آن زمان را ياد آر كه پروردگارت به فرشتگان گفت : به يقين جانشينى در زمين قرار مى دهم . گفتند : آيا موجودى را در زمين قرار مى دهى كه در آن به فساد و تباهى برخيزد و به ناحق خونريزى كند و حال آن كه ما تو را همواره با ستايشت تسبيح مى گوييم و تقديس مى كنيم . [پروردگار] فرمود : من [از اين جانشين و قرار گرفتنش در زمين] اسرارى مى دانم كه شما نمى دانيد .«30» و خدا همه نامها [ىِ موجودات] را به آدم آموخت ؛ سپس [هويت و حقايق ذات موجودات را] به فرشتگان ارائه كرد و گفت : مرا از نامهاى ايشان خبر دهيد ، اگر [در ادعاى سزاوار بودنتان به جانشينى] راستگوييد .«31» گفتند : تو از هر عيب و نقصى منزّهى ، ما را دانشى جز آنچه خودت به ما آموخته اى نيست ، يقيناً تويى كه بسيار دانا و حكيمى .«32» [خدا] فرمود : اى آدم ! فرشتگان را از نامهاى آنان خبر ده . پس هنگامى كه نامهايشان را به فرشتگان خبر داد [خدا] فرمود : آيا به شما نگفتم كه من يقيناً نهانِ آسمانها و زمين را مى دانم ، و به آنچه شما آشكار مى كنيد و به آنچه پنهان مى داريد ، دانايم ؟«33» و [ياد كن] هنگامى كه به فرشتگان گفتيم : به آدم سجده كنيد ، پس سجده كردند مگر ابليس كه نپذيرفت و تكبّر ورزيد و از كافران شد .«34» و گفتيم : اى آدم ! تو و همسرت در اين بهشت سكونت گيريد و از هر جاى آنكه خواستيد فراوان و گوارا بخوريد ، و به اين درخت نزديك نشويد كه [اگر نزديك شويد] از ستمكاران خواهيد شد .«35» پس شيطان ، هر دو را از [طريق] آن درخت لغزانيد و آنان را از آنچه در آن بودند [چه مقام و مرتبه معنوى ، و چه منزلت و جايگاه ظاهرى] بيرون كرد . و ما گفتيم : [اى آدم و حوا و اى ابليس !] در حالى كه دشمن يكديگريد [و تا ابد ، بين شما آدميان و ابليسيان صلح و صفايى نخواهد بود ، از اين جايگاه] فرود آييد و براى شما در زمين ، قرارگاهى [براى زندگى] و تا مدتى معين وسيله بهره ورى اندكى خواهد بود .«36» پس آدم كلماتى را [مانند كلمه استغفار و توسّل به اهل بيت عليهمالسلام كه مايه توبه و بازگشت بود] از سوى پروردگارش دريافت كرد و [پروردگار] توبه اش را پذيرفت ؛ زيرا او بسيار توبه پذير و مهربان است .«37»
گفتيم : همگى از آن [مرتبه و مقام] فرود آييد؛ چون از سوى من هدايتى براى شما آمد، پس كسانى كه از هدايتم پيروى كنند نه ترسى بر آنان است و نه اندوهگين شوند .«38» و كسانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند ، اهل آتشند و در آن جاودانه اند .«39» اى بنى اسرائيل ! نعمت هاى مرا كه به شما عطا كردم ، ياد كنيد و به پيمانم [كه سفارش به عبادت و ايمان به همه انبيا به ويژه پيامبر اسلام است] وفا كنيد تا من هم به پيمان شما [كه توقع پاداش در برابر عبادت وايمان است] وفا كنم ، و [نسبت به پيمانشكنى] فقط از من بترسيد .