انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 29 , از مجموع 29

موضوع: پرسشهای شما پاسخهای المیزان «جلد اول»

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض پرسشهای شما پاسخهای المیزان «جلد اول»






    پیشگفتار

    نام کتاب : پرسشهای شما پاسخهای المیزان «جلد اول»


    نویسنده: علیرضا اسداللهی‏ فرد

    کتاب المیزان فی تفسیر القرآن تألیف علامه بزرگوار حضرت آیت الله سید محمد حسین طباطبایی (قدس سره) یکی از نادرترین تفاسیر شیعی است و به حق کتابی است که در تبین و تفسیر آیات الهی با تکیه به خود آیات، کار بدیع و بی بدیلی است و سالها باید تا عظمت این اثر گرانبها شناخته شود و رهپویان نور الهی از آن منور گردند.
    این اثر در هر زمینه‏ ی علمی قابل استفاده است و هر کس می‏تواند به اندازه‏ ی وسع علمی‏ اش از آن بهره‏ مند گردد.
    کتابی است که جوابگوی شبهات و سؤالهای بی‏ پاسخ هر مخاطبی است. در این کتاب با تکیه بر منطق وحی و عقل سلیم بر حق جویان طریق مستقیم ره و تشنگان راه دوست را سیراب می‏نماید.
    ما هم از این خرمن عظیم و از این دریای بیکران، به اندازه‏ ی وسع علمی ناچیزی که داریم خوشه چینی کرده و تلاش نمودیم تا از زاویه‏ ی پرسشهای روز در صدد پاسخ یابی از این دریای علمی گردیم و به حق از این درّ گرانمایه پاسخ یافتیم و آن را در مجموعه‏ ای که به نام پرسشهای شما و پاسخهای المیزان نامیدیم، گردآوری کردم که جلد اول آن را به دانش پژوهان و دانش دوستان و برای تشنگان معرفت و سیر و سلوک طریق صحیح، عرضه داشتیم. که ان شاء الله بزودی جلد دوم و دیگر مجلدات آن نیز به چاپ می‏رسد.

    کارهایی که این حقیر در این کتاب انجام داده‏ ام عبارت است از ایجاد سؤال و تنظیم جواب از ابتدای تفسیر تا جلد بیستم، به این نحو که متن المیزان که در تفسیر آیات قرآنی به مناسبت‏هایی مطالب علمی و موردی داشته و حتی در بعضی متن‏ها استاد در صدد جواب نبوده و من احساس کردم این جواب سؤالی است که ممکن است به ذهن برسد و در حقیقت جواب به صورت متن در غیر صورت پاسخ بود به صورت پاسخ در آوردم بدون اینکه ذره ‏ای محتوای فرمایش مؤلف تغییر کند و یا بصورت دیگری در بیاید، ضمن اینکