قرآن و اسرار آفرينش - تفسير سوره رعد
آيه الله جعفر سبحانى
مقصود از استيلاى بر عرش چيست؟
ثم استوى على العرش؛
سپس بر عرش استيلا يافت و آن را مسخر ساخت.
قرآن در سوره هاى متعددى، درباره عرش و استيلاى خداوند بر آن، سخن گفته است و اين خود علاوه بر اين كه از عظمت موضوع حكايت مى كند، گواه بر عنايت قرآن، به طرح معرف عقلى مى باشد. ولى جاى تاسف است كه معارف عقلى قرآن و اصول عقيده اى آن، كمتر مورد توجه صحابه پيامبر و تابعين و مفسران بوده است.
در اين نوع از مسائل، هيچ نوع تجزيه و تحليلى از آنان نقل نشده و جز تعبد و ظواهر و تفسير مفردات كارى انجام نداده اند: سفيان بن عيينه در اين قسمت به اندازه اى افراط ورزيده كه درباره تفسير اوصافى كه خدا در قرآن براى خود ذكر نموده است مى گويد: تفسير آن، قرائت و سپس سكوت مطلق در برابر آن است. اين طرز تفكر حاكى از نوعى جمود و ركود فكرى است و اگر دانشمندان يك جامعه دچار چنين طرز فكرى گردند، از قافله دانش و تمدن باز مى مانند.
شخصى كه در مجلس پيشواى فرقه مالكى حاضر بود نقل مى كند مردى به وى گفت: مقصود خداوند از استوا بر عرش چيست؟ راوى مى گويد: در اين موقع خشم و غضب سراسر بدن مالك را فرا گرفت و عرق خشم بر پيشانى او نشست، سپس سر به زير افكند و پس از لحظاتى گفت:
الكيف غير معقول و الاستواء غير مجهول و الايمان به واجب و السوال عنه بدعه؛
كيفيت، غير معقول و معناى استيلا روشن و ايمان به آن واجب و پرسش از آن حرام است.
سپس افزود: من از آن مى ترسم كه تو يك فرد گمراه باشى. از اين رو دستور داد او را از مجلس بيرون كنند. (الميزان، ج 8، ص 165 - 166. )
قرآن با دستورهاى موكد خود به تدبر و دقت، با اين طرز تفكر سرسختانه مبارزه كرده و اعلام مى دارد قرآن هدفى جز روشن ساختن اذهان و راهنمايى مردم به امورى كه راه درك آنها منحصر به وحى است، ندارد. بنابراين بايد براى درك اين حقايق عالى قرانى در خود آيه دقت نمود و از آيات ديگر كه از جهاتى مشابه آيه مورد بحث است استمداد جست و به كمك خود قرآن، قرآن را تفسير نمود.