مــعــارف قــرآن
جــلــد 3
نــویــســنــده: جــمــعــے از نــویــســنــدگــان
فــصــل چــهارم
مــعــارفــے از ســوره یــوســف
❤ |
مــعــارف قــرآن
جــلــد 3
نــویــســنــده: جــمــعــے از نــویــســنــدگــان
فــصــل چــهارم
مــعــارفــے از ســوره یــوســف
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
همسر عزيز جوانى رعنا و داراى جمالى فوق العاده بوده، چون عادتاً حرم سلاطين و وزراى آنان در هر زمان، نخبه زيبارويان آن زمان است و بطور مسلّم وسائل آرايشى در اختيار داشته كه هر بيننده را خيره مىساخته و چنين بانويى عاشق و شيداى چنين جوانى شده است. كسى به يوسف، دل بسته كه (طبيعتاً) صدها خرمن دل در دام زيبايى اوست.
گذشته از اينها سوابق بسيارى از محبت و احترام و پذيرايى نسبت به يوسف دارد و اين سوابق معمولًا كافى است كه وى را در برابر خواهشش خاضع كند.
از سوى ديگر وقتى چنين زيبارويى خودش پيشنهاد كند، بلكه متعرض شود، خويشتندارى دشوارتر است. او مدتهاست متعرض يوسف شده و نهايت درجه قدرت خود را در ربودن دل وى به كار برد، اصرار ورزيده، التماس كرده و با اين همه كشش، صبر كردن از طاقت بشر بيرون است. از سوى ديگراز ناحيه عزيز هم هيچ مانعى متصور نبود؛ زيرا عزيز هيچ گاه از دستورات همسرش سربر نتابيده و برخلاف سليقه و رأى او كارى نكرده و اصلًا يوسف را به او اختصاص داده و او را به تربيتش گماشته و اينك هر دو در يك قصر زيبا بسر مىبرند كه خود يك انگيزه قوى است كه ساكنانش را بر عيش و شهوت وا دارد.
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
در اين قصر اطاقهاى تودرتو قرار دارد و داستان تعرض عزيزه در اطاقى اتفاق افتاده كه تا فضاى آزاد درهاى متعددى حايل است كه همه با طرح قبلى، محكم بسته شده و پردهها از هر سو افتاده، حتى كوچكترين روزنه هم به بيرون نمانده و ديگر هيچ احتمال خطرى در ميان نيست. از سوى ديگر دست ردّ به سينه چنين بانويى زدن نيز خالى از اشكال نيست؛ چون او جاى عذر باقى نگذاشته، آنچه وسائل پردهپوشى تصور شود به كار برده است. علاوه بر اينها مخالطه يوسف با او براى يك بار نيست بلكه مخالطه امروزش كليد يك زندگى گواراى طولانى است. او مىتوانست با برقرارى رابطه و معاشقه با عزيزه به بسيارى از آرزوها برسد. علاوه بر همه پردهپوشيها، به فرضى كه گوشهاى از ماجرا از پرده بيرون مىافتاد، براى عزيز تفسير و تأويل آن آسان بود، همچنانكه بعد از فاش شدن مراوده براى همسرش، آن را توجيه كرد و آب هم از آب تكان نخورد. بنابراين هيچ مانعى جلوگير نفس يوسف نبود مگر بينش توحيدى و يا به تعبير ديگر، محبت الهى كه قلب او را پر كرده و جايى خالى براى غير خدا باقى نگذاشته بود.»
#قصد_گناه...
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
قصد گناه
در آيه مورد بحث[آیه ۲۴] مىفرمايد:
اگر يوسف هم برهان رب را نمىديد، قصد زليخا مىكرد.
