انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8

موضوع: چشمانم

Threaded View

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض چشمانم







    براساس روایتی از خاطرات آزاده جانباز احمدزاده
    در کتاب (عرصه خون)




    روزهای طاقت فرسای اسارت یکی پس از دیگری سپری می شد اسراء علاوه بر شکنجه های جسمی و روحی دچار انواع بیماری های صعب العلاج می شدند و عده ای در اثر بی توجهی عراقی ها به شهادت می رسیدند یا موجب معلولیت می شدند.


    باتوجه به این که دراردوگاه آب کم بود و نمی شد کاملا " بهداشت رارعایت کرد به تبع آن بشتر اسراء به مریضی اسهال مبتلا می شدند ازطرفی هم آن هایی که به این مریضی دچار می شدند بهیارعراقی می گفت باید نمونه بیارید تامن یقین بدانم که شما اسهال دارید لذا بیشتر اسراء ابتدا ءکه به این مریضی مبتلا می شدند خجالت می کشیدند که نمونه را روی مقوا بگذارد و دربین همه ی اسراء به عراقی نشان بدهند که مثلا" ما مریض هستیم این کار به سختی انجام می شد اسهال تبدیل به اسهال چرکی می شد وکمی که زمان می گذشت اسهال خونی می شد که دیگه معالجه ی آن بسیار مشکل بود این جا دیگه اسراء مجبور بودند که یک نمونه از اسهال خود را روی مقوا قرارداده وبه عراقی نشان بدهند که او هم یه مشت قرص می داد اگر معالجه نمی شد به بیماران اعزام می کردند که ازچند نفر یه نفر جان سالم بدر می برد

    معمولا به دلیل عدم وجود بهداشت درآسایشگاههای اردوگاه 15 اسراء مبتلا به بیماریهای زیادی می شدند که یکی ازآن ها بیماری گال بود بهیار اردوگاه که ایرانی و همدانی هم بود اسمش تدین بود که معروف شده بود به دکتر تدین ایشان ماهانه می آمدند اسراء رو چک می کردند هرکسی که این مریضی روداشت از مجموعه اش جدا می کردند
    تا اینکه به دیگران سرایت نکند حال اصل مطلب این جاست که تابستان ها این مریضی بیشتر شایع می شد یه بار همه ی افرادی که دراردوگاه به این مریضی مبتلا شده بودند به آسایشگاه یک جمع کرده بودند می خواستند یه جا معالجه کنند دستور می داند همه باید لخت عور بشوند یه پماد زرد رنگی هم می داند که به بدنشان بمالند و تأثیر گذاری این پماد درآفتاب بهتر بود همه ی مریض هارا همچنان لخت عور می آوردند درجلوی آفتاب قرار می دادند بدون اینکه ستر عورتی داشته باشند لذا درمعرض مستقیم آفتاب قرارگرفتن باعث بهبودی مریضی فعلی می شد ولی سبب یه مریضی دیگری می شد که اون هم گرمازده گی بود باز گرمازدگی باعث اسهال خونی می شد درپایان بشتر عزیزان به ملاقات خدا می شتافتند


    ویرایش توسط گل مريم : 2013_08_17 در ساعت 05:21 PM

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  2. 3 کاربر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده.

    مهاجر (2013_08_17), مشعشع (2013_08_17), تسلیمی (2013_08_17)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 10:57 PM