استمداد و یاری جستن از خدا (تمسیه)

هر عملی که از انسان سر می‏زند به منظور هدفی صورت می‏گیرد که بواسطه عمل، بدان هدف برسد؛ ارزش هر عمل، با توجه به هدفی است که انگیزه حرکت و فعالیت انسان محسوب می‏شود؛ هر چه نیت و انگیزه عمل والاتر و ارزشمندتر باشد، عمل ارزش بالاتری می‏یابد.(137)
بنابراین، اهداف، معیار و میزان تعیین ارزش عمل و حتی ارزش افراد، می‏باشد.
از طرفی، ارزش اهداف، به اندازه‏ ای است که نیازهای اصیل و ریشه دار انسان را تامین کند.
نیاز اصیل انسان، رسیدن به کمال مطلق، کمال زیبایی، قدرت، خوبی و قداست و طهارت، کمال لذت و خوشی و راحتی، کمال سعادت می‏باشد.
این کمال، وقتی حاصل می‏شود که انسان، در مسیر دستیابی به آن، با یگانه مظهر این اهداف، الله پیوندی بر قرار کند و با تکیه و استمداد از او، به پیش رود؛ چرا که الله تنها کمال مطلق، تنها ذات مقدس پایدار و ابدی است و نه تنها کمال مطلوب انسان، بلکه کمال مطلوب همه موجودات، در همه عوالم هستی می‏باشد:
الله لا اله الا هو الحی القیوم.... (بقره / 255، آل عمران / 1)
(الله، معبود و معشوقی غیر او نیست در حالیکه همو یگانه زنده پایدار ابدی است).

این آیه شریفه به جهت این محتوای گرانقدر و با عظمت آن، جزء برجسته‏ ترین آیات قرآن می‏باشد که قسمتی از آیه الکرسی را تشکیل می‏دهد.
این دو صفت حی و قیوم دو مطلوب اساسی بشر می‏باشد: رسیدن به حیات مطلق ابدی، حیاتی که دیگر مرگ در آن، راه نداشته باشد؛ حیاتی که پایدار بوده (قیوم) از تزلزل و نقص و ضعف، مصون باشد.

این است که قرآن کریم، بشریت سرگردان و متحیر را به گمشده‏ اش رهنمایی می‏کند:

وتوکل علی الحی الذی لا یموت و سبح بحمد. (فرقان / 58)
(و ای بشر تکیه کن بر آن زنده‏ای که مرگ در او راه ندارد و غرق در تنزیه، بهمراه ستایش او باش در مسیر او حرکت کن).

هو الحی، لا اله هو، فادعوه مخلصین له الدین، الحمدلله رب العالمین.
(غافر / 65)
(ای بشر او آن حیات ابدی است که معبود و معشوقی، غیر او نیست پس روبه سوی او آورید او را بخوانید در حالیکه تمادین و اعتقادتان را خالص برای او قرار می‏دهید تا به آب حیات دست یابید چرا که تمام ستایشها از آن خداست که پرورش دهنده تمام عوالم هستی است).
تو که دنبال آب حیاتی، پس با او مرتبط، شو و به ریسمان او چنگ زن(138) و بر او تکیه کن.

بنابراین باید شروع، ادامه و ختم کار من همه با یاد او باشد؛(139) با یاد او و نیرو گرفتن و یاری از او، آنگونه که عمل من نشان از او داشته و بر آن مهر صحت و ضمانت و تایید او خورده باشد؛(141) و در نتیجه، روح و جان من نشان از خدا بگیرد و به علامت الهی منقوش گردد.(142)

این نشان و علامت، عمل من و جان من را بیمه می‏کند، پس دیگر خوفی از نابودی و فنا نخواهد بود، دیگر خبر از حزن و اندوه، یافت نخواهد شد، سراسر نشاط است و سرور، سراسر لذت است و راحتی:
الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون. (یونس / 62)
(بهوش باشید بیقین دوستان خدا نه هراسی از آینه برایشان موجود است و نه آنها بر گذشته محزون می‏باشند).

بسم الله سمبل شروع و ختم با یاد او، یاری از او و با نشان از او می‏باشد، از این رو گرامی‏ترین و عظیم‏ترین آیه، لقب گرفته است.

این کشتی نوح (علیه السلام) است که در آن طوفان سهمگین و هولناک، جریانش و لنگرش با بسم الله محقق گرشته است که حاوی اسم اعظم الهی می‏باشد:
قال ارکبوا فیها بسم الله مجریها و مرسیها.... (هود / 41)
(نوح فرمود سوار کشتی شوید که جریان آن و لنگرش با بسم الله محقق است...).







137) لکل امری مانوی (ج 1، مقدمه عبادات،ب 5، ح 10) (سهم هر کس همان است که نیت کرده است) انما الا عمال بالنیات. (ح 10) (اعمال صرفاً بر اساس نیتها و هدفها، ارزیابی می‏شود).
138) واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا. (آل عمران / 103)
139) کل امر ذی بال لم یذکر فیه اسم الله فهو ابتر توحید صدوق، (هر کاری صاحب خاطره مهم که در آن نام خدا یاد نشود پس آن دم بریده می‏باشد).
141) عن الرضا (علیه السلام) فی معنی بسم الله الرحمن الرحیم، قال (علیه السلام): یعنی: اسم نفسی بسمه من سمات الله و هی العباده. قیل ما السمه، قال (علیه السلام) العلامه. عیون اخبار الرضا، معانی الاخبار در معنی بسم الله از امام را (علیه السلام) که فرمودند: یعنی جانم را به علامتی از علامات خدا نشان می‏زنم و آن عبادت می‏باشد.
142) عملی که از خدا نشان دارد سه شرط را داراست: 1 - نیت خالص برای خدا، 2 - مطابقت با کتاب و سنت، 3 - مهمترین کار در زمان (رسائل، ج 1، ابواب مقدمات عبادات،ب 5).