از اين فراز آيه استفاده مىشود كه يوسف حتى تصميم بر گناه نگرفت و اگر برهان رب را نمىديد، ممكن بود تصميم بگيرد، پس منظور از «سوء» در اين آيه، تصميم برگناه و ميل آن و منظور از «فحشاء» ارتكاب آن عمل زشت است و اين آيه تأييد كننده مطلبى است كه در گذشته گفتيم كه يوسف (ع) به هيچ روى قصد گناه نيز نكرد و هيچ اقدامى براى ارتكاب ننمود كه خود، ردى است بر همه جعلياتى كه به ساحت مقدس اين پيامبر نسبت دادهاند. علاوه بر اينها خدا، يعقوب (ع) و ديگران در مواضع متعددى بر نزاهت و پاكدامنى او گواهى دادهاند.
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
مخلَص بودن یعنی چه؟
گروهى از مردم، اطاعت و بندگى خدا را مىنمايند تا به وسيله عبادت، خود را از آتش دوزخ برهانند؛ يعنى ترس آنها را به بندگى وامىدارد و گروه دومى هستند كه به طمع رسيدن به بهشت و نعمتهاى آخرت، عبادت مىكنند، اما گروه سومى وجود دارند كه عبادتشان نه از ترس است و نه طمع، بلكه از آن جهت است كه خداوند را شايسته بندگى مىدانند و خداوند، محبوبشان است و آنها دوستدار اويند و عبادت و بندگى آنها از سر عشق و علاقه و محبت است.
#مخلَص واقعى، فقط #گروه_سوم هستند كه انگيزه آنها در عبادت و بندگى، تنها وصول به محبوب است و هيچ چيز ديگرى دخيل نيست.
آنها قلبشان را جايگاه محبت خدا و آنچه كه خدا دوست بدارد قرار داده و راضى به رضاى خدا و خشمگين به خشم خدا هستند.
همه موجودات عالم را نشانههاى محبوب مىبينند و هر چه از جانب او برسد برايشان دوست داشتنى است. اين طايفه، همان متوكلين و تفويضكنندگان امر به خدا و راضيان به قضاى او و تسليم شدگان در برابر اوامر اويند. اينها خود را خالص كردهاند و تنها خدا را خواستهاند؛ از اين رو، خداوند آنها را مخصوص و خالص براى خود گردانيده، آنها را مخلَص ناميده است (يعنى كسى كه خدا او را براى خودش خالص كرده است) و يوسف از زمره آنان بود.
#برهان_رب...
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
برهان رب
وقتى بندهاى راه خلوص پوييد و به جايى رسيد كه جز خدا، كسى را نديد و فقط خداوند را مؤثر در جهان و مالك جهان يافت خدا نيز او را براى خود خالص مىكند و متولّى امور او مىگردد و در شدايد و گرفتاريها او را دستگيرى مىنمايد.
در اينجا يوسفِ مخلَص در گرفتارى افتاده و خداوند او را يارى كرده و برهان خود را به او نمايانده تا فحشا از او دور گردد.
علّامه طباطبايى در مورد برهان رب مىنويسد:
يقيناً آن برهانى كه يوسف از پروردگار خود ديد، نوعى از علم مكشوف و يقين مشهود و ديدنى است كه نفس آدمى با ديدن آن، چنان مطيع و تسليم مىشود كه ديگر به هيچ وجه ميل به معصيت نمىكند و از آيه شريفه، ظاهر مىشود كه ديدن برهان خدا، شأن همه بندگان مخلَص خداست و خداوند متعال هر سوء و فحشايى را از ايشان بر مىگرداند و درنتيجه مرتكب هيچ معصيتى نمىشوند.
#يوسف_از_دامان_پاك_خود_به_ زندان_مىرود...
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
یوسف از دامان پاک خود به زندان می رود
«قالَتْ فَذلِكُنَّ الَّذى لُمْتُنَّنى فيهِ وَ لَقَدْ راوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ فَاسْتَعْصَمَ وَ لَئِنْ لَمْ يَفْعَلْ ما آمُرُهُ لَيُسْجَنَنَّ وَ لِيَكُوناً مِنَ الصَّاغِرينَ»
[زليخا به زنان اشرافى] گفت: اين همان است كه درباره او ملامتم كرديد. من از او كام خواستم ولى او خويشتندارى كرد. اگر آنچه به او فرمان مىدهم انجام ندهد، بطور قطع زندانى و خوار مىگردد.
