انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
صفحه 3 از 17 نخستنخست 1234513 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 170

موضوع: آیا میدانید در کربلا چه گذشت؟؟؟ همراه با مقتل " قصه ی کربلا "

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض آیا میدانید در کربلا چه گذشت؟؟؟ همراه با مقتل " قصه ی کربلا "










    إن شاءالله در این تاپیک وقایعی را که در کربلا رخ داده است، برایتان به نگارش در می آوریم.



    امام رضا عليه‏ السلام ضمن حديثي فرموده ‏اند: «گريه کنندگان، بايد بر مثل حسين عليه‏ السلام بگريند، زيرا گريه بر او گناهان بزرگ را مي‏شويد.»

    نيز آن حضرت فرموده است: «هرگاه ماه محرم فرامي‏رسيد، پدرم موسي بن جعفر عليه ‏السلام، خندان ديده نمي‏شد و پيوسته اندوهناک بود، تا ده روز سپري مي‏گشت و روز دهم، روز مصيبت و اندوه و گريه ‏اش بود و مي‏گفت: «عاشورا روز شهادت حسين عليه ‏السلام است.»
    [وسائل الشيعه، 394/5؛ علل‏الشرائع، 225/2.] .

    همچنين آن حضرت فرموده است: «محرم ماهي است که مردم دوران جاهليت هم جنگ را در آن حرام مي‏شمردند، ولي (برخي از) اين امت، در اين ماه، ريختن خون ما را حلال شمردند و احترام ما را هتک کردند و زن و فرزندان ما را به اسارت بردند و چادرهامان را آتش زدند و اشياي قيمتي ما را به غارت بردند و احترام پيامبر خدا صلي الله عليه و آله را درباره‏ ي ما نديده گرفتند.
    روز شهادت حسين عليه‏ السلام، پلک‏هامان را خست و اشک ما را روان ساخت و عزت‏مان را در سرزمين کرب و بلا (اندوه و گرفتاري) به خواري مبدل ساخت و براي هميشه، روزگار اندوه و گرفتاري را براي ما به ارث گذارد؛ بنابراين گريه کنندگان، بايد بر مثل حسين عليه‏ السلام بگريند؛ زيرا گريستن بر آن حضرت گناهان بزرگ را مي‏شويد».

    [همان، 392/5؛ أمالي، صدوق، 64. ]


    سرشک خوبان در سوگ سالار شهيدان



    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  2. 4 کاربر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده.

    ..یا...رسول الله.... (2014_10_25), taktaz (2014_11_03), مشعشع (2014_10_25), بانوی سرخ (2014_10_27)

  3. Top | #21

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض وضعيت لشکر دشمن







    وضعيت لشکر دشمن



    چون مردم مي‏دانستند که جنگ با امام حسين عليه‏ السلام در حکم جنگ با خدا و پيامبر اوست، تعدادي در اثناي راه از لشکر دشمن جدا شده و فرار کردند. نوشته ‏اند که: فرمانده‏ اي که از کوفه با هزار رزمنده حرکت کرده بود، چون به کربلا مي‏رسيد فقط سيصد يا چهارصد نفر و يا کمتر از اين تعداد همراه او بودند و بقيه به علت اعتقادي که به اين جنگ نداشتند، اقدام به فرار کرده بودند [1] .






    [1] حياة الامام الحسين 118 /3.






    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  4. Top | #22

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض نامه‏ ي امام از کربلا به محمد بن حنفيه






    نامه‏ ي امام از کربلا به محمد بن حنفيه




    امام باقر عليه‏ السلام فرمودند:

    امام حسين از کربلا نامه ‏اي براي محمد بن حنفيه فرستاد که متن آن چنين بود:

    بسم الله الرحمن الرحيم من الحسين بن علي الي محمد بن علي و من قبله من بني ‏هاشم اما بعد فکان الدنيا لم تکن و کان الاخرة لم ‏تزل، و السلام [1] .

    نامه ‏اي است از حسين بن علي به محمد بن علي و ديگر بني‏ هاشم اما بعد، مثل اينکه دنيا اصلا وجود نداشته و آخرت هميشگي و دائم بوده و هست.







    [1] کامل الزيارات 75.






