انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 19 , از مجموع 19

موضوع: امام علي (ع)

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.27
    نوشته ها
    1,100
    صلوات و تشکر
    1,212
    مورد صلوات
    2,090 در 867 پست
    نوشته های وبلاگ
    10
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض امام علي (ع)





    نام: على.

    كنيه: ابوالحسن، ابوالحسين، ابو تراب، ابو السبطين و الريحانتين.

    ألقاب: اميرالمؤمنين، سيّد الوصيين، سيّد المسلمين، سيّد الأوصياء، سيّد العرب، خليفة رسول الله، امام المتّقين، يعسوب المؤمنين، صهر رسول الله، حيدر، مرتضى، وصى، و... .

    منصب: معصوم دوم و امام اوّل شيعيان و خليفه چهارم مسلمانان.

    تاريخ ولادت: سيزده رجب سال 30 عام الفيل، 23 سال پيش از هجرت پيامبر اسلام (ص).

    محل تولد: مكه معظّمه، داخل كعبه، در بيت الله الحرام (در سرزمين كنونى عربستان سعودى).
    تولد در خانه كعبه، فضيلتى است مخصوص حضرت على (ع)، و خداى متعال، تنها به وى چنين امتيازى را كرامت نموده است. نه پيش از او و نه پس از او، براى هيچ فردى چنين فضيلتى محقق نشده است.

    نَسبَ پدرى: ابى طالب (عبد مناف) بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف.
    حضرت ابوطالب (ع) پس از پدرش، عبدالمطلب، به مدت 44 سال كفيل و پشتيبان حضرت محمد (ص) بود و در ظهور و گسترش اسلام كمك‏هاى شايانى به آن حضرت نمود و ايشان را از گزند و كيد و كين قريش در امان داشت و بهتر از فرزندان خويش از او حمايت كرد.

    مادر: فاطمه بنت اسد بن هاشم.
    حضرت على (ع) و برادرانش نخستين هاشميانى بودند كه از پدر و مادر هاشمى تولد يافتند. مادرش (فاطمه بنت اسد) از بانوان بزرگ صدر اسلام و از نخستين زنانى بود كه پس از خديجه كبرى (س) به پيامبر اسلام (ص) ايمان آورد. حضرت محمد(ص) از سن هشت سالگى در دامن پرمهر اين بانوى مجلّله تربيت يافت و بيش از چهل سال از خدمات و حمايت‏هاى او بهره‏مند بود. وى در اين مدت نقش مادر پيامبر (ص) را بر عهده داشت.
    فاطمه بنت اسد به همراه خاندان پيامبر اكرم (ص) به مدينه مهاجرت كرد و در همان جا وفات يافت. پيامبر اكرم (ص) در وفات او اندوهگين شده و با دست خود و با پيراهن خود، او را كفن كرد و بر وى نماز خواند و به خاك سپرد. سپس ولايت فرزندش، على (ع) را بر وى تلقين فرمود و اين دعا را در حقش از خداى منان مسئلت نمود:
    اللّهُ الَّذى يُحْيي وَيُميتُ وَهُوَ حَىٌّ لا يَمُوتُ اِغْفِرْ لِأُمّي فاطِمَةَ بِنْتَ اَسَدٍ، وَلَقِّنها حُجَّتها، وَوسّعْ عَلَيْها مَدْخَلَها، بِحَقِّ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ وَالْاَنْبِياءِ الَّذينَ مِنْ قَبْلي فَاِنَّكَ اَرْحَمُ الرَّاحمينَ.(1)

    مدت امامت: از زمان رحلت پيامبر اكرم (ص)، در 28 صفر سال يازدهم هجرى تا 21 رمضان سال 40 هجرى، به مدت 30 سال، كه در پنج سال آخر زندگى خلافت مسلمانان را نيز بر عهده داشت.

    تاريخ و سبب شهادت: 21 رمضان سال 40 هجرى، بر اثر ضربت شمشير مسمومى كه عبدالرحمن بن ملجم مرادى (از بازماندگان خوارج نهروان) در شب 19 رمضان بر فرقش فرود آورده بود.

    محل دفن: نجف اشرف، در سرزمين عراق.
    نظر به اين كه حضرت على (ع) از خباثت باطن بنى اميّه و خوارج عصر خويش آگاه بود، سفارش كرد محل قبرش پنهان بماند تا مورد اهانت و هتك حرمت دشمنان قرار نگيرد. به همين دليل، قبر شريف ايشان تا عصر خلافت منصور عباسى مخفى بود و در آن زمان، امام جعفر صادق (ع) آن را آشكار ساخت و مزار شيعيان و عدالت جويان جهان قرار داد.

    همسران: 1. فاطمه زهرا، دختر رسول اللّه (ص)، 2. أمامه بنت أبى العاص، 3. خوله حنفيه 4. امّ البنين بنت حزام، 5. أسما بنت عميس، 6. ليلى بنت مسعود، 7. ام‏سعيد بنت عروه، 8. محياة بنت امرء القيس. و چند ام ولد.
    اميرالمؤمنين على (ع) تا هنگامى كه فاطمه زهرا (س) زنده بود، همسر ديگرى برنگزيد. نخستين بانويى كه افتخار همسرى آن حضرت، پس از شهادت فاطمه زهرا(س) را پيدا كرد، أمامه دختر ابى العاص بود كه بنا به سفارش فاطمه زهرا(س) پا به خانه حضرت على (ع) نهاد. مادر أمامه، زينب، دختر رسول اللّه (ص) و خواهر اعيانىِ (پدر و مادرى) فاطمه زهرا (س) بود.
    به هنگام شهادت امام على (ع) در 21 رمضان سال 40 هجرى، چهارتن از همسران عقدىِ ايشان (به نام‏هاى: امامه، اُمّ البنين، اسماء، ليلى) در قيد حيات بودند.

