهی سیاست انسانها، اقتصاد جوامع انسانی، صحنهی تربیت، صحنهی عدالت؛ اینها همه میدانهای زندگی است. به این معنا، دنیا میدان اساسىِ وظیفه و مسئولیت و رسالت دین است. دین آمده است تا در این صحنهی عظیم و در این عرصهی متنوع، به مجموعهی تلاش انسان شکل و جهت بدهد و آن را هدایت کند. دین و دنیا در این تعبیر و به این معنای از دنیا، از یکدیگر تفکیکناپذیرند. دین نمیتواند غیر از دنیا عرصهی دیگری برای ادای رسالت خود پیدا کند. دنیا هم بدون مهندسىِ دین و بدون دست خلاق و سازندهی دین، دنیایی خواهد بود تهی از معنویت، تهی از حقیقت، تهی از محبت و تهی از روح. دنیا - یعنی محیط زندگی انسان - بدون دین، تبدیل میشود به قانون جنگل و محیط جنگلی و زندگی جنگلی. انسان در این صحنهی عظیم باید بتواند احساس امنیت و آرامش کند و میدان را به سوی تعالی و تکامل معنوی باز نماید. در صحنهی زندگی باید قدرت و زور مادی ملاک حقانیت بهحساب نیاید. در چنین صحنهای، آنچه میتواند حاکمیت صحیح را بر عهده بگیرد، جز دین چیز دیگری نیست. تفکیک دین از دنیا به این معنی، یعنی خالی کردن زندگی و سیاست و اقتصاد از معنویت؛ یعنی نابود کردن عدالت و معنویت. دنیا به معنای فرصتهای زندگی انسان، به معنای نعمتهای پراکندهی در عرصهی جهان، به معنای زیباییها و شیرینیها، تلخیها و مصیبتها، وسیلهی رشد و تکامل انسان است. اینها هم از نظر دین ابزارهایی هستند برای اینکه انسان بتواند راه خود را به سوی تعالی و تکامل و بروز استعدادهایی که خدا در وجود او گذاشته است، ادامه دهد. دنیای به این معنا، از دین قابل تفکیک نیست. سیاست و اقتصاد و حکومت و حقوق و اخلاق و روابط فردی و اجتماعی به این معنا، از دین قابل تفکیک نیست. لذا دین و دنیا در منطق امام بزرگوار ما مکمل و آمیخته و درهم تنیدهی با یکدیگر است و قابل تفکیک نیست. این، درست همان نقطهای است که از آغاز حرکت امام تا امروز، بیشترین مقاومت و خصومت و عناد را از سوی دنیاداران و مستکبران برانگیخته است؛ کسانی که زندگی و حکومت و تلاش و ثروت آنها مبتنی بر حذف دین و اخلاق و معنویت از جامعه است.