    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  5. Top | #23

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض بني ‏اسد و نصرت امام







    بني ‏اسد و نصرت امام



    در اين روز حبيب بن مظاهر به آن حضرت عرض کرد:

    يابن رسول ‏الله! در اين نزديکي طائفه ‏اي از بني ‏اسد سکونت دارند که اگر اجازه دهي من به نزد آنها روم و [ صفحه 229] ايشان را بسوي تو دعوت کنم، شايد خداوند شر اين گروه را از تو با حضور بني ‏اسد در کربلا دفع کند! امام، اجازه داد،

    و حبيب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آنها رفت و به آنان گفت: بهترين ارمغان را براي شما به همراه آورده ‏ام، شما را به ياري پسر پيامبر خدا دعوت مي‏کنم، او ياراني دارد که هر يک از آنها بهتر از هزار مرد جنگي ‏اند و هرگز او را تنها نخواهند گذارد و او را به دشمن تسليم نکنند، عمر بن سعد با لشکرياني انبوه او را محاصره کرده است، چون شما قوم و عشيره‏ ي من هستيد شما را به اين راه خير راهنمايي مي‏کنم، امروز از من فرمان بريد و به ياري او بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آن شما باشد، من بخدا سوگند ياد مي‏کنم که اگر يک نفر از شما در راه خدا با پسر دختر پيغمبرش در اينجا کشته گردد و شکيبايي ورزد و اميد ثواب از خداي داشته باشد، رسول خدا در عليين بهشت، رفيق و همدم او خواهد بود.

    در اين هنگام، مردي از بني ‏اسد که او را عبدالله بن بشير مي‏ناميدند بپاخاست و گفت: من اولين کسي هستم که اين دعوت را اجابت مي‏کنم؛ و رجزي حماسي برخواند: قد علم القوم اذ تواکلوا و احجم الفرسان اذ تثاقلوا اني شجاع بطل مقاتل کانني ليث عرين باسل [1] .

    آنگاه مردان قبيله که تعدادشان به نود نفر مي‏رسيد بپاخاستند و براي ياري امام حرکت کردند. در آن هنگام، مردي نزد عمر بن سعد رفته و او را از جريان کار آگاه کرد و او مردي را به نام ازرق با چهار صد سوار بسوي آن گروه روانه ساخت، و در دل شب سواران ابن سعد در کنار فرات راه را بر آنها گرفتند در حالي که با امام فاصله‏ ي [ صفحه 230] چنداني نداشتند. طايفه‏ ي بني ‏اسد با سواران ابن سعد درآويختند،

    حبيب بن مظاهر بر ازرق بانگ زد که: واي بر تو! بگذار ديگري غير از تو اين مظلمه را بر گردن بگيرد. هنگامي که طايفه‏ ي بني ‏اسد دانستند که تاب مقاومت با آن گروه را ندارند، در سياهي شب پراکنده شدند و به قبيله‏ ي خود بازگشتند و شبانه از محل خود کوچ کردند که مبادا عمر بن سعد شبانه بر آنها بتازد. حبيب بن مظاهر به خدمت امام آمد و جريان را گفت، امام حسين عليه‏ السلام فرمود: لا حول و لا قوة الا بالله [2] .





    [1] «بتحقيق که اين گروه آگاهند در هنگامي که آماده‏ ي پيکار شوند و هنگامي که سواران از سنگيني و شدت امر بهراسند که من رزمنده‏ اي شجاع و دلاورم گويا همانند شير بيشه مي‏باشم». [2] بحارالانوار 386 /44.






    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  6. Top | #24

    تاریخ عضویت
    July_2014
    عنوان کاربر
    همگام نور
    میانگین پست در روز
    0.03
    نوشته ها
    104
    صلوات و تشکر
    23
    مورد صلوات
    260 در 102 پست
    دریافت کتاب
    7
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض





    تبلور اندیشه‌های مهدوی در یک حدیث قدسی



    *ویژگی‌های منحصر به فرد زیارت عاشورا چیست؟


    حدیث قدسی بودن، ثواب و آثار منحصر به فرد، لعن برخی اشخاص، ذکر مهدویت و انتقام از دشمنان حضرت که در دو جای زیارت امام منصور و امام هدی آمده که این خود

    اشاره به ابراز اعتقاد به انتقام مهدوی در زمان اهل بیت(ع)

    دارد،‌ سجده در مقابل خداوند در انتهای زیارت که این اوج پیوستگی زیارت امام حسین(ع) با عبودیت خداوند است که در هیچ زیارتی غیر از زیارت عاشورا در آخر آن سجده

    وجود ندارد،‌ دستور به انجام هر روزه آن هر چند زیارت عاشورا

    زیارت مخصوص روز عاشوراست، ولی در سایر روزهای ایام سال به قصد برآورده شدن حاجت و بهره‌مندی از آثار و ثواب‌های آن امام باقر و امام صادق(ع) توصیه کردند



  7. کاربر زیر برای پست " یاس سفید " عزیز صلوات فرستاده:

    گل مريم (2014_11_01)