وقتى قصه عشق زليخا مشهور شد زنان اشراف به سرزنش او پرداختند كه از بنده خود،
كام خواسته است.
زليخا براى بستن دهان آنها نقشه ميهمان كردنشان را ريخت و در آن مهمانى وقتى آنها براى كندن پوست ميوه، كارد به دست گرفته بودند، دستور داد يوسف وارد مجلس شود. زنان اشراف وقتى يوسف را ديدند آن چنان محو جمال او شدند كه دست از ترنج نشناختند و به جاى ميوه، دستهاى خود را بريدند و همگى گفتند:
خدا منزّه است! اين شخص بشر نيست، اين فرشتهاى بزرگوار است.
در اينجا زليخا همه پرده پوشيها را كنار گذاشت و در جمع زنان اشرافى كه يوسف هم مىشنيد گفت:
اگر يوسف درخواست مرا اجابت نكند او را زندانى و خوار مىكنم.
#زندانى_شدن_پاكدامنى_يوسف. ..
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
زندانی شدن پاکدامنی یوسف
سرانجام براى او مشكل آفريد و وقتى زليخا از تسليم او مأيوس شد، شوهر را وادار كرد براى سرپوش نهادن بر قضيه و احتمالًا تأديب و تسليم نمودن يوسف او را زندانى كند.
ولى يوسف كه مىخواست دامان خويش را از گناه پاك نگهدارد، از زندان رفتن استقبال كرد و تنها ماندن در زندان را با تحمل سختىهاى آن برماندن در كاخ و آلوده شدن به هواهاى آنان ترجيح داد و فرمود:
«رَبِّ السِّجْنُ احَبُّ الَىَّ مِمَّا يَدْعُونَنى الَيْهِ»
خدايا، زندان نزد من از آنچه اين زنان مرا بدان مىخوانند محبوبتر است.
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
سلام خیلی دوست دارم این داستان رو، لطفا بازهم ادامه بدین
ممنونم...
آرایش عروس
آرایشگاه عروس
آرایشگاه زنانه
شینیون عروس
میکاپ عروس
سالن زیبایی
دژدان (2018_06_24)
❤ |
برنامهريزى اقتصادى
«قالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنينَ دَأَباً فَما حَصَدْتُّمْ فَذَرُوهُ فى سُنْبُلِهِ الّا قَليلًا مِمَّا تَأْكُلُونَ ثُمَّ يَأْتى مِنْ بَعْدِ ذلِكَ سَبْعٌ شِدادٌ يَأْكُلْنَ ما قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ الّا قَليلًا مِمَّا تُحْصِنُونَ ثُمَ يَأْتى مِنْ بعد ذلِكَ عامٌ فيهِ يُغاثُ النَّاسُ وَ فيهِ يَعْصِرُونَ»
(يوسف (ع)) گفت: هفت سال پياپى كشت كنيد و هر چه درو كرديد، جز اندكى براى خوراكتان، درخوشه بگذاريد آن گاه پس از اين سالها هفت سال سخت بيايد كه آنچه براى آنها تهيه ديدهايد، مىخورند جز اندكى كه (براى تخم و كشت) حفظ مىكنيد و بعد از اين سالها سالى بيايد كه در آن، باران، نصيب مردم شود و در آن سال، مر، م عصاره (ميوه و دانههاى روغنى را) بگيرند.
برخى رؤياها ناظر به امورى از شؤون زندگى است كه انسان نسبت به آن اهتمام دارد و معمولًا پادشاهان نسبت به شؤون مملكت و امور رعيت اهتمام مىورزند. از اين رو رؤيايى كه يك پادشاه ببيند، گاه در مصالح مردمش دخالت دارد.» در رؤياى پادشاه مصر گويا او وظيفه خود را در قبال خشمى كه زمين در پيش دارد، در خواب ديده است و يوسف (ع) با علم خدادادش، برنامهريزى اقتصادى دقيقى را از اين خواب استفاده كرد و به اطلاع او رساند. آرى يك حكومت، وظيفه دارد كه آمادگى مقابله با شرايط سخت و بحرانى را داشته باشد. حضرت يوسف برنامه زير را از خواب پادشاه استفاده كرد و به اطلاع او رساند.