«40» وبه آنچه [بر پيامبر اسلام] نازل كرده ام كه تصديق كننده [تورات وانجيلى] است كه با شماست ، ايمان آوريد و نخستين كافر به آن نباشيد [كه نسل به نسل پس از شما به پيروى از شما به آن كافر شوند] و آياتم را [در تورات كه اوصاف محمّد و قرآن در آن است ، با تغيير دادن و تحريف كردن] به بهايى ناچيز نفروشيد ، و فقط از من پروا كنيد . «41» و حق را با باطل مخلوط نكنيد [تا تشخيص دادنشان بر مردمِ جوياى حق دشوار نشود] ، وحق را [كه قرآن وپيامبر است] در حالى كه مى دانيد [و مى شناسيد ، از مردم] پنهان نكنيد.«42» و نماز را بر پا داريد ، و زكات بپردازيد ، و همراه ركوع كنندگان ركوع كنيد [كه نماز خواندن با جماعت محبوب خداست] .«43» آيا مردم را به نيكى فرمان مى دهيد و خود را [در انجام دادن نيكى] فراموش مى كنيد ؟ در حالى كه كتاب [تورات را كه با شدت به نيكى دعوتتان كرده] مى خوانيد . آيا [به وضع زيانبار خود] نمى انديشيد ؟«44» از صبر و نماز [براى حل مشكلات خود و پاك ماندن از آلودگى ها و رسيدن به رحمت حق] كمك بخواهيد و بى ترديد اين كار جز بر كسانى كه در برابر حق قلبى فروتن دارند سخت است.«45» آنان كه يقين دارند «در نهايت» ملاقات كننده پروردگارشان خواهند بود و قطعاً به سوى او باز مى گردند .«46» اى بنى اسرائيل ! نعمت هاى مرا كه به شما عطا كردم و اينكه شما را بر جهانيانِ [زمانِ خودتان] برترى دادم ، ياد كنيد ،«47» و از روزى پروا كنيد كه نه كسى از كسى عذابى را دفع مى كند ، و نه از كسى شفاعتى مى پذيرند ، و نه از كسى [براى بخشيده شدن گناهانش] عوض مى گيرند ، و نه [براى رهايى از آتش دوزخ] يارى مى شوند .«48»
و [يادكنيد] آن گاه كه شما را از [سيطره حكومت ظالمانه] فرعونيان نجات داديم ؛ آنان كه همواره شما را به سخت ترين صورت شكنجه مى كردند ، پسران شما را سر مى بريدند و زنان شما را [براى بيگارى و كنيزى] زنده مى گذاشتند . و در اين سختىها و مشكلاتْ آزمايشى بزرگ از سوى پروردگارتان بود .«49» و [ياد كنيد] هنگامى كه دريا را براى شما شكافتيم ، در نتيجه شما را نجات داديم و فرعونيان را در حالى كه تماشا مى كرديد ، غرق كرديم .«50» و [ياد كنيد] زمانى كه [براى نازل كردن تورات] چهل شب با موسى وعده گذاشتيم ، سپس شما بعد از [غايب شدن] او گوساله را معبود خود گرفتيد ، در حالى كه [به سبب اين كار بسيار زشت] ستمكار بوديد .«51» سپس بعد از آن [كار زشت] از [گناه] شما درگذشتيم ، تا سپاسگزارى كنيد .«52» و [ياد كنيد] هنگامى كه به موسى ، كتاب و ميزان جداكننده [حق از باطل] عطا كرديم تا هدايت يابيد .