  8. Top | #25

    تاریخ عضویت
    July_2014
    عنوان کاربر
    همگام نور
    میانگین پست در روز
    0.03
    نوشته ها
    104
    صلوات و تشکر
    23
    مورد صلوات
    260 در 102 پست
    دریافت کتاب
    7
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض






    امام حسین(ع) پدر تمام بندگان خدا است


    *چرا به امام حسین(ع) اباعبدالله می‌گویند؟



    - در جامعه عربی هم اسم و هم کنیه داریم، اعراب از زمانی که فرزندشان به دنیا می‌آید، معمولاً برای او به غیر از اسم کنیه هم قرار می‌دهند که در اکثر

    موارد فرزند آن
    شخص همان نام مذکور در کنیه را دارد، مثلاً حضرت علی(ع)


    ابوالحسن است و نام فرزند ارشد ایشان حسن(ع) یا امام صادق(ع) اباعبدالله است و امام حسین(ع) که اباعبدالله است فرزندی به نام عبدالله رَضیع

    داشته است.



    عبدالله به معنای بنده خدا و از آنجا که هر کسی بعد از واقعه عاشورا خداوند را عبودیت می‌کند مدیون خود سیدالشهدا(ع) است، بنابراین امام حسین(ع)

    پدر تمام بندگان خدا
    است، یعنی هر کس که خداوند را عبودیت می‌کند مدیونخون سیدالشهدا(ع) است،


    پس می‌توان گفت که امام حسین(ع) پدر تمام بندگان خدا است، چرا که اسلام توسط پیامبر(ص) ابلاغ شد و توسط قیام امام حسین(ع) جاویدان

    و باقی ماند، اگر قیام امام حسین(ع) نبود، الان هیچ
    مؤمن واقعی وجود نداشت،

    به همین جهت گفته‌اند: «الاسلام نبوی الحدوث وحسینی البقاء» چرا که اسلام فقط و فقط آن است که سیدالشهدا(ع) بیان می‌کند و هر آنچه

    یزید ترویج می‌کند، کفر مطلق است.


    ویرایش توسط یاس سفید : 2014_11_01 در ساعت 12:20 AM

  9. کاربر زیر برای پست " یاس سفید " عزیز صلوات فرستاده:

    گل مريم (2014_11_02)

  10. Top | #26

    تاریخ عضویت
    July_2014
    عنوان کاربر
    همگام نور
    میانگین پست در روز
    0.03
    نوشته ها
    104
    صلوات و تشکر
    23
    مورد صلوات
    260 در 102 پست
    دریافت کتاب
    7
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض






    روز هفتم محرم

    در این روز عبدالله بن زیاد نامه‏اى به نزد عمربن سعد فرستاد و به او دستور داد تا با سپاهیان خود بین امام حسین و اصحابش و آب فرات فاصله ایجاد کرده و اجازه

    نوشیدن حتى قطره‏اى آب
    را به امام ندهد، همانگونه که از دادن آب به عثمان بن عفان خوددارى شد!!


    عمربن سعد نیز فوراً عمر بن حجاج را با پانصد سوار در کنار شریعه فرات مستقر کرد و مانع دسترسى امام حسین و یارانش به آب شدند، و این رفتار غیر انسانى سه روز

    قبل از شهادت امام
    حسین علیه‏السلام صورت گرفت.


    در این هنگام مردى به نام عبدالله بن حصین ازدى که از قبیله بجیله بود فریاد برداشت که: اى حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانى نخواهى دید! به خدا سوگند که

    قطره‏اى از آن را نخواهى
    آشامید تا از عطش جان دهى!



    امام حسین علیه‏السلام فرمود: خدایا او را از تشنگى بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار مده!


    حمید بن مسلم مى‏گوید: به خدا سوگند که پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالى که بیمار بود، قسم به آن خدایى که جز او پروردگارى نیست، دیدم که عبدالله بن حصین

    آنقدر آب مى‏آشامید تا
    شکمش بالا مى‏آمد، و آن را بالا مى‏آورد! و باز فریاد مى‏زد:

    العطش! باز آب مى‏خورد تا شکمش آماس مى‏کرد ولى سیراب نمى‌شد! و چنین بود تا جان داد


    ویرایش توسط یاس سفید : 2014_11_01 در ساعت 07:25 PM

  11. کاربر زیر برای پست " یاس سفید " عزیز صلوات فرستاده:

    گل مريم (2014_11_02)

  12. Top | #27

    تاریخ عضویت
    July_2014
    عنوان کاربر
    همگام نور
    میانگین پست در روز
    0.03
    نوشته ها
    104
    صلوات و تشکر
    23
    مورد صلوات
    260 در 102 پست
    دریافت کتاب
    7
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض







    داستان هایی در مورد محرم و واقعه کربلا



    علت نامگذاري اين ماه و حرمت ويژه آن در ميان مسلمانان


    تاسيس تاريخ براي مسلمانان در زمان خلافت خليفه دوم مسلمين و با مشورت علي (ع) در سال شانزدهم هجري صورت گرفته است. مبدا تاريخ را هجرت

    پيامبر و ماه نخست آن را محرم، سالي كه هجرت روي داده بود گرفتند ....(1)

    علت نامگذاري اين ماه آن بود كه در ايام جاهليت، جنگ در اين ماه را حرام مي دانستند.



    ـ در دوم ماه محرم الحرام سال 61 هجري كاروان حضرت امام حسين (ع) وارد كربلا شد و سپاهيان دشمن كه هر روز بر تعدادشان افزوده مي شد در و

    روزهاي تاسوعا و عاشورا كه روز نهم و دهم محرم مي باشد او و يارانش را به شهادت رساندند.

    پيشواي هشتم شيعيان امام رضا (ع) در خصوص اين ماه فرمود: در جاهليت، حرمت اين ماه نگاه داشته مي شد و در آن نمي جنگيدند ولي در اين ماه،

    خونهاي
    ما را ريختند و حرمت ما را شكستند

    و فرزندان و زنان
    ما را اسير كردند و خيمه ها را آتش زدند و غارت كردند و حرمت پيامبر را دربارة ذريه اش رعايت نكردند.

    .... آيت الله ميرزا جواد ملكي تبريزي در «مراقبات» نوشته است:«كودكانم را مي ديدم كه در دهة نخست ماه محرم غذا نمي خوردند


    وبه نان خالی خالي اكتفا ميکردند .كسي هم به آنان نگفته بود ماه محرم شروع شده است گمان مي كنم عشقي دروني آنان را برمي انگيخت.»


    به همين دليل ماه محرم با حادثه عاشورا عجين شده است و فرا رسيدن آن دلها را پر از غم مي سازد

    و پيروان و شيفتگان امام حسين (ع) از اول محرم، محافل و مجالسي را سياهپوش كرده، به ياد آن امام شهيد به عزاداري مي پردازند....
    ویرایش توسط یاس سفید : 2014_11_01 در ساعت 08:00 PM

  13. کاربر زیر برای پست " یاس سفید " عزیز صلوات فرستاده:

    گل مريم (2014_11_02)

  14. Top | #28

    تاریخ عضویت
    July_2014
    عنوان کاربر
    همگام نور
    میانگین پست در روز
    0.03
    نوشته ها
    104
    صلوات و تشکر
    23
    مورد صلوات
    260 در 102 پست
    دریافت کتاب
    7
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض







    روز هشتم


    1. "خوارزمی" در مقتل الحسین و "خیابانی" در وقایع الایام نوشته‏اند كه در روز هشتم محرم امام حسین علیه‏السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛

    بنابراین امام علیه‏السلام كلنگی برداشت و در پشت خیمه‏ ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند، آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشكها را پر كردند، سپس

    آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد. هنگامی كه خبر این ماجرا به عبیداللّه‏ بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه حسین

    چاه مي‏كَند و آب بدست مي‏آورد. به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسین علیه‏السلام و یارانش سخت بگیر.

    عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود.

    2. در این روز "یزید بن حصین همدانی" از امام علیه‏السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند. حضرت اجازه داد و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر

    بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟ مگر من مسلمان نیستم؟ گفت: اگر تو خود را مسلمان مي‏پنداری پس چرا بر عترت پیامبر

    شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفته‏ای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مي‏نوشند از آنان مضایقه مي‏كنی؟

    عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من مي‏دانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفته‏ام و نمي‏دانم باید چه كنم؛ آیا

    حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش مي‏سوزم؟ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه مي‏دانم كیفر این كار، آتش است؟ ای مرد همدانی! حكومت

    ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نمي‏بینم كه بتوانم از آن گذشت كنم.

    یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه‏السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند.

    3. امام علیه‏السلام مردی از یاران خود بنام "عمرو بن قرظة" را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند.

    شب هنگام امام حسین علیه‏السلام با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند. امام حسین علیه‏السلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط

    برادر خود "عباس" و فرزندش "علي‏اكبر" را نزد خود نگاه داشت. عمر بن سعد نیز فرزندش "حفص" و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص كرد.

