داستان کوتاهی از لیلی و مجنون یکی
از روستاهای شهرستان بابل
جنگ میشه
مجنون میره به جنگ
وقتی خبر شهادت مجنون رو میارن
لیلی از خدا می خواد
وقتی مجنون رو میارن
هم کور باشه
و
هم کر
بعد از چند سال لیلی
به مریضی سختی دچار میشه
هم چشماشو از دست میده
هم گوشاشو
وقتی مجنون رو
میارن
از گوشه چشم لیلی
اشکی چکید
و
با
مجنون
به خاک سپرده شد . . .
شبیه افسانه است
اما
حقیقت دارد . . .