اثبات هلال ماه در شیعه و سنی با رؤیت هلال ماه صورت میپذیرد. در بین کشورهای اسلامی، فقط لیبی است که به رویت هلال کاری ندارد و یک قراردادی دارند که طبق آن عمل میکنند. ولی در اغلب کشورهای اسلامی با رویت هلال اول ماه شان مشخص میشود.
روایات خیلی صریحی هم از پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) و ائمه معصومین (علیهم السلام) در همین زمینه است که «صوموا لرویته وافطروا لرویته» یعنی با رؤیت ماه روزه بگیرید و با رؤیت هم عیدفطر را بگیرید. این در روایت مورد اجماع اهل سنت و شیعه است. پس مسئله رؤیت، اساس محکم فقهی و بسیار قوی دارد. البته موارد خیلی کمی از فقها، اشاراتی داشتهاند به اینکه مثلا به رویت نباشد ولی خیلی نادرند.
مبحث دیگری هم هست که اگر در محاسبات نجومی (که براساس تجربههای نجومی است و سابقهاش در مجامع اسلامی بیش از هزار سال است) منجمین توانستند به صورت یقینآور و مطمئن محاسبه کنند، آیا باز هم لازم است که افراد هلال را ببینند؟
بعضی از مراجع میگویند اگر یقین داشته باشد به این محاسبات، (حالا یا خودش اهل این محاسبات است یا به محاسبات دیگران به هر دلیلی یقین دارد) باید طبق همان عمل کند. بعضیها میگویند، نه یقین هم لازم نیست، اطمینان هم کند ولو یک درصد کمی هم احتمال خطا بدهد، ولی اطمینان هم بکند باید طبق همان عمل کند. پس بنابراین اینکه تصور میکنند که آیا مسائل علمی و تجربی جایی در فقه دارد یا نه؟ مشخص است که در فقه شیعه، اگر کسی یقین یا اطیمنان دارد باید طبق همان عمل کند.