آنگاه مى نويسد: خروج دجال و فرود آمدن عيسى و وقايع پس از آن ، از نشانه هاى رستاخيزند و روايات صحيح و در حد تواتر، بر آنها دلالت مى كنند و جايى براى انكار آنها نيست و براى تاءييد ديدگاه خود سخن شوكانى را گواه مى آورد:
(( قال : و الاحاديث الوارده فى المهدى التى امكن الوقوف عليها منها خمسون حديثا فيها الصحيح و الحسن و الضفيف المنجبر و هى متواترة بلا شك و لا شبهة ، بل يصدق و صف التواتر على ما هو دونها على جميع الاصلاحات المحررة ى الاصول و اما الآثار عن الصحابة المصرحة بالمهدى فهى كثيرة ايضا...))( ((موسوعة الامام المهدى ))،/391، كتابخانه اميرالمؤ منين (ع ) اصفهان .)
احاديثى كه درباره حضرت مهدى (عج ) رسيده و امكان دسترسى به آنها وجود دارد، از جمله پنجاه حديث است كه در بين آنها، صحيح ، حسن ، ضعيف و منجبر وجود دارد و اينها متواترند، بدون شك و شبهه ، بلكه كمتر از اينها بنابر همه اصطلاحاتى كه در اصول بدان اشاره شده ، تواتر صدق مى كند. اما آثار صحابه كه در آنها تصريح به مهدى شده نيز، زياد است .
در اينجا اشاره اى دارد به كتاب سيد علامه بدرالملة المنير محمد بن اسماعيل اليمانى و رواياتى كه وى گردآورى كرده درباره : ظهور مهدى از آل محمد در آخر الزمان ، مشخص نبودن زمان ظهور و اشاره به روايتى كه مى گويد: ((پيش از ظهور مهدى دجال خروج مى كند)).
آنگاه ، احاديث رسيده درباره حضرت مهدى را اين گونه دسته بندى مى كند:
1. درباره اسم ، نسب ، مولد، بيعت كنندگان ، هجرت كنندگان باورى ، سيره و صفات وى .
2. برشمارندگان ويژگيها حضرت و نشانه هاى ظهور.
3. درباره فتنه ها و حادثه هايى كه پيش از ظهور پديد مى آيد.
4. ملاحمى كه در زمان حضور حضرت ، واقع مى شوند و نشانه نزديكى رستاخيزند.
نويسنده در ذيل هر حديثى كه مى آورد، نكاتى را درباره حديث و راويان آن ، يادآورى مى شود. از باب نمونه ، در ذيل روايت طلحة بن عبدالله مى نويسد:
(( اخرجه الطبرانى فى الاوسط و فيه مثنى بن الصباح و هو متروك و ضعيف جدا و وثقه ابن معين رواية و ضعفه ايضا و ليس فى الحديث تصريح بذكر المهدى ...))
طبرانى در الاوسط، روايت را آورده است . در سند روايت ، مثنى بن الصباح ، كه كنار گذاشته شده و جدا ضعيف شمرده شده ، وجود دارد. در روايتى ، ابن معين ، او را توثيق كرده و ضعيف نيز دانسته است . در حديث ، تصريح نام مهدى نشده است .