  2. 3 کاربر برای پست " فاطمه " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_05_15), گل مريم (2013_05_15), زنبق بنفش (2013_05_17)

  3. Top | #11

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.27
    نوشته ها
    1,100
    صلوات و تشکر
    1,212
    مورد صلوات
    2,090 در 867 پست
    نوشته های وبلاگ
    10
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    21. وقوع جنگ ميان مسلمانان و دو قبيله هوازن و ثقيف در وادىِ حنين، پس از فتح مكه، در سال هشتم هجرى، و رشادت‏هاى على (ع) در اين نبرد و كشته شدن چهل نفر از قهرمانان مشرك به دست آن حضرت.
    22. وقوع جنگ تبوك ميان مسلمانان و وابستگان حكومت روم، در سال نهم هجرى، و باقى ماندن على (ع) به دستور پيامبر اكرم (ص) در مدينه، در غياب رسول خدا(ص).
    23. نازل شدن سوره برائت، در سال نهم هجرى، و مأموريت على (ع) از سوى پيامبر اكرم (ص) براى ابلاغ اين سوره به مردم مكه.
    24. همراهىِ حضرت على (ع)، فاطمه زهرا (س)، امام حسن (ع) و امام حسين(ع) با پيامبر اكرم (ص)، در جريان مباهله نصاراى نجران، در سال دهم هجرى.
    25. اعزام حضرت على(ع) به يمن از سوى پيامبر اكرم(ص) در سال دهم هجرى.
    26. مسافرت پيامبر اكرم (ص) و خاندان او و مسلمانان به مكه معظمه، براى انجام فريضه حج، در سال دهم هجرى (معروف به حجّة الوداع)، و پيوستن على (ع) به آنان پس از مراجعت از يمن.
    27. انتصاب على(ع) به ولايت و خلافت مسلمين به دست پيامبر(ص) در مكانى به نام «غديرخم»، ميان مكه و مدينه، در بازگشت از سفر حجّةالوداع، در سال دهم هجرى.
    28. رحلت جانگداز پيامبر خدا(ص)، در 28 صفر سال يازدهم هجرى، و تغسيل، تكفين و تدفين بدن مطهر آن حضرت توسط حضرت على (ع) و طايفه بنى‏ هاشم، در مدينه طيّبه.
    29. ناديده گرفتن حق امام على(ع) از سوى مهاجران و انصار در گزينش خليفه مسلمين، پس از رحلت پيامبر (ص).
    30. امتناع امام على(ع)، فاطمه زهرا(س)، بنى هاشم و گروهى از صحابه سرشناس پيامبر اكرم(ص) با خلافت ابى بكر و اجتماع اعتراض‏ آميز آنان در خانه فاطمه(س).
    31. هجوم مأموران خليفه به دستور عمربن‏ خطاب به خانه فاطمه (س) و سوزاندن درِ خانه و دستگير نمودن معترضان و بردن آنان به مسجد براى بيعت اجبارى با ابوبكر.
    32. مصدوم و مجروح شدن فاطمه زهرا (س)، همسر امام على (ع)، در هجوم مأموران خليفه به خانه آن حضرت.
    33. گرفتن باغ فدك از فاطمه زهرا (س) و على (ع) توسط زمامداران وقت و عدم اعتنا به اعتراض فاطمه زهرا (س).
    34. اندوه شديد على (ع) در وفات مظلومانه فاطمه زهرا (س) پس از 45 روز بيمارى ممتد.
    35. تلاش على(ع) در جمع‏ آورىِ قرآن و تنظيم و تفسير آن، در ايّام خانه ‏نشينى آن حضرت.
    36. يارى رسانى امام على (ع) به خلفاى وقت، در حل معضلات اجتماعى و مسائل شرعى.
    37. حضور على (ع) در شوراى شش نفره‏اى كه عمر بن خطاب براى تعيين خليفه پس از خود برگزيد.
    38. محروميت على (ع) براى بار سوم از رسيدن به خلافت اسلامى و واگذارىِ آن به عثمان بن عفان توسط اعضاى شوراى شش نفره منتخب عمر بن خطاب.
    39. اعتراض برخى از صحابه و مسلمانان شهرها به رفتارهاى نارواى عمّال عثمان بن عفان و پشتيبانى حضرت على (ع) از خواسته‏ هاى به حق آنان.
    40. تحريك مردم از سوى عايشه، مبنى بر عزل عثمان بن عفان از خلافت و كشتن وى.

  4. 3 کاربر برای پست " فاطمه " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_05_15), گل مريم (2013_05_15), زنبق بنفش (2013_05_17)

  5. Top | #12

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.27
    نوشته ها
    1,100
    صلوات و تشکر
    1,212
    مورد صلوات
    2,090 در 867 پست
    نوشته های وبلاگ
    10
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    41. اعتراض گروهى مسلمانان عليه عثمان و كشته شدن او در اين ماجرا،در سال 35 هجرى.
    42. انتخاب على(ع) به‏ خلافت اسلامى با اصرار صحابه پيامبر(ص) و مسلمانان انقلابى، در تاريخ جمعه 25 ذى حجّه سال‏35هجرى، پس از كشته شدن عثمان ‏بن عفان.
    43. عزل حاكمان نالايق ولايات و جايگزينى حاكمان جديد توسط امام على (ع).
    44. درخواست واگذارىِ حكومت عراق و يمن از امام على (ع) توسط طلحة بن عبيداللّه و زبير بن عوام و امتناع آن حضرت از انتصاب آن دو به حكومت.
    45. تمرّد معاويةبن ابى سفيان از فرمان امام على(ع) و باقى ماندن او بر حكومت شام.
    46. ناخشنودى عايشه، (همسر پيامبر اكرم (ص)، از انتخاب امام على (ع) به خلافت اسلامى.
    47. عدم تحمل برخى شخصيت‏هاى مقيم مدينه از اعلام سياست حكومتىِ امام على (ع) در اجراى عدالت اجتماعى.
    48. پيوستن طلحة بن عبيداللّه و زبير بن عوام، (از صحابه مشهور پيامبر (ص) و پيش‏كسوتان بيعت با امام على (ع)، و هواداران عثمان مقتول و ناراضيان حكومت امام على (ع) به عايشه و تجمع فتنه ‏انگيز آنان در مكه.
    49. اعلان جنگ عليه امام على (ع) توسط عايشه، طلحه، زبير و برخى از سرشناسان حجاز، و حركت آنان از مكه به سوى بصره.
    50. اشغال بصره و عزل و شكنجه عثمان بن حنيف، عامل امام على (ع) در اين شهر، توسط سپاهيان عايشه (اصحاب جمل).
    51. پشتيبانى پنهانى ابو موسى اشعرى (فرماندار كوفه) از اصحاب جمل، و مخالفت با امام على (ع) در اعزام نيروى جنگى براى دفع آشوب اصحاب جمل.
    52. اعلام بسيج عمومى براى پشتيبانى از خلافت اسلامى و دفع آشوب‏هاى اصحاب جمل و خونخواهان عثمان، توسط امام على (ع).
    53. اعزام سپاهيان و هواداران امام على (ع) از شهرهاى مختلف اسلامى به حوالى بصره، براى مبارزه با اصحاب جمل.
    54. فراخوانى زبير به امر امام على(ع) و يادآورى سفارش‏هاى پيامبر (ص) به او، پيش از شعله‏ ور شدن آتش جنگ جمل.
    55. تأثر شديد زبير از يادآورىِ خاطره ‏ها و سفارش‏ هاى پيامبر (ص) به او درباره على (ع)، و پشيمانى او از راه‏ اندازى جنگ جمل، و كناره‏ گيرى از سپاهيان.
    56. كشته شدن زبير در خارج از معركه جنگ، به دست عمر بن جرموز، و تأثّر امام على (ع) از مرگ ذلّت‏ بار وى.
    57. نامه ‏ها و خطبه ‏هاى مكرر امام على (ع) به منظور ايجاد صلح و آرامش بين دو سپاه، و تلاش آن حضرت براى از بين بردن عصبيت‏ هاى جاهلى و قومى، و عدم وقوع جنگ و خونريزى.
    58. پاسخ منفى به امام على (ع) و اصرار بر خونخواهىِ عثمان و اعلام جنگ تمام عيار توسط اصحاب جمل عليه سپاهيان امام على (ع).
    59. وقوع نبرد خونين جمل در بصره، در تاريخ جمادى الثانى سال 36 هجرى، و پيروزى سپاهيان امام على (ع) در اين نبرد با دلاورى ‏هاى آن حضرت و امام حسن، امام حسين، محمد حنفيه، مالك اشتر، عمار ياسر و حدود 20 هزار مرد جنگى.
    60. بخشودگى و آزادسازىِ اسيران اصحاب جمل پس از جنگ، و بازگرداندن عايشه به مدينه به فرمان امام على(ع).

  6. 3 کاربر برای پست " فاطمه " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_05_15), گل مريم (2013_05_15), زنبق بنفش (2013_05_17)

  7. Top | #13

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.27
    نوشته ها
    1,100
    صلوات و تشکر
    1,212
    مورد صلوات
    2,090 در 867 پست
    نوشته های وبلاگ
    10
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    61. انتقال مقر خلافت اسلامى از سوى امام على (ع) به كوفه، در سال 36 هجرى، پس از پايان جنگ جمل.
    62. پيوستن برخى از اسيران آزاد شده اصحاب جمل و خون خواهان عثمان به معاوية بن ابى سفيان در شام.
    63. تبادل نامه‏ ها و پيام‏ها ميان امام على (ع) و معاوية بن ابى سفيان درباره خونخواهى از قاتلان عثمان، حكومت شام، شكاف در امّت اسلامى و غيره.
    64. نبرد مالك اشتر نخعى (عامل امام على (ع) در نصيبين) با ضحاك بن قيس و عبدالرحمن بن خالد، فرماندهان سپاه معاويه و آزاد سازى حرّان، رقّه و جزيره به دست مالك اشتر.
    65. اعلان جنگ معاويه (فرماندار شام) عليه اميرالمؤمنين على (ع) و اعزام نيروهاى جنگى از شام به عراق، در سال 36 هجرى، پس از خاتمه جنگ جمل.
    66. خروج امام على(ع) از كوفه، براى مبارزه با سپاهيان معاويه، در شوال سال 36 هجرى.
    67. تصرف نهر فرات به دست سپاهيان معاويه در صفين، پيش از ورود سپاهيان امام على (ع).
    68. نبرد مالك اشتر نخعى، فرمانده سپاه امام على (ع)، با سپاهيان معاويه براى باز پسگيرىِ نهر فرات و پيروزى او در اين جنگ.
    69. آغاز نبرد صفين ميان سپاهيان امام على (ع) و سپاهيان معاويه، از ذى حجّه سال 36 هجرى تا صفر سال 38 هجرى، به مدت يك سال و چند ماه.
    70. شهادت عمار بن ياسر، اويس قرنى و چند تن از صحابه معروف پيامبر (ص) در نبرد صفين، به دست سپاهيان معاويه.
    71. تهاجم عمومىِ سپاهيان امام على (ع) به سپاهيان معاويه، در يكى از شب‏ها (معروف به ليلة الهرير) و تلفات سنگين شاميان در اين نبرد شبانه.
    72. نيرنگ معاويه در لحظات حساس جنگ صفين به پيشنهاد عمرو بن عاص در بالا بردن قرآن بر سر نيزه‏ها توسط پانصد نفر از سپاهيان شام، و درخواست پايان جنگ و دعوت سپاهيان عراق به حكميت قرآن.
    73. فريب خوردن برخى از سرداران سپاه كوفه (مانند اشعث بن قيس و خالد بن معمر) در برابر دسيسه‏هاى عمرو بن عاص، و ايجاد اختلاف در ميان سپاهيان امام على (ع) براى خاتمه جنگ.
    74. فرمان مالك اشتر به سپاهيان خويش براى استمرار جنگ و نابودىِ سپاهيان شام و اعتنا نكردن به نيرنگ‏هاى عمرو بن عاص.
    75. تجمع اعتراض ‏آميز فريب خوردگان نيرنگ ‏هاى عمرو بن عاص، در سراپرده امام على (ع)، و اصرار و فشار بر آن حضرت براى بازگشت مالك اشتر و اعلام پايان جنگ بين دو سپاه.
    76. اعلام آتش‏ بس ميان سپاهيان امام على (ع) و سپاهيان معاويه، و تعيين ابوموسى اشعرى و عمرو بن عاص از سوى دو سپاه براى حَكَميت، در صفر سال 38 هجرى.
    77. حماقت ابو موسى اشعرى در برابر نيرنگ‏هاى عمرو بن عاص، در مذاكرات دو جانبه، در دومة الجندل (يكى از شهرهاى آباد آن زمان عراق).
    78. اعلام نتيجه مذاكرات دو جانبه حَكَمين، و فريب خوردن ابو موسى اشعرى از عمرو بن عاص و خيانت به اميرالمؤمنين على (ع).
    79. پناهنده شدن ابو موسى اشعرى به مكه به دليل خيانتش به امير المؤمنين على(ع) در جريان حكميت.
    80. پايان نبرد صفين، در شعبان سال 38 هجرى، با كشته شدن 45 هزار (و به روايتى نود هزار) نفر از سپاهيان معاويه و 25 هزار نفر از سپاهيان امام على (ع).

