انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

موضوع: بچه‌های کوچه بهشت!

Threaded View

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    February_2016
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.20
    نوشته ها
    615
    صلوات و تشکر
    24
    مورد صلوات
    182 در 153 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    gadid... بچه‌های کوچه بهشت!




    نامش را گذاشته‌اند کوچه شهیدان پاکند، اما به کوچه بهشت معروف شده از بس که شهیدان

    این کوچه بهشتی بودند و نه یکی، دو تا، بلکه ۱۳شهید از درهای این خانه‌هایی که کیپ تا

    کیپ کنار هم نشسته، بیرون آمدند و به مقصد بهشت حرکت کردند و هرگز برنگشتند.

    اينجا كوچه زندگي است. در خشت به خشت خانه‌هاي اين كوچه‌اي كه طولش 200متر هم

    نمي‌شود مي‌توان زندگي را حس كرد. فقط كافي است دلت را در دست‌ات بگيري و در نخستين

    خانه را بزني و بنشيني كنار خانواده 13شهيد اين كوچه كه بوي زندگي و بهشت را با هم دارد.



    داشتن 13شهيد در يك كوچه نه‌چندان پهن و ‌بلند، كافي است تا همه مردم محله 17شهريور

    خانه تك‌تك شهيدان را بشناسند. كافي است اسم شهيدي را بياوري و ببيني چند نفر همراهيت

    مي‌كنند تا به خانه مردي برسي كه همه او را دايي عياشي صدا مي‌كنند.

    هنوز هم با گذشت 36 سال از پيروزي انقلاب همه اهالي به دايي عياشي احترام مي‌گذارند و

    براي مشورت در امور خود به او مراجعه مي‌كنند. «نصرت‌الله عياشي» و «بتول افشاري» از

    فرزندشان مي‌گويند كه اسمش محمد بود اما او را مجتبي صدا مي‌كردند؛ كه چطور با ديدن

    اعزام دوستانش به جبهه‌هاي جنگ سر از پا نشناخت و به مقصد بهشت حركت كرد.



    محمد عياشي فقط يك‌ماه جنگيد و در عمليات والفجر يك در منطقه فكه به شهادت رسيد.

    مادر مي‌گويد: «تازه 14ساله شده بود اما عقلش زياد بود و وقتي امام دستور داد جبهه‌ها را

    خالي نگذاريد عقل و دلش با هم دست به يكي كردند و بي‌قرارتر شد و مثل هزاران نوجوان

    ديگر با هزار ترفند شناسنامه‌اش را دستكاري كرد و به جبهه رفت».«بتول افشاري» مي‌گويد:

    «رفته بود از مدير مدرسه‌اش، «زكريا زنده دل»- كه بعدها او هم شهيد شد- اجازه گرفته بود

    و رفته بود اهواز و بالاخره هم بعد از 25روز جنگيدن در خط مقدم به شهادت رسيد».



    مادرشهيد كه حالا ديگر مجبور است از مخزن اكسيژن براي تنفس استفاده كند، مي‌گويد:

    «از 50سال پيش در اين محله زندگي مي‌كنيم و مجتبي هم در همين خانه به دنيا آمد و بزرگ

    شد. در اين محله علاقه و وابستگي زيادي ميان اهالي محله و همسايگان وجود دارد. آنها

    در همه حال به هم كمك مي‌كنند و هواي خانواده شهدا و يكديگر را دارند».


  2. کاربر زیر برای پست " شهید گمنام " عزیز صلوات فرستاده:

    گل مريم (2017_01_09)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 09:48 PM