جملات زیبای حسینی

[مهاجر]

دلم می گیرد ...

از ورودی کربلا دل می گیرد

جایی قدم می گذاری

که روزی کاروان حسین(علیه السلام) قدم گذاشت


و کربلا را مپندار که شهری ایست میان شهرها....

[مشعشع]

السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
یا حسیــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــن علیه السلام

[صبور]

تا از حسین دست بکشد،دستانش را بریدند…
می دانستند دلش لبریز از عشق حسین است
هدف تیرها کردند قلبش را
گفتند در سرش هوای حسین است
چه کنیم؟
اینجا پای عمود آهن به میان آمد.

[صبور]

غیبت تو از سرداب سامرا آغاز شدو غیبت حسین از قتلگاه...

برای رجعت حسین ،شتاب کن یابن الحسن.

[صبور]

از حسین آموختیم

برای دیدار خدا می بایست غسلی با خون

[صبور]

کلیدواژه عطش را جستجو می کنم در کربلاتو
عطش رسیدن به خدا را داری

من
عطش یاری تو را
آب
عطش لبهای تو را
بنی امیه

عطش انتقام بدرواحد را
عمرسعد
عطش حکومت را
کوفیان
عطش پول وسکه را


......

[صبور]

گوشواره غارت می شود/در کربلا با کشیدن/ در مدینه با کشیده..

[ملکوت]

همه برای خوابیدن قصه و داستان می گویند،

جانم به فدای حـ سینـ ی که برای بیداریِ نسل ِ انسان، حماسه و روایتی ماندگار آفرید ...
آه، ... کربلا داستان دیگریست ...

و آه ... عباس ... و آه ... عاشورا ...

[ملکوت]

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر

چون شیشه عطری که درش گم شده باشد ...

[ملکوت]

عاشورا هر روز در کربلای دلمان اتفاق می افتد .
کوشش کنیم حسین دل، به دست یزید نفس، تشنه لب شهید نشود . . .

[صبور]

خانۀ خدا نبود

گریه بر حسین بود.باور نداری بپرس ، از اول گریه کن اشحضرت آدم...