انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: عبدالله بن زبير دشمن آل محمد صلى الله عليه و آله و سلم

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض عبدالله بن زبير دشمن آل محمد صلى الله عليه و آله و سلم






    عبدالله بن زبير دشمن آل محمد صلى الله عليه و آله و سلم


    عبدالله به بنى هاشم سخت گرفت ، دشمنى و كينه ورزى با ايشان را به اوج رساند و تا آنجا پيش رفت كه درود بر محمد صلى الله عليه و آله و سلم را از خطبه اش حذف كرد. وقتى از او در اين خصوص سوال شد، جواب داد:
    - او را خاندان بدى است ، كه هرگاه ذكر او به ميان آيد گردن كشند و هر گاه نامش را بشنوند خود را بر افرازند.
    روزى ابن زبير، محمد بن حنفيه و عبدالله بن عباس و بيست و چهار مرد از بنى هاشم را گرفت كه با او بيعت كنند. آنان زير بار نرفتند. ابن زبير دستور داد:
    - آنان را در حجره زمزم زندانى كنيد! به خدايى كه جز او خدايى نيست - اگر بيعت نكنند - آنان را آتش مى زنم !
    به دستور ابن زبير مردان بنى هاشم روانه زندان شدند. محمد بن حنفيه به مختار بن ابى عبيد نامه نوشت :
    ((به نام خداوند بخشاينده مهربان
    از: محمد بن على و كسانى كه از آل پيامبر خدا نزد وى اند.
    به : مختار بن ابى عبيد و كسانى كه از مسلمانان همراه اويند.
    اما بعد: همانا پسر زبير ما را گرفته و در حجره زمزم زندانى كرده است به خدا قسم خورده است كه يا بايد با او بيعت كنيم و يا ما را آتش مى زند، پس ‍ به فرياد ما برس !))
    مختار، ابوعبدالله جدلى را با چهار هزار سوار به كمك ايشان فرستاد. جدلى به مكه رسيد و حجره را شكست و به محمد بن على گفت :
    - اجازه دهيد من با ابن زبير جنگ كنم .
    محمد گفت :
    - آنچه را او به من روا داشت ، من به او روا نمى دارم !



    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  2. کاربر زیر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده:


  3. Top | #2

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    محمد بن حنفيه روزى خبر يافت كه پسر زبير در خطبه خويش على عليه السلام را سّب كرده است . به مسجد الحرام رفت . منبرى درست كرد. سپس روى آن ايستاد و گفت :
    - ستايش مخصوص خدايى است كه پروردگار جهانيان است و درود و سلام بر محمد صلى الله عليه و آله و سلم و آل او! و اما بعد، روى ها زشت باد اى گروه قريش ! آيا پيش شما اين سخنان گفته مى شود و شما مى شنويد و به خشم نمى آييد!؟ از على بدگويى مى شود و شما خشمگين نمى شويد؟! آگاه باشيد كه على تيرى خطاناپذير بود از تيرهاى خدا بر دشمنانش ... هان كه ما هم بر راه و روش و حال او هستيم و ما را در آنچه مقدر است چاره اى نيست و زود است آنانكه ستم كرده اند بدانند به كجا باز رسيد. ابن زبير گفت :
    - پسران فاطمه ها را معذور داشتيم ، پسر كنيز بنى حنفيه را چه مى شود؟
    اين سخن نيز به گوش محمد رسيد. محمد مردم را جمع كرد و گفت :
    - اى گروه قريش مرا از پسران فاطمه ها چه چيز جدا كرده است ؟ آيا فاطمه دختر پيامبر خدا، همسر پدرم ، و مادر برادرانم نيست ؟ آيا فاطمه دختر اسد بن هاشم جده پدرم و مادرم جده ام نيست ؟ هان به خدا سوگند اگر خديجه دختر خويلد نبود در بنى اسد استخوانى نمى گذاشتم مگر آنكه آن را در هم مى شكستم .
    چرا كه من قبلك التى فيها المعاب خبير. به همانچه عيب در آنست آگاهم !
    بدين وصف ابن زبير شكست خورد و خود را در مقابل بنى هاشم ناتوان ديد. به همين علت آنان را از مكه بيرون كرد و محمد بن حنفيه را به ناحيه رضوى
    (
    انعام ، آيه 45 - 44.) تبعيد نمود.
    عبدالله بن عباس را نيز به طائف تبعيد كرد. محمد پس از شنيدن اين خبر به عبدالله بن عباس نوشت :
    ((و اما بعد؛ خبر يافته ام كه عبدالله بن زبير تو را به طائف رانده است ، خداى اجر تو را افزون گرداند و گناهت را بيامرزد. اى پسر عمو! تنها بندگان شايسته گرفتار مى شوند و بزرگوارى براى نيكان اندوخته مى شود و اگر جز بر آنچه دوست دارى و دوست داريم اجرى نيابى ، اجر اندك شود. پس ‍ شكيبا باش كه خداوند شكيبايان را وعده نيكى داده است .

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  4. کاربر زیر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 10:19 AM