هفت گاو چاق، نشانه هفت سال پرباران و خوب است كه بايد در آن سالها كشت و زرع فراوان صورت گيرد و هفت گاو لاغر علامت هفت سال قحطى است كه در پى آن مىآيد و اينكه هفت گاو لاغر هفت گاو چاق را مىخورند نشان از اين است كه آنچه محصول سالهاى فراوانى است و ذخيره شده، در سالهاى قحطى مصرف مىشود جز اندكى كه براى بذر نگهدارى مىگردد؛ و اينكه هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشك در خواب ديده تعبيرش اين است كه بايد محصول را در همان خوشههاى خشك شده نگهدارى كنند تا از آفت در امان باشد و چون عدد گاوهاى چاق و لاغر هفت تا بود بعد از هفت سال قحطى، سال هشتم ديگر قحطى نيست و در آن سال باران و روييدنى به اندازه كافى و جود دارد.
#ملاكهاى_انتخاب_مسؤولان...
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
ملاكهاى انتخاب مسؤولان
«قالَ اجْعَلْنى عَلى خَزائِنِ الْارْضِ انّى حَفيظٌ عَليمٌ»
يوسف گفت: مرا به سرپرستى خزانههاى سرزمين مصر بگمار؛ كه من نگهدارندهاى دانا هستم.
يوسف عليه السلام، با تعبير كردن خواب پادشاه و بيان برنامه دقيق اقتصادى براى سالهاى قحطى آينده، مقام علمى خود را نشان داد و با درخواست تحقيق از زنان دربارى، عفّت و پاكدامنى خويش را ثابت كرد. با معلوم شدن بىگناهى يوسف و علم و كاردانى او، پادشاه او را از مقربان خود قرار داد و با فرمان
«انَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنا مَكينٌ امينٌ»
در حقيقت، فرمان وزارت و صدارت عظماى او را صادر كرد.
حضرت يوسف با توجه به اهميت مسائل اقتصادى در سالهاى آينده، از پادشاه مصر درخواست كرد كه وزارت خزانهدارى را به او محول كند و با قبول پادشاه، وزارت خزانهدارى به او واگذار شد.
پذيرفتن مسؤوليت مقام طلبى، برترىجويى و تلاش براى رسيدن به پست و مقام در دنياى فانى، مناسب شأن مؤمن نيست.
دنياطلبى، با ايمان سازگار نيست.
قرآن كريم مىفرمايد:
«آن خانه آخرت را براى كسانى قرار دادهايم كه در زمين جاهطلبى نكنند و فساد برنينگيزند.»
امّا پذيرفتن مسؤوليت و به عهده گرفتن آن براى خدمت به خلق خدا، خود عبادت، بلكه از بالاترين عبادتهاست و نه تنها اعلام آمادگى كردن و پذيرفتن مسؤوليت براى اين هدف، بد نيست، بلكه خوب و در بعضى جاها واجب و لازم است.
حضرت يوسف، پيامبر و بنده مخلَص خداست و چون آينده خطرناك مصر را مىبيند و وجود فردى كاردان، در اين پست براى عبور دادن مصر از دوره بحران برايش محرز مىشود از طرف ديگر خود را شايستهترين فرد، براى پذيرفتن اين مسؤوليت و يا حداقل از شايستهترينها مىداند، احساس وظيفه مىكند كه خود را معرفى نمايد. براى پذيرفتن آن مسؤوليت، اعلام آمادگى مىكند و بدين صورت به ما درس مسؤوليت پذيرى مىدهد.
#تعهد_و_تخصص...
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)