    در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه‏السلام كه فرمود: آیا مي‏خواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد. یك بار گفت: مي‏ترسم خانه‏ام را خراب كنند! امام

    علیه‏السلام فرمود: من خانه‏ات را مي‏سازم. ابن سعد گفت: مي‏ترسم اموال و املاكم را بگیرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی كه در حجاز دارم. عمر بن

    سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانواده‏ام از خشم ابن زیاد بیمناكم و مي‏ترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند.

    حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمي‏گردد، از جای برخاست در حالی كه مي‏فرمود: تو را چه مي‏شود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در

    قیامت نیامرزد. به خدا سوگند! من مي‏دانم كه از گندم عراق نخواهی خورد!

    ابن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است.

    4. پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامه‏ای به عبیداللّه‏ نوشت و ضمن آن پیشنهاد كرد كه حسین علیه‏السلام را رها كنند؛ چرا كه خودش گفته است كه یا به حجاز برمي‏گردم یا

    به مملكت دیگری مي‏روم. عبیداللّه‏ در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، "شمر بن ذی الجوشن" سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه‏ با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت

    كند.



  15. 2 کاربر برای پست " یاس سفید " عزیز صلوات فرستاده.

    ملکوت (2014_11_02), گل مريم (2014_11_02)

  16. Top | #29

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض روز هفتم









    در اين روز عبيدالله بن زياد نامه ‏اي به نزد عمر بن سعد فرستاد و به او دستور داد تا با سپاهيان خود بين امام حسين و اصحابش و آب فرات فاصله ايجاد کرده و اجازه ‏ي نوشيدن حتي قطره ‏اي آب را به امام ندهد، همانگونه که از دادن آب به عثمان بن عفان خودداري شد!! [1] .

    عمر بن سعد نيز فورأ عمرو بن حجاج را با پانصد سوار در کنار شريعه‏ ي فرات مستقر کرد و مانع دسترسي امام حسين و يارانش به آب شدند، و اين رفتار غير انساني سه روز قبل از شهادت امام حسين عليه‏ السلام صورت گرفت. در اين هنگام مردي به نام عبدالله بن حصين ازدي که باز از قبيله ‏ي بجيله بود فرياد برداشت که:

    اي حسين! اين آب را ديگر بسان رنگ آسماني نخواهي ديد! بخدا سوگند که قطره‏ اي از آن را نخواهي آشاميد تا از عطش جان دهي! [ صفحه 231]

    امام حسين عليه‏ السلام فرمود: خدايا! او را از تشنگي بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار مده!

    حميد بن مسلم مي‏گويد: بخدا سوگند که پس از اين گفتگو به ديدار او رفتم در حالي که بيمار بود، قسم به آن خدايي که جز او پروردگاري نيست، ديدم که عبدالله بن حصين آنقدر آب مي‏آشاميد تا شکمش بالا مي‏آمد، و آن را بالا مي‏آورد! و باز فرياد مي‏زد: العطش! باز آب مي‏خورد تا شکمش آماس مي‏کرد ولي سيراب نمي‏شد!

    و چنين بود تا جان داد [2] .





    [1] انساب الاشراف 180 /3.
    [2] ارشاد شيخ مفيد 86 /2.





    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  17. Top | #30

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض روز هشتم محرم








    مرحوم خياباني در «وقايع الايام» جريان حفر چاه را در پشت خيام از وقايع روز هشتم محرم ذکر کرده است. (وقايع الايام 275).

    چون تشنگي امام حسين و اصحابش را سخت آزرده کرده بود، آن حضرت کلنگي برداشت و در پشت خيمه‏ ها به فاصله‏ ي نوزده گام به طرف قبله، زمين را کند، آبي بس گوارا بيرون آمد، همه نوشيدند و مشگها را پر کردند، سپس آن آب ناپديد گرديد و ديگر نشاني از آن ديده نشد.

    خبر اين ماجراي شگفت‏ انگيز و اعجازآميز توسط جاسوسان به عبيدالله رسيد، و پيکي نزد عمر بن سعد فرستاد که: به من خبر رسيده است که حسين چاه مي‏کند و آب بدست مي‏آورد، و خود و يارانش مي‏نوشند! به محض اينکه نامه به تو رسيد، بيش از پيش مراقبت کن که دست آنها به آب نرسد و کار را بر حسين و اصحابش بيشتر سخت بگير و با آنان چنان رفتار کن که با عثمان کردند!!

    عمر بن سعد طبق فرمان عبيدالله بيش از پيش بر امام عليه‏ السلام و يارانش سخت گرفت تا [ صفحه 232] به آب دست نيابند [1] .






    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


صفحه 3 از 17 نخستنخست 1234513 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 01:46 PM