نظریه پردازان اروپایی جمعیت را عامل مهمی در تعیین موازنات فرهنگی دانسته و از افزایش جمعیت مسلمانان به عنوان تهدید یاد می کنند و برای نابودی اسلام از طریق تضعیف جمعیت نقشه ها کشیده اند. (1)
مسالۀ تحدید نسل و موضوعات مربوط به جمعیت در منابع فقهی هم به نوعی مطرح شده است. علامه حلی در کتاب نکاح، عزل یا همان پیشگیری را با این استدلال که موجب تقلیل نسل می شود در حالی که پیامبر اکرم به آن تشویق کرده مکروه شمرده است. (2)
محقق کَرَکی هم اصل نکاح را به علت این که موجب تکثیر نسل و بقای نسل انسان است و می تواند موجب تولد فرزند صالح شود مستحب دانسته است(3)
فیض کاشانی در مفاتیح الشرایع و بحرانی در حدایق کثرت نسل را به عنوان هدفی دینی دانسته اند که اگر ازدواج با این هدف انجام شود عبادت خواهد بود و در وسایل الشیعه هم بابی با عنوان: « بَابُ اسْتِحْبَابِ الِاسْتِیلَادِ وَ تَکْثِیرِ الْأَوْلَادِ» گشوده شده و روایاتی در آن قرار گرفته است.(4)
در میان دانشمندان معاصر هم علامه طباطبایی راه تکثیر نسل مسلمانان برای زدودن بنای شرک و فساد توسط آنان را از مهم ترین مقاصد شریعت ذکر کرده و فرموده است: « و من جهة أخرى من أهم المقاصد عند شارع الإسلام تکثر نسل المسلمین و عمارة الأرض بید مجتمع مسلم عمارة صالحة ترفع الشرک و الفساد.»(5)