دلت هوای امام رضا علیه السلام کرده ؟
دلم بود و حرم بود و امامم بود و تنهایی
حرم قبله ، حرم کعبه ، عجب احرام زیبایی
دو رکعت گریه سر کردم ، دو رکعت خاک گل کردم
دو رکعت با تمام سنگهایش درد و دل کردم
لباس اشک آماده ، سرم از شرم افتاده
همیشه سنگ فرش او ، برایم مهر و سجاده
زیارت نامه میخواندم ، دلم گرم زیارت شد
نگاهم خورد بر قبرش ، نمیدانم جسارت شد؟
به پای پنجره فولاد ، دل روی دل افتاده
گذار کشتی طوفان زده ، بر ساحل افتاده
نفس پشت نفس ، ایوان به ایوان سیر میکردم
گلاب چشمهایم را برایش خیر میکردم
تمام صحن هارا مست بوی عود میدیدم
پریدم ناگهان از خواب ، رویا بود میدیدم
دوباره چشم را بستم ، دوباره جستجو کردم
دوباره خواب را از ردپا تا صحن بو کردم
بیا پیراهنم بو کن ، هنوز عطر حرم دارد
فقط ایوان و سقاخانه و یک صحن کم دارد
دلم آهو ، دلم از او ، دلم مشغول گفتگو
بزن نی زن بنام او ، بگو یا ضامن آهو
کبوتر وار می آیم ، به آب و دانه ای دلخوش
عطش دید ترک خورده ، به سقاخانه ای دلخوش
دلم خورشید می خواهد ، هوای گنبدت کرده
دوباره عید می خواهد ، هوای مشهدت کرده
بیابان های تو لبریز از آهو شود ضامن
کلاغ از لطف چشمان ملیحت قو شود ضامن
به گوشه چشم تو شیر از میان پرده اش پاشد
دو چشم آهو از وقتی به تو افتاد زیبا شد
اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی
اللهم ارزقنا توفیق زیارته فی الدنیا و شفاعته فی العقبی