  8. 3 کاربر برای پست " فاطمه " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_05_15), گل مريم (2013_05_15), زنبق بنفش (2013_05_17)

  9. Top | #14

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.27
    نوشته ها
    1,100
    صلوات و تشکر
    1,212
    مورد صلوات
    2,090 در 867 پست
    نوشته های وبلاگ
    10
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    81. اعتراض گروهى از لشكريان امام على (ع) به جريان حكميت، و امتناع آنان از ورود به كوفه.
    82. تجمع دوازده هزار نفر از معترضان (كه بعدها به خوارج شهرت پيدا كردند) در حرورا (دهكده‏ اى در دو ميلى كوفه) و نخيله (پادگان نظامىِ كوفه)، و نسبت شرك دادن به ساحت مقدس امام على (ع) و پيروان او.
    83. عدم سختگيرىِ امام على (ع) نسبت به گفتارها و رفتارهاى اعتراض‏ آميز خوارج در كوفه.
    84. تلاش‏هاى امام على (ع) در ارسال پيام و سفير نزد خوارج، براى هدايت و روشنگرىِ آنان.
    85. مناظره حضورى امام على (ع) با سران و فريب خوردگان خوارج، براى هدايت آنان.
    86. ايجاد فتنه و فساد و كشتار مؤمنان، توسط خوارج، در عراق.
    87. آغاز نبرد ميان سپاهيان وفادار به امام على (ع) و خوارج نهروان، در صفر سال 39 (و به گفته برخى از مورخان در سال 38) هجرى و پيروزىِ بزرگ امام على (ع) در اين نبرد.
    88. كشته شدن ده نفر از ياران امام على (ع) و زنده ماندن نه نفر از خوارج در نبرد نهروان.
    89. سوء استفاده معاويه از اختلاف ميان پيروان على (ع) و از جنگ نهروان، براى ايجاد ناامنى، كشتار و يغماگرى در شهرهاى اسلامىِ تحت حكومت امام على (ع).
    90. اعزام ضحاك بن قيس توسط معاويه، به سرزمين عراق براى كشتار و ايجاد وحشت در ميان مردم.
    91. اعزام بُسر بن ارطاة از سوى معاويه به سرزمين حجاز و يمن، براى ايجاد ناامنى، وحشت، و كشتار بى‏رحمانه حدود سى هزار نفر از مسلمانان بى‏ گناه، و تأثّر شديد امام على (ع) و اعزام دو هزار سپاهى به فرماندهى جارية بن قدامه، براى مقابله با خونريزان شامى.
    92. اعزام سفيان بن عوف، از سوى معاويه به شهرهاى هيت، انبار و مدائن، براى قتل و غارت و ايجاد ناامنى در ميان مردم، و اظهار نگرانىِ امام على (ع) از سستى و بى ‏تحركى لشكريان خويش.
    93. ايجاد اغتشاش و عصيانگرى در ميان برخى از قبايل مصر، و سختى كار بر محمد بن ابى بكر، عامل امام على (ع).
    94. اعزام مالك اشتر نخعى از سوى امام على (ع) به مصر، براى فرو نشاندن اغتشاشات داخلى و تهاجمات خارجىِ معاويه و لشكريان شامى.
    95. شهادت مالك اشتر در قلزم، پيش از رسيدن به سرزمين مصر، به دست عوامل معاويه، در سال 38 هجرى.
    96. يورش سپاهيان معاويه به فرماندهىِ عمرو بن عاص به مصر و نبرد شديد ميان آنان و هواداران امام على (ع) به فرماندهىِ محمد بن ابى بكر، و كشته شدن محمد در اين نبرد و استيلاى شاميان بر مصر.
    97. خطبه ‏هاى آتشين امام على (ع) براى تحريك كوفيان جهت مقابله با دسيسه‏ها و فتنه‏ هاى شاميان.
    98. اعلام بسيج عمومى توسط امام على (ع) و تجمع حدود چهل هزار نفر در پادگان كوفه، براى اعزام به جبهه ‏هاى جنگ عليه شاميان.
    99. تجمع برخى از بازمانگان خوارج در مكه و پيمان سه تن از آنان (به نام‏هاى عبدالرحمن بن ملجم مرادى، برك بن عبدالله تميمى و عمرو بن بكر تميمى) براى ترور امام على (ع)، معاويه و عمرو بن عاص.
    100. پيش‏گويى امام على(ع) از مرگ زودهنگام خويش، در ماه رمضان سال 40 هجرى.
    101. زخمى شدن امام على (ع) در محراب مسجد كوفه، در نوزدهم رمضان سال 40 هجرى، با ضربه شمشير زهرآلودى كه عبدالرحمن بن ملجم مرادى بر فرق آن حضرت فرود آورد.
    102. بى‏ نتيجه بودن تلاش‏هاى پزشكان براى معالجه زخم سر امام على (ع) و شهادت آن حضرت، در شب 21 رمضان سال 40 هجرى (در سن 63 سالگى).
    103. به خاك سپردن شبانه بدن مطهر امام على (ع) در نيزارهاى بيرون شهر كوفه (كه هم اكنون معروف به نجف اشرف است) توسط فرزندان و خواص آن حضرت، و پنهان نگه داشتن مرقد آن حضرت از سايران.
    104. انتخاب امام حسن مجتبى (ع)، فرزند امام على (ع) به خلافت اسلامى و بيعت مردم كوفه با ايشان، در رمضان سال 40 هجرى.

