چهل حديث، سيره باقرى
مؤلف: سيد محمود مدنى بجستانى
مقدمه
امام سجاد(عليه السلام) فرمود:
الا و ان اءبغض الناس الى الله
من يقتدى بسنة امام و لا يقتدى باءعماله ( الكافى، 8:234، ح 312.).
هشدار كه منفورترين مردم نزد پروردگار، كسى است كه شيوه امامى را پيروى كند ولى از سيره عملى او پيروى ننمايد.
براى ((چگونه بودن)) نياز به الگو داريم و نقش الگو در تربيت چنان روشن است كه نيازى به بيان و توضيح نيست.
آنچه در اين الگوگيرى و اسوه يابى و تاءسى به اخلاق اولياء الهى كارساز است، آشنايى با جزئيات صفات و رفتار آن حضرت است، نه كليات. خوشبختانه در كتب حديث و سيره، نمونه هاى رفتارى پيامبر و امامان بصورت ريز و جزئى آمده است كه آشنايى با آنها بسيار سودمند است و گامى جهت خودسازى و تعالى بخشيدن به جامعه است.
انسان در ديد ژرف نگر اسلام بيابانگردى سرگردان و گمگشته اى در تاريكزار زندگى نيست. او كشتى شكسته اى شوربخت و نااميد و اسير موجهاى بيم زا و هراس آفرين نمى باشد.
بلكه موجودى مسؤ ول است كه با مقصد و مقصودى مشخص با زاد و توشه اى كامل و راهنمايانى درونى و برونى به سفر پرداخته كه از صحراى عدم آغاز مى شود و تا بار يافتن به لقاءالهى ادامه دارد.
تمامى نيروهاى خلقت، انسان را در اين سفر صادقانه يارى مى كنند و خداى با لطف بيكران خويش به هدايت او از راههاى گوناگون پرداخته است و بهترين جايگاه جاودانه را در سراى آخرت براى او مهياكرده است.
انسان براى به دست آوردن نيك بختى خويش و سعادتمندى جامعه و رضايت خداوند بايد در طول اين سفر چگونه زيستن را بياموزد و اين آموزه ها را در زندگى خويش بكار گمارد.
اسلام عزيز براى پاسخ گويى بدين سؤال بسيار اساسى دو شيوه را دنبال نموده است:
الف: بيان احكام و دستوراهاى زندگى از آغاز تا فرجام
ب: ارائه الگوهاى تربيتى و نمونه هاى عينى كمال
براساس همين شيوه دوم در قرآن مجيد بارها از پيامبران و ديگر انسانهاى والا سخنى به ميان آمده است، و از جنبه هاى الگويى آنان ستايش شده تا ديگران نيز به آنان تاءسى بجويند.