«53» و [ياد كنيد] زمانى كه موسى به قومش گفت : اى قوم من ! قطعاً شما به سبب معبود گرفتن گوساله به خودتان ستم ورزيديد ، پس به سوى آفريننده خود بازگرديد ، و [افرادى از] خودتان را [كه گوساله را به پرستش گرفتند] بكشيد كه اين [عمل] براى شما در پيشگاه آفريدگارتان بهتر است . پس خدا [به دنبال اجرا شدن دستورش] توبه شما را پذيرفت ؛ زيرا او بسيار توبه پذير و مهربان است .«54» و [ياد كنيد] آن گاه كه گفتيد : اى موسى ! هرگز به تو ايمان نمى آوريم تا خدا را آشكارا [با چشم خود] ببينيم . پس در حالى كه مى ديديد صاعقه مرگبار شما را گرفت.«55» سپس شما را پس از مرگتان برانگيختيم تا سپاسگزارى كنيد .«56» و [در صحراى سوزان سينا] ابر را بر سر شما سايبان قرار داديم ؛ و بر شما گزانگبين و بلدرچين نازل كرديم ؛ [و گفتيم :] از خوراكى هاى پاكيزه اى كه روزىِ شما قرار داده ايم بخوريد . و آنان[به طغيان و ناسپاسى در برابر ما برخواستند] و [در ناسپاسى در برابر نعمت] بر ما ستم نكردند، بلكه همواره بر خود ستم مى ورزيدند .«57»
و (به خاطر بياوريد) زماني را كه گفتيم در اين قريه (بيت المقدس) وارد شويد و از نعمتهاي فراوان آن هر چه ميخواهيد بخوريد، و از در (معبد بيت المقدس) با خضوع و خشوع وارد گرديد و بگوئيد خداوندا گناهان ما را بريز تا ما شما را بيامرزيم، و به نيكوكاران پاداش بيشتري نيز خواهيم داد. (۵۸)
اما افراد ستمگر اين سخن را تغيير دادند ( و به جاي آن جمله استهزاء آميزي ميگفتند) و لذا ما بر ستمگران در برابر اين نافرماني عذابي از آسمان فرستاديم. (۵۹)
و (بخاطر بياور) زماني را كه موسي براي قوم خويش طلب آب كرد به او دستور داديم عصاي خود را بر سنگ مخصوص بزن ناگاه دوازده چشمه آب از آن جوشيد، بطوري كه هر يك (از طوائف دوازده گانه بني اسرائيل) چشمه مخصوص خود را ميشناخت (و گفتيم) از روزيهاي الهي بخوريد و بياشاميد و در زمين فساد نكنيد و فساد را گسترش ندهيد. (۶۰)
و (نيز به خاطر بياوريد) زماني را كه گفتيد: اي موسي هرگز حاضر نيستيم به يك نوع غذا اكتفا كنيم، از خداي خود بخواه كه از آنچه از زمين ميرويد، از سبزيجات خيار، سير، عدس، و پياز براي ما بروياند، موسي گفت: آيا غذاي پستتر انتخاب مينمائيد (اكنون كه چنين است بكوشيد از اين بيابان) وارد شهري شويد، زيرا هر چه خواستيد در آنجا هست. خداوند (مهر) ذلت و نياز بر پيشاني آنها زد و مجددا گرفتار غضب پروردگار شدند، چرا كه آنها نسبت به آيات الهي كفر ميورزيدند و پيامبران را به ناحق ميكشتند، اينها به خاطر آن بود كه گناهكار و سركش و متجاوز بودند. (۶۱)
ویرایش توسط امیر هانی : 2013_07_10 در ساعت 09:55 AM
همیشه به یک چیز فکر کنید، خدا و رضایت او را در هر عملی، سخنی، شنیدنی، دیدنی، وبالاخره هر ذهنیتی و عینیتی که در اندیشه وجودتان احساس می کنید، در نظر بگیرید .
تقوی را فراموش نکنید .
من اگر از تقوی نصیبی نبرده ام، اما افراد با تقوا را دیده ام که چگونه محبوب خدایند.
