انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: شعری که روی سینهٔ شهید ۱۴ساله نوشته بود + عکس

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.81
    نوشته ها
    3,299
    صلوات
    144
    دلنوشته
    6
    برای شفای عزیزی که سالها در اسارت بوده و الان حالش وخیم است التماس دعا دارم
    صلوات و تشکر
    1,162
    مورد صلوات
    3,816 در 2,089 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض شعری که روی سینهٔ شهید ۱۴ساله نوشته بود + عکس




    نمیدانم تا به حال به غروب خورشید خیره شدهاید یا نه؟ حس خاصی به آدم دست میدهد. آفتاب انگار موقع رفتن، حرفهایی میزند که اهل دل آن را به خوبی درک میکنند.
    من در رفتار شهدا خیلی دقت میکردم. بعضی از کارهایشان به ما میفهماند که دیگر ماندنی نیستند. بسیاری از شهدا علاقه عجیبی به تماشای غروب خورشید داشتند. عصرها یک گوشه کز میکردند، به آفتاب خیره میشدند و در سکوتی پر معنا فرو میرفتند. انگار به آفتاب دل بسته بودند که با رفتنش، حس و حالشان عوض میشد، اما نه. شهدا و دلبستگی؟!


    محمد هم از همین قبیله بود. با اینکه خیلی دوستش داشتم و همیشه با او شوخی میکردم اما غروب وقتی یک گوشه مینشست و به شفق خورشید نگاه میکرد، دیگر جرأت نزدیک شدن به او را نداشتم.
    اگر قسم بخورم که نور صورت محمد را در نیمه شب، در تاریکی سنگر با چشمان خود دیدم، باور خواهید کرد؟

    با تمام وجود یقین داشتم که محمدم رفتنی است. به خدا باور داشتم این نوجوان چهارده سالهٔ نحیف و مُردنی که با تقلب در شناسنامه، خود را به جبهه رسانده، شیرمرد عاشق و عارفی است که فقط همین چند روز را در میهمانی دنیا میگذراند.

    به خودش هم گفتم اما میگفت:
    «من لیاقت شهادت را ندارم.»

    یک شب به من گفت که دوست دارد مفقود شود. من از او بزرگتر بودم. گفتم:

    «نه، شهادت بهتر است. چون خون شهید و تشییع پیکر او در خیابانها میتواند روی عدهای تأثیر بگذارد و...»

    سکوت کرد. چند روزی به عملیات مانده بود. آن شبها با همهٔ شبها تفاوت داشت. همه داشتند با خودشان تصفیه حساب میکردند. یک شب محمد همین طور که دراز کشیده بود، نگاهش را به بالا دوخت و با صدایی ملایم گفت:
    «رضا! دوست دارم موقع شهادت، تیر درست بخورد به قلبام درست همین جایی که این شعر را نوشتهام.»

    شهید محمد مصطفیپور

    کنجکاو شدم. سرم را بالا گرفتم. در تاریک روشن سنگر به پیراهنش نگاه کردم. این بیت نوشته بود:

    آن قدر غمت به جان پذیرم حسین
    تا قبر تو را بغل بگیرم حسین

    با دلِ پُر
    امید؛چشم انتظاریم هنوز...

  2. 3 کاربر برای پست " ملکوت " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_10_11), مشعشع (2013_10_11), سحر (2013_12_11)

  3. Top | #2

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.81
    نوشته ها
    3,299
    صلوات
    144
    دلنوشته
    6
    برای شفای عزیزی که سالها در اسارت بوده و الان حالش وخیم است التماس دعا دارم
    صلوات و تشکر
    1,162
    مورد صلوات
    3,816 در 2,089 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض







    موقع عملیات، ما باید از هم جدا میشدیم. والفجر 8 با رمز مقدس یا فاطمه الزهرا (س) آغاز شد. چند روز از عملیات گذشت. در این مدت از فرزندان گمنام این آب و خاک حماسههایی را دیدم که در هیچ شاهنامهای نخوانده بودم.

    وقتی به مقر برگشتم، رفتم سراغ بچههای امدادگر. دلم برای محمد شور میزد. پرسیدم: «آیا کسی نوجوانی به نام محمد مصطفیپور را دیده یا نه؟» برای توضیح بیشتر گفتم: «روی سینهاش هم یک بیت شعر نوشته بود.» تا این را گفتم، یکی جواب داد: «آهان دیدمش برادر! او شهید شده...» منتظر جوابی غیر از این نبودم. گفتم: «الحمدالله... محمد هم رفت.»


    دوباره پرسیدم: «شهادت او چه طور بود؟»

    امدادگر گفت: «تیر خورد روی همان بیتی که روی سینهاش نوشته بود.»

    هم تعجب کردم و هم خیالام راحت شد. محمد آن طور شهید شد که خودش دوست میداشت.




    با دلِ پُر
    امید؛چشم انتظاریم هنوز...

  4. 2 کاربر برای پست " ملکوت " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_10_11), مشعشع (2013_10_11)

  5. Top | #3

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    0.81
    نوشته ها
    3,299
    صلوات
    144
    دلنوشته
    6
    برای شفای عزیزی که سالها در اسارت بوده و الان حالش وخیم است التماس دعا دارم
    صلوات و تشکر
    1,162
    مورد صلوات
    3,816 در 2,089 پست
    نوشته های وبلاگ
    2
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    * فرازی از وصیت نامه

    خدایا! تو میدانی که من در این بیابان سرد و خموش، همچنان میگردم و برفهای نشسته بر زمین را با دستهایم کنار میزنم تا لالهای که شهادت است را پیدا کنم و بتوانم راهی به سوی آن پیدا نموده و پایم را از زنجیر زندگی دنیوی آزاد نمایم وحیات اخروی را برای خود بر گزینم...

    برادران و خواهران! شهدا بر اعمال ما ناظرند. نکند خدای نکرده اعمال و رفتار ما باعث افسردگی

    روح این عزیزان گردد. باید دقت کنیم و در خودمان بیشتر تجدید نظر نماییم. بیاییم خود را از تمامی آنچه که موجب عدم رضایت خداوند و ائمه اطهار و شهیدان خواهد شد شست و شو دهیم و مطیع خالص خداوند باشیم شهدا رفتند و ما باید خودمان را بسازیم تا بتوانم به آنها برسیم...

    راوی: رضا دادپور «از رزمندگان لشکر ویژه 25 کربلا»

    با دلِ پُر
    امید؛چشم انتظاریم هنوز...

  6. 2 کاربر برای پست " ملکوت " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_10_11), مشعشع (2013_10_11)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بوی محرم می آید …محرم خوش آمدی …
    توسط مهاجر در انجمن امام حسین علیه السلام
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 2022_07_31, 11:31 AM
  2. به حسینیه ی مجازی محبان الحسین علیه السلام خوش امدید
    توسط مهاجر در انجمن امام حسین علیه السلام
    پاسخ: 56
    آخرين نوشته: 2015_11_03, 10:35 AM
  3. امام حسین ع از نگاه نبوی
    توسط ملکوت در انجمن امام حسین علیه السلام
    پاسخ: 25
    آخرين نوشته: 2013_10_29, 09:41 PM
  4. آثار اخروی عفو
    توسط صبور در انجمن کلیات اخلاق
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 2013_07_24, 10:43 PM
  5. عملی مساوی با ثواب حج!
    توسط مهدی در انجمن کلیات اخلاق
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 2013_07_11, 10:01 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 07:09 PM