  10. 3 کاربر برای پست " فاطمه " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_05_15), گل مريم (2013_05_15), زنبق بنفش (2013_05_17)

  11. Top | #15

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.27
    نوشته ها
    1,100
    صلوات و تشکر
    1,212
    مورد صلوات
    2,090 در 867 پست
    نوشته های وبلاگ
    10
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    داستان‏ها


    1. فداكارى در «لَيْلَةُ الْمَبيت»، شب هجرت پيامبر (ص)

    از هنگامى كه پيامبر گرامى اسلام (ص) دين تازه ‏اى بر اساس توحيد و يكتاپرستى براى هدايت مردم از جانب خداوند متعالى به ارمغان آورد، مشركان و سران قريش در مكه براى انكار، دشمنى و مقاومت در برابر پيامبر(ص) از هيچ تلاشى فروگذار نكردند و همواره در انديشه آزار پيامبر (ص) و تازه‏ مسلمانان بودند. آنان بسيارى از مسلمانان را به وضع فجيعى شكنجه كرده و برخى را در زير شكنجه به شهادت رساندند.
    فشارها و آزارهاى سران شرك و كفر، موجب شد تا گروهى از مسلمانان به فرمان پيامبر خدا (ص) به كشور حبشه (كه در مجاورت حجاز با فاصله درياى سرخ قرار داشت) مهاجرت نمايند و در پناه پادشاه مسيحى آن، از دين و عقايد خويش پاسدارى كنند؛ اما آنانى كه در مكه باقى مانده بودند، مورد بى‏ احترامى و آزار شديد قريش قرار گرفتند، به طورى كه پيامبر (ص) و تمامىِ خاندان عبدالمطلب (به استثناى برخى از آنان كه در كفر و شرك باقى مانده بودند) و مسلمانان بى‏ پناه، توان ماندن در شهر را از دست داده و مجبور شدند به دره ‏اى خشك در ميان كوه‏هاى اطراف مكه، كه بعداً به شعب ابوطالب شهرت يافت، كوچ كنند و در آن جا به مدت سه سال در محاصره كافران و مشركان قريش، زندگانى سخت و شكننده ‏اى را سپرى كنند.

    اما در تمام اين مدت، پيامبر اكرم (ص) و تازه مسلمانان از پشتيبانى و همراهى عموى پيامبر (ص)، يعنى حضرت ابوطالب، فرزند عبدالمطلب (كه يكى از بزرگان قريش بود) برخوردار بوده و وجود او در بين آنان، موجب دلگرمى و تسلى خاطر آنان مى‏ گشت. ابوطالب و دو فرزندش (جعفر و على) زندگى خويش را وقف پيامبر(ص) و پيروزى اسلام كرده بودند؛ چه اين كه جعفر بن ابى‏ طالب رهبرى مهاجران حبشه را به عهده داشت و ابوطالب و فرزند ديگرش على (ع) رهبرىِ حمايت كنندگان از آن حضرت را در مكه عهده ‏دار بودند.

    پس از رهايى از محاصره شعب ابى ‏طالب، به مدت كوتاهى دو تن از پشتيبانان و ياوران پيامبر اكرم (ص) يعنى عمويش، ابوطالب و خديجه كبرى، همسر پيامبر رحلت كردند. با وفات آنان مشركان جرأت بيشترى پيدا كرده و بر عداوت و كينه‏ توزى‏ هاى خويش با پيامبر(ص) و مسلمانان افزودند. سر انجام، چهل نفر از سران طايفه ‏ها و قبيله‏ ها در دارالنّدوه به مشورت پرداخته و به اين نتيجه رسيدند كه از هر طايفه، يك نفر و مجموعاً چهل نفر به طور پنهانى بر آن حضرت شوريده و او را از بين ببرند تا از اين راه، هم به هدف خويش، يعنى نابودى آن حضرت نايل آمده و هم اگر بنى هاشم به خونخواهى آن حضرت قيام كردند با چهل طايفه و قبيله مواجه بوده و توان مقابله با آنان را نداشته باشند. پس از اين تصميم، زمان اجراى عمليات شب اوّل ماه ربيع الاول سال سيزدهم بعثت تعيين شد
    .
    شب موعود فرا رسيد. چهل نفر از چهل طايفه، خانه پيامبر (ص) را به محاصره در آورده تا به دستور فرمانده خويش، وارد خانه شده و آن حضرت را در بسترش با شمشير قطعه قطعه نمايند. آنان در آغاز شب، قصد هجوم به خانه را داشتند؛ اما ابولهب (عموى پيامبر (ص)، كه يكى از توطئه‏ گران بود، با اين كار مخالفت كرد و گفت تا طلوع فجر صادق اجازه نمى‏ دهم وارد خانه وى شويد. همگى منتظر ماندند تا فجر صادق طلوع كند، و در تمام اين مدت، از شكاف‏ها و روزنه‏ هاى در و ديوار، اتاق و بستر آن حضرت را زيرنظر داشته و مراقب كوچك‏ترين حركت ايشان بودند.
    از سوى ديگر، جبرئيل امين نقشه شوم مشركان و توطئه قتل پيامبر اسلام (ص) را به آن حضرت خبر داده و از جانب خداوند متعال، ايشان را براى هجرتى سرنوشت‏ ساز مأمور نمود؛ اما لازم بود قريش از هجرت آن حضرت، بى‏ خبر مانده و تصور كنند كه پيامبر (ص) در خانه خويش آرميده است تا آن حضرت بتواند از دام آنان برهد. از اين رو، پيامبر (ص) به نزديك‏ترين يار خويش، على (ع) پيشنهاد كرد كه براى فريب مشركان، در بستر او بخوابد و جامه سبز پيامبر (ص) را بر روى خود اندازد تا آنان تصور كنندكه خود پيامبر (ص) در بستر آرميده است.
    على (ع) كه خطر مرگ را در جلوى چشمان خويش مجسم مى‏كرد، از پيامبر اكرم(ص) پرسيد: اى رسول خدا! اگر در جاى تو بخوابم تو از شرّ مشركان رهايى خواهى يافت؟ پيامبر (ص) فرمود: بلى، من رهايى مى‏يابم. على (ع) خشنود شد و سجده شكرى به جا آورد و از پيشنهاد پيامبر اكرم (ص) به گرمى استقبال كرد و با پذيرش آن، نشاط تازه ‏اى به پيامبر (ص) بخشيد.

  12. 3 کاربر برای پست " فاطمه " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_05_15), گل مريم (2013_05_15), زنبق بنفش (2013_05_17)

  13. Top | #16

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.27
    نوشته ها
    1,100
    صلوات و تشکر
    1,212
    مورد صلوات
    2,090 در 867 پست
    نوشته های وبلاگ
    10
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    پيامبر اكرم (ص) پيش از تجمع مهاجمان، از خانه خارج شده و به كوه‏هاى اطراف مكه رفت و در غار ثور پناه گرفت. ابوبكر بن ابى قحافه نيز همراه ايشان بود.
    مهاجمان بامدادان به طور گروهى وارد اتاق پيامبر (ص) شدند و شمشيرهاى خويش را بلند كرده تا بر بدن آن حضرت فرود آورند كه ناگهان على (ع) از بستر آن حضرت برخاست و بانگ زد: واى بر شما، چه كار مى‏ كنيد؟ مهاجمان كه ناباورانه على (ع) را در بستر پيامبر (ص) مى‏ نگريستند، پرسيدند: اى على! محمد كجاست؟ على (ع) پاسخ داد: او را به من نسپرده بوديد تا از من بخواهيد.

    ميان آنان و على(ع) سخنانى رد و بدل شد و چون چيزى دستگيرشان نگرديد، با خشم تمام، على (ع) را رها كرده و براى يافتن پيامبر (ص) به سرعت از منزل ايشان خارج شدند. كاوشگران ماهر گرچه تا غار ثور، آن حضرت را رديابى كردند، اما باور نداشتند كه در آن غار پناه گرفته باشند. به همين دليل، بدون نتيجه به مكه بازگشتند. پيامبر اكرم (ص) و همراهش، سه شبانه روز در آن غار به سر بردند. در اين مدت، چند نفر از خواص با آنان رابطه داشته و نزد آنان رفت و آمد مى‏كردند كه از آن جمله على(ع) بود.

    در يكى از شب‏ها كه على (ع) و هند بن أبى هاله (فرزند خديجه) به غار ثور رفته تا خواسته‏ هاى پيامبر(ص) را در ارتباط با هجرت بزرگ و نقش‏ آفرين ايشان محقق سازند، پيامبراكرم (ص) به على (ع) سفارش كرد كه:
    1. براى رفتن من و همسفرم به يثرب (مدينه) دو شتر آماده گردان.
    2. من أمين قريش هستم و امانت‏هايى از مردم نزد من در خانه ‏ام هست. فردا در مكه، در مكانى بايست و با صداى بلند اعلام كن كه هركس امانتى نزد محمد (ص) دارد، بيايد و امانت خويش را بگيرد.
    3. اكنون هنگام آن رسيده است كه تو نيز آماده مهاجرت گردى. هرگاه نامه من به تو رسيد، دخترم فاطمه زهرا، مادرت فاطمه بنت اسد و فاطمه دختر زبير بن عبدالمطلب را كوچ داده و به يثرب مهاجرت كن. اگر از بنى هاشم، افراد ديگرى نيز خواستار مهاجرت شدند، مقدمات سفر آنان را نيز فراهم ساز.
    پيامبر اكرم (ص) روز چهارم به سوى يثرب (مدينه) حركت كرد و على (ع) در مكه به انجام سفارش‏هاى آن حضرت مشغول شد تا اين كه ابو واقد ليثى نامه‏اى را از پيامبر (ص) به مكه آورد و تسليم على (ع)كرد. على (ع) بانوان خاندان رسالت را با كمك ايمن (فرزند ام ايمن) سوار بر كجاوه ‏ها نموده و در روز روشن از مكه خارج كرد و به آنانى كه متمايل به هجرت بودند نيز پيغام داد كه پنهانى از مكه خارج شده و در مكانى به نام «ذى طوى» توقف كنند تا قافله امام به آنان برسد.

    مشركان مكه كه از قصد على (ع) آگاهى يافتند، گروهى را مأمور بازگرداندن قافله‏ هاى خاندان رسالت نمودند؛ اما چون با مقاومت و شجاعت على (ع) روب ه‏رو شدند، چاره ‏اى جز كوتاه آمدن نداشته و با سرافكندگى و شرمسارى به مكه بازگشتند و على (ع) با سرافرازى و سربلندى، خاندان رسالت را به سوى مدينه كوچ داد. اين جوان تربيت يافته مكتب پيامبر (ص) تمام مسافت ميان مكه و مدينه را با پاى پياده پيمود و در اين مدت لبانش از ياد خدا باز نماند و در همه راه، نماز را با همسفران خويش به جاى مى ‏آورد.

    رسول گرامى اسلام (ص) در مدينه، چشم انتظار رسيدن قافله على (ع) بود. از اين رو، وقتى كه از ورود قافله با خبر شد، بسيار خشنود و خوشحال گرديد و از آنان به گرمى استقبال كرد. آن حضرت وقتى على (ع) را مشاهده كرد كه پاهايش ورم كرده و قطره‏ هاى خون از آنها مى‏ چكد، او را در آغوش گرفت و هر دو گريستند.(12)
    آرى، با فداكارى على (ع) در ليلة المبيت و درايت رسول خدا (ص) در گريز از دسيسه‏هاى دشمن، برگ زرينى از دفتر تاريخ اسلام ورق زده شد و هجرت نبى‏اكرم(ص) و مسلمانان صدر اسلام به فرمان خداى متعال محقق گشت، همان هجرتى كه در عصر خليفه دوم (عمربن خطاب) به پيشنهاد حضرت على (ع) به عنوان مبدأ تاريخ اسلامى تعيين گرديد.

  14. 3 کاربر برای پست " فاطمه " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_05_15), گل مريم (2013_05_15), زنبق بنفش (2013_05_17)

  15. Top | #17

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.27
    نوشته ها
    1,100
    صلوات و تشکر
    1,212
    مورد صلوات
    2,090 در 867 پست
    نوشته های وبلاگ
    10
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    2. ماجراى سد أبواب و گشوده بودن در خانه امام على (ع)


    پس از آن‏كه پيامبر اكرم (ص) از مكه به مدينه هجرت نمود، نخستين كارى كه به آن پرداخت، بناى مسجدى در اين شهر بود كه بعدها به مسجدالنبى و مسجدالرسول شهرت يافت. با بناى اين مسجد، مهاجرانى كه به همراه پيامبر(ص) به مدينه آمده بوده و فاقد مسكن و هر گونه امكانات زيستى بودند، ناچار در آن ساكن شده و آن را خوابگاه خويش قراردادند. پس از مدتى، پيامبر(ص) آنان را از بيتوته كردن و خوابيدن در مسجد (به خاطر حفظ شؤونات اسلامى و احترام به اماكن مقدس) بازداشت و فرمان داد كه براى خويش خانه ‏اى بسازند و از مسجد خارج گردند.

    مهاجران به خاطر علاقه ‏اى كه به مسجد داشتند، خانه‏ هاى خويش را در اطراف آن بنا كرده و از هر خانه‏ اى درى به مسجد گشودند؛ اما پيامبر اكرم (ص) از جانب خدا مأموريت يافت اين وضعيت را تغيير دهد. به همين منظور به يكى از ياران خويش به نام معاذبن جبل دستور داد تا به تمام كسانى كه از خانه خويش درى به مسجد گشوده ‏اند بگويد كه آن در را ببندند و ديگر از آن براى آمد و رفت به مسجد استفاده نكنند، مگر على بن ابى طالب (ع) كه از اين فرمان، استثنا شده است.

    معاذبن جبل فرمان پيامبر (ص) را به همسايگان مسجد، از جمله ابى ‏بكر، عمربن خطاب، عثمان‏بن عفان، حمزةبن عبدالمطلب و عباس ‏بن عبدالمطلب ابلاغ كرد. همه آنان فرمان پيامبر (ص) را اطاعت كرده و در خانه خويش را، كه به مسجد گشوده مى‏ شد، بستند. امام على (ع) - كه پيامبر اكرم (ص) در كنار مسجد و در ميان خانه خويش، خانه ‏اى براى او بنا كرده بود و درى از آن به مسجد گشوده بود و در آن خانه، او و همسرش فاطمه زهرا (س)، دختر پيامبر (ص) زندگى مى ‏كردند مردّد بود كه آيا در خانه خويش را ببندد يا همچنان گشوده باشد؛ زيرا معاذبن جبل پيام رسول خدا(ص) را به وى ابلاغ نكرده بود. از اين رو، نزد پيامبر (ص) آمده و از او كسب تكليف نمود. پيامبر (ص) او را از اين كار معاف نموده و به ايشان گفت كه او و خانواده‏ اش به خاطر پاكيزگى، از اين أمر مستثنا هستند.

    اين مسئله بر بزرگان صحابه و آنانى كه درِ خانه آنها بسته شده بود گران آمد. برخى سكوت پيشه كرده و برخى زبان به شكوه گشودند. پيامبر اكرم (ص) به مسجد آمد و خطبه‏ اى خواند و به اظهار نگرانى شكوه كنندگان چنين پاسخ داد:

    برخى از رجال، از پيش خود تصور مى‏كنند كه من على را در مسجد ساكن گردانيده‏ ام، به خدا سوگند كه من نه آنان را از مسجد اخراج كرده ‏ام و نه على را در آن ساكن گردانيده ‏ام، اين فرمانى بود از جانب حق تعالى. خداوند منان به موساى نبى(ع) و برادرش، هارون وحى فرستاد كه به قوم خويش دستور دهند كه در شهر، خانه‏ هايى بنا كنند و آن را قبله قرار داده و در آن، نماز برپاى دارند. و سپس به موسى(ع) امر كرد كه در مسجد و نمازخانه ‏ها ساكن نشده و در آن نكاح نكنند و از آن، براى عبادت استفاده كنند، مگر هارون و ذريّه او، كه از اين فرمان مستثنا هستند. و على در نزد من، به منزله هارون در نزد موسى است. او در ميان خانواده‏ ام برادر من است. براى هيچ فردى نكاح در مسجد من حلال نيست جز على و ذريّه او. و هر كسى را اين فرمان ناخوش آيد، اينك آن‏جا (و با دست خويش به سوى شام اشاره فرمود).(13)

    از آن هنگام، تمام ياران پيامبر(ص) اين را فضيلتى بزرگ براى امام على(ع) دانسته و به آن غبطه مى ‏خوردند. روايت شده است كه عمربن خطاب (خليفه دوم) بعدها مى‏ گفت: اى كاش سه فضيلتى كه براى على(ع) وجود داشت از آن من بود. آنها عبارتند از:

    1. پيامبر (ص) دختر خويش را به عقد على (ع) در آورد.
    2. درجنگ خيبر، پرچم اسلام را به دست على(ع) داد و قلعه خيبر را به دست او گشود.
    3. تمام درهايى كه به مسجد گشوده مى‏ شد، بست جز درِ خانه على (ع).(14)

    گفتنى است كه هرگز نبايد اين عمل پيامبر (ص) را تبعيض شمرد؛ زيرا استثنا شدن حضرت على (ع) در اين مورد، به خاطر ويژگى ‏هاى اخلاقى و معنوى ‏اى بود كه در آن حضرت وجود داشت و ديگران از آن بهره ‏اى نداشته و يا كم بهره بودند؛ چه اين‏كه امام على (ع) در خانه خدا (كعبه)، در مسجدالحرام به دنيا آمد و از آغاز زندگى خويش، با مسجد ارتباط مستمر داشته و مسجد، خانه وى بود. سرانجام نيز در محراب مسجد به شهادت رسيد. و اين موقعيت، براى هيچ كسى محقق نشده است. گذشته از اين، به طور قطع، آن حضرت، رعايت شؤونات مسجد را مى‏ كرد و به آداب اسلامى، در ورود و خروج مسجد، كاملاً آگاهى داشته و به آن پايبند بود؛ اما معلوم نبود ديگران بتوانند حرمت مسجد و قداست آن را به اين مقدار نگاه داشته و بر آن، پايبند باشند.

  16. 3 کاربر برای پست " فاطمه " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_05_15), گل مريم (2013_05_15), زنبق بنفش (2013_05_17)

  17. Top | #18

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.27
    نوشته ها
    1,100
    صلوات و تشکر
    1,212
    مورد صلوات
    2,090 در 867 پست
    نوشته های وبلاگ
    10
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    كلمات شريفه


    1. قالَ على (ع): اَلدُّنْيا دارُ مَمَّرٍ لا دارُ مَقَرٍّ، وَ النَّاسُ فيها رَجُلانِ: رَجُلٌ باعَ فيها نَفْسَهُ فَاَوْ بَقَها، وَ رَجُلٌ إبْتاعَ نَفْسَهُ فَاَعْتَقَها.(15)
    دنيا دار گذراست نه دار اقامت، و مردم در آن، دو گروهند: گروهى كه خود را فروختند و خويش را هلاك كردند و گروهى كه خود را خريدند و آزاد كردند.

    2. قالَ (ع): اَلْحِكْمَةُ ضالَّةُ الْمُؤمِنِ فَخُذِ الْحِكْمَةَ وَ لَوْ مِنْ اَهْلِ النِّفاقِ.(16)
    گفتار حكمت ‏آميز، گمشده مؤمن است. پس حكمت را به چنگ آور اگر چه از اهل نفاق باشد.

    3. قالَ (ع): اَوْضَعُ الْعِلْمِ ما وُقِفَ عَلىَ الّلِسانِ، وَ اَرْفَعُهُ ما ظَهَرَ فِى الْجَوارِح وَ الْاَرْكانِ.(17)
    پست‏ترين دانش‏ها آن است كه تنها روى زبان باز ايستد، و برترين دانش‏ها آن است كه در اعضا و اركان بدن آشكار گردد.

    4. قالَ (ع): نَحْنُ النُّمْرُقَهُ الْوُسْطى‏، بِها يَلْحَقُ الْتالى وَ اِلَيْها يَرْجِعُ الْغالى.(18)
    ما (اهل‏بيت) جايگاه ميانه و حد وسط هستيم، عقب افتادگان بايد به ما محلق شوند و تندروان و غلوكنندگان بايد به سوى ما بازگردند.

    5. قالَ (ع): اَمَّا بَعْد، فَاِنَّ الْجَهادَ بابٌ منْ اَبْوابِ الْجنَّةِ، فَتَحَهُ اللّهُ لِخاصَّةِ أوْلِيائِهِ، وَ هُوَ لِباسُ التَّقوى‏ وَ درْعُ اللّه الّحَصينَة وَ جنَّتُهُ الْوَثيقَة.(19)
    اما بعد، جهاد درى است از درهاى بهشت، خداوند آن را به روى دوستان ويژه خود گشوده است. جهاد، لباس تقوا، زره محكم و سپر مطمئن خداوند است.

  18. 2 کاربر برای پست " فاطمه " عزیز صلوات فرستاده.


  19. Top | #19

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.27
    نوشته ها
    1,100
    صلوات و تشکر
    1,212
    مورد صلوات
    2,090 در 867 پست
    نوشته های وبلاگ
    10
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــ

    1 . بحار الأنوار، ج‏35، ص‏179، باب 3، ح 85؛ اهل البيت، ص 191؛ في رحاب أئمة أهل البيت، ج‏1، ص 8.
    2 . شعراء (26) آيه 214.
    3 . فروغ ابديت، ج‏1، ص‏259؛ في رحاب أئمة أهل البيت، ج‏1، ص‏41.
    4 . بقره (2) آيه 207.
    5 . بحار الأنوار، ج‏20، ص‏215، باب‏17، ح‏2؛ في رحاب أئمة أهل البيت، ج‏1، ص‏211.
    6 . مناقب آل أبى طالب، ج‏3، ص‏138؛ في رحاب أئمة أهل البيت، ج‏1، ص‏218 (با اندكى تفاوت در عبارت).
    7 . مائده (5) آيه 71.
    8 . همان (5) آيه 67.
    9 . بحار الأنوار، ج‏21، ص 387، باب 36، ح 10؛ في رحاب أئمة أهل البيت، ج‏1، ص 284.
    10 . بحار الأنوار، ج‏21، ص‏387، باب 36، ح 10؛ في رحاب أئمة أهل البيت، ج‏1، ص 284.
    11 . بحار الأنوار، ج‏39، ص 211، باب 85، ح‏2؛ عيون اخبار الرّضا، ج‏1، ص 303.
    12 . سيرة الأئمة الأثنى عشر، ج‏1، ص 177؛ إعلام الورى بأعلام الهُدى، ص 274؛ فى رحاب أئمة اهل البيت، ج‏1، ص 151.
    13 . كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج‏1، ص‏451؛في رحاب أئمة أهل البيت، ج‏1، ص‏87.
    14 . كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج‏1، ص‏451؛ في رحاب أئمة أهل البيت، ج‏1، ص‏87.
    15 . نهج البلاغه فيض الاسلام، حكمت‏128.
    16 . همان، حكمت 77.
    17 . همان، حكمت 88.
    18 . همان، حكمت 106.
    19 . همان، خطبه 27.


    برگرفته شده از كتاب خاندان عصمت عليهم السلام - تاليف سيد تقى واردى از سایت تربیت


  20. 4 کاربر برای پست " فاطمه " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_05_15), مشعشع (2013_05_15), گل مريم (2013_05_15), زنبق بنفش (2013_05_17)

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 10:31 PM