كساني كه (به پيامبر اسلام) ايمان آوردهاند، و يهود و نصاري و صابئان (پيروان يحيي يا نوح يا ابراهيم) آنها كه ايمان بخدا و روز رستاخيز آوردهاند و عمل صالح انجام دادهاند پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است، و هيچگونه ترس و غمي براي آنها نيست (و هر كدام از پيروان اديان كه در عصر و زمان خود بر طبق وظائف و فرمان الهي عمل كردهاند ماجورند و رستگار). (۶۲)
و زماني كه از شما پيمان گرفتيم و كوه طور را بالاي سر شما قرار داديم (وبشما گفتيم) آنچه را (از آيات و دستورات خداوند بشما دادهايم با قدرت بگيريد، و آنچه را در آن هست بخاطر داشته باشيد (و به آن عمل كنيد) تا پرهيزگار شويد. (۶۳)
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۶۳﴾
سپس شما بعد از اين جريان روگردان شديد و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود از زيانكاران بوديد. (۶۴)
ثُمَّ تَوَلَّيْتُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ فَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنتُم مِّنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۶۴﴾
بطور قطع حال كساني را از شما كه در روز شنبه نافرماني و گناه كردند دانستيد، ما به آنها گفتيم بصورت بوزينههاي طرد شدهاي در آئيد. (۶۵)
وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَواْ مِنكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ ﴿۶۵﴾
ما اين جريان را مجازات و درس عبرتي براي مردم آن زمان و كساني كه بعد از آنان آمدند، و هم پند و اندرزي براي پرهيزكاران قرار داديم. (۶۶)
فَجَعَلْنَاهَا نَكَالًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ ﴿۶۶﴾
(و بخاطر بياوريد) هنگامي را كه موسي بقوم خود گفت خداوند به شما دستور ميدهد ماده گاوي را ذبح كنيد (و قطعهاي از بدن آنرا به مقتولي كه قاتل او شناخته نشده بزنيد تا زنده شود و قاتل خويش را معرفي كند و غوغا خاموش گردد) گفتند آيا ما را مسخره ميكني ؟ (موسي گفت) به خدا پناه ميبرم از اينكه از جاهلان باشم! (۶۷)
وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُواْ بَقَرَةً قَالُواْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿۶۷﴾
گفتند (پس) از خداي خود بخواه كه براي ما روشن كند اين ماده گاو چگونه ماده گاوي باشد؟ گفت خداوند ميفرمايد ماده گاوي كه نه پير و از كار افتاده، و نه بكر و جوان، بلكه ميان اين دو باشد، آنچه به شما دستور داده شده (هر چه زودتر) انجام دهيد. (۶۸)
قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لّنَا مَا هِيَ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لاَّ فَارِضٌ وَلاَ بِكْرٌ عَوَانٌ بَيْنَ ذَلِكَ فَافْعَلُواْ مَا تُؤْمَرونَ ﴿۶۸﴾
گفتند: از پروردگار خود بخواه كه براي ما روشن سازد چه رنگي داشته باشد؟ گفت: خداوند ميگويد: گاوي باشد زرد يك دست كه رنگ آن بينندگان را شاد و مسرور سازد! (۶۹)
قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاء فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ ﴿۶۹﴾
10
ویرایش توسط امیر هانی : 2013_07_10 در ساعت 10:10 AM
همیشه به یک چیز فکر کنید، خدا و رضایت او را در هر عملی، سخنی، شنیدنی، دیدنی، وبالاخره هر ذهنیتی و عینیتی که در اندیشه وجودتان احساس می کنید، در نظر بگیرید .
تقوی را فراموش نکنید .
من اگر از تقوی نصیبی نبرده ام، اما افراد با تقوا را دیده ام که چگونه محبوب خدایند.
