ضماير مستتر
ضمير مستتر، كه قبلاً از آن بحث شد، به دو قسمِ واجب الاستتار و جايز الاستتار تقسيم شده است.
واجب الاستتار جايى است كه اسم ظاهر يا ضمير منفصل جانشين ضمير مستتر نمى شود، مثل ضمير «اَنَا» كه در «أَكْتُبُ» در جمله «اِنّى اَكْتُبُ الْمَقالَةَ» مستتر است و نمى توان اسم ظاهر يا ضميرى را جايگزين آن كرد و مثلاً «اَكْتُبُ زَيْدٌ» يا «اَكْتُبُ اَنَا»(39) گفت.
جايز الاستتار جايى است كه اسم ظاهر يا ضمير منفصل جانشين آن مى شود. مثل ضمير «هُوَ» در «ضَرَبَ» مانند «زَيْدٌ ضَرَبَ» به تقدير «ضَرَبَ هُوَ» كه مى توان اسم ظاهر مثلاً «اَبُوهُ» را جانشين ضمير مستتر كرد و «زَيْدٌ ضَرَبَ اَبُوهُ»(40) گفت.
و نيز مىتوان ضمير منفصل «هُوَ» را جانشين مستتر كرد و «زَيْدٌ ما ضَرَبَ اِلاّ هُوَ» گفت، كه در مثال اول «اَبُوهُ» و در اين مثال «هُوَ» فاعلِ «ضَرَبَ» شود
39. اگر «اَنَا» فاعلِ «اَكْتُبُ» باشد صحيح نيست و اگر تأكيد براى فاعل مقدّر شود جايز است و در اين صورت فاعل نيست.
40. پدر زيد زد.