رابطه سه موضوع در آيه
از ديدگاه برخى مفسران، رابطه اين سه موضوع از قبيل ذكر خاص بعد از عام است؛ زيرا تقوا مفهومى است عام كه شامل قرب و وسايل قرب الى الله مى شود و وسيله كه به معناى تقرب يا وسيله تقرب است شامل جهاد و غير جهاد از اعمال عبادى ديگر مى شود
و جهاد اخص از وسيله است همان گونه كه وسيله اخص از تقواست، و چون وسيله و جهاد از اهميت خاصى برخوردارند، جداگانه ذكر شده اند؛
ولى مى توان گفت كه اين سه موضوع هر كدام مقدمه و راه براى ديگرى است؛ زيرا قدم اول براى رسيدن به حق، خود سازى و پاك ساختن صفحه دل از كدورتها و تيره گى هايى است كه به دنبال نافرمانى ها و گناهان در آن پديد آمده است و تا انسان خود را از بند و قيد اسارت هوى و هوسها و شياطين رهايى نبخشد و فكر و دل خود را از آلودگى ها، حسدها، بغضها، كينه ها و علاقه هاى گوناگون دست و پاگير مادى پاك نسازد و خلاصه جهت و هدف را براى خود در ايده و عمل انتخاب نكند، نمى تواند به سوى خدا راه يابد و به مقام قرب برسد.
پس بايد نخست ملكه تقوا در انسان پديد آيد تا بتواند در مسير حركت و سير الى الله قرار گيرد. (گر چه تقوا خود نيز بعضى از درجات قرب به خدا را شامل است، ولى با دارا بودن مقام تقوا همه درجات قرب پيموده نمى شود) و با تقوا خود را پاك سازد و عشق و شوق خدا در فكر و روانش شعله ور شود، آماده جانبازى و فداكارى در راه معشوق و معبود مى شود،
و تا انسانى از خود و لذت هايش براى خدا نگذرد و علاقه به خدا را بر علاقه هاى ديگر ترجيح ندهد، در مقام مجاهد بر نمى آيد؛ زيرا منظور از جهاد آن فداكارى و كوششى است كه تنها براى خدا انجام شود و هدف و انگيزه ديگرى جز او در كار نباشد.
از اين رو، پس از بيان دو موضوع خود سازى و خداجويى با جمله و جاهدوا فى سبيله فرمان جهاد مى دهد.
سپس به عنوان نتيجه آن سه مى فرمايد: لعلكم تفلحون يعنى به دنبال تقوا و خود سازى، قرب به خداوند و جهاد در راه خدا، ظفر و پيروزى و رسيدن به جامعه ايده آل خواهد بود؛ جامعه اى كه در آن عدالت، تقوا، قرب به خدا وجود دارد و زمينه شكوفايى و پرورش استعدادهاى مادى و معنوى نير در آن مهياست.
انفروا خفافا و ثقالا و جاهدوا باموالكم و انفسكم فى سبيل الله ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون(توبه (9) آيه 41.)؛
كوچ كنيد، چه آسان باشد چه دشوار و جهاد كنيد با مالها و جانهاى خود در راه خدا، اين براى شما بهتر است اگر آگاه باشيد.