گفت: خداوند ميفرمايد گاوي باشد كه براي شخم زدن رام نشده باشد، و براي زراعت آبكشي نكند، از هر عيبي بر كنار و حتي هيچ گونه رنگ ديگري در آن نباشد، گفتند: الان حق مطلب را براي ما آوردي! سپس (چنان گاوي را پيدا كردند) و آنرا سر بريدند ولي مايل نبودند اين كار را انجام دهند! (۷۱)
سپس گفتيم قسمتي از گاو را به مقتول بزنيد (تا زنده شود و قاتل را معرفي كند) خداوند اين گونه مردگان را زنده ميكند و آيات خود را به شما نشان ميدهد شايد درك كنيد. (۷۳)
سپس دلهاي شما بعد از اين جريان سخت شد، همچون سنگ، يا سختتر! چرا كه پارهاي از سنگها ميشكافد و از آن نهرها جاري ميشود، و پارهاي از آنها شكاف بر ميدارد و آب از آن تراوش ميكند، و پارهاي از خوف خدا (از فراز كوه) به زير ميافتد (اما دلهاي شما نه از خوف خدا ميطپد و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انساني است) و خداوند از اعمال شما غافل نيست. (۷۴)
آيا انتظار داريد به (آئين) شما ايمان بياورند، با اينكه عدهاي از آنها سخنان خدا را ميشنيدند و پس از فهميدن آنرا تحريف ميكردند در حالي كه علم و اطلاع داشتند. (۷۵)
و هنگامي كه مؤ منان را ملاقات كنند ميگويند ايمان آورديم، ولي هنگامي كه با هم خلوت ميكنند (بعضي به بعضي ديگر اعتراض ميكنند و) ميگويند چرا مطالبي را كه خداوند (درباره صفات پيامبر اسلام) براي شما بيان كرد به مسلمانان بازگو ميكنيد تا (روز رستاخيز) در پيشگاه خدا بر ضد شما بان استدلال كنند؟ آيا نميفهميد ؟ (۷۶)
ویرایش توسط امیر هانی : 2013_07_10 در ساعت 10:18 AM
همیشه به یک چیز فکر کنید، خدا و رضایت او را در هر عملی، سخنی، شنیدنی، دیدنی، وبالاخره هر ذهنیتی و عینیتی که در اندیشه وجودتان احساس می کنید، در نظر بگیرید .
تقوی را فراموش نکنید .
من اگر از تقوی نصیبی نبرده ام، اما افراد با تقوا را دیده ام که چگونه محبوب خدایند.
واي بر آنها كه مطالبي با دست خود مينويسند سپس ميگويند: از طرف خدا است تا به بهاي كمي آن را بفروشند، واي بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند، و واي بر آنها از آنچه از اين راه به دست ميآورند! (۷۹)
و گفتند هرگز آتش دوزخ جز چند روزي به ما نخواهد رسيد، بگو آيا پيماني نزد خدا گرفتهايد؟! چون خداوند هرگز از پيمانش تخلف نميورزد، يا اينكه چيزي به خدا نسبت ميدهيد كه به آن علم نداريد؟! (۸۰)
و (به ياد آوريد) زماني را كه از بني اسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خداوند يگانه را پرستش نكنيد، و نسبت به پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و بينوايان نيكي كنيد، و به مردم نيك بگوئيد، نماز را بر پا داريد و زكات بدهيد سپس (با اينكه پيمان بسته بوديد) همه شما جز عده كمي سرپيچي كرديد (و از وفاي به پيمان خود) رويگردان شديد. (۸۳)
همیشه به یک چیز فکر کنید، خدا و رضایت او را در هر عملی، سخنی، شنیدنی، دیدنی، وبالاخره هر ذهنیتی و عینیتی که در اندیشه وجودتان احساس می کنید، در نظر بگیرید .
تقوی را فراموش نکنید .
من اگر از تقوی نصیبی نبرده ام، اما افراد با تقوا را دیده ام که چگونه محبوب خدایند.
و هنگامي را که از شما پيمان گرفتيم که خون هم را نريزيد، و يکديگر را از سرزمين خود، بيرون نکنيد. سپس شما اقرار کرديد، (و بر اين پيمان) گواه بوديد. ( 84)
اما اين شما هستيد که يکديگر را ميکشيد و جمعي از خودتان را از سرزمينشان بيرون ميکنيد، و در اين گناه و تجاوز، به يکديگر کمک مينماييد، (و اينها همه نقض پيماني است که با خدا بسته ايد) در حالي که اگر بعضي از آنها به صورت اسيران نزد شما آيند، فديه ميدهيد و آنان را آزاد ميسازيد! با اينکه بيرون ساختن آنان بر شما حرام بود. آيا به بعضي از دستورات کتاب آسماني ايمان ميآوريد، و به بعضي کافر ميشويد؟! براي کسي از شما که اين عمل (تبعيض در ميان احکام و قوانين الهي) را انجام دهد، جز رسوايي در اين جهان، چيزي نخواهد بود، و روز رستاخيز به شديدترين عذابها گرفتار ميشوند. و خداوند از آنچه انجام ميدهيد غافل نيست. ( 85 )
اينها همان کسانند که آخرت را به زندگي دنيا فروختهاند، از اين رو عذاب آنها تخفيف داده نميشود، و کسي آنها را ياري نخواهد کرد. ( 86 )
ما به موسي کتاب (تورات) داديم، و بعد از او، پيامبراني پشت سر هم فرستاديم، و به عيسي بن مريم دلايل روشن داديم، و او را به وسيله روح القدس تاييد کرديم. آيا چنين نيست که هر زمان، پيامبري چيزي بر خلاف هواي نفس شما آورد، در برابر او تکبر کرديد (و از ايمان آوردن به او خودداري نموديد)، پس عدهاي را تکذيب کرده، و جمعي را به قتل رسانديد؟! ( 87 )
و (آنها از روي استهزا) گفتند: دلهاي ما در غلاف است! (و ما از گفته تو چيزي نميفهميم. آري، همين طور است!) خداوند آنها را به خاطر کفرشان، از رحمت خود دور ساخته، (به همين دليل، چيزي درک نميکنند،) و کمتر ايمان ميآورند. ( 88 )
ویرایش توسط گل مريم : 2013_07_10 در ساعت 02:04 PMدلیل: درج فایل صوتی
و هنگامي که از طرف خداوند، کتابي براي آنها آمد که موافق نشانههايي بود که با خود داشتند، و پيش از اين، به خود نويد پيروزي بر کافران ميدادند (که با کمک آن، بر دشمنان پيروز گردند. ) با اين همه، هنگامي که اين کتاب، و پيامبري را که از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد، به او کافر شدند، لعنت خدا بر کافران باد! ( 89 )
ولي آنها در مقابل بهاي بدي، خود را فروختند، که به ناروا، به آياتي که خدا فرستاده بود، کافر شدند. و معترض بودند، چرا خداوند به فضل خويش، بر هر کس از بندگانش بخواهد، آيات خود را نازل ميکند؟! از اين رو به خشمي بعد از خشمي (از سوي خدا) گرفتار شدند. و براي کافران مجازاتي خوارکننده است. ( 90 )
و هنگامي که به آنها گفته شود: (به آنچه خداوند نازل فرموده، ايمان بياوريد!)ميگويند: (ما به چيزي ايمان ميآوريم که بر خود ما نازل شده است. ) و به غير آن، کافر ميشوند، در حالي که حق است، و آياتي را که بر آنها نازل شده، تصديق ميکند. بگو: (اگر (راست ميگوييد، و به آياتي که بر خودتان نازل شده) ايمان داريد، پس چرا پيامبران خدا را پيش از اين، به قتل ميرسانديد؟!) ( 91 )
و (نيز) موسي آن همه معجزات را براي شما آورد، و شما پس از (غيبت) او، گوساله را انتخاب کرديد، در حالي که ستمگر بوديد. ( 92 )
و (به ياد آوريد) زماني را که از شما پيمان گرفتيم، و کوه طور را بالاي سر شما برافراشتيم، (و گفتيم (اين دستوراتي را که به شما دادهايم محکم بگيريد، و درست بشنويد!) آنها گفتند: (شنيديم، ولي مخالفت کرديم. ) و دلهاي آنها، بر اثر کفرشان، با محبت گوساله آميخته شد. بگو: (ايمان شما، چه فرمان بدي به شما ميدهد، اگر ايمان داريد!) ( 93 )
ویرایش توسط گل مريم : 2013_07_13 در ساعت 10:11 AMدلیل: درج فایل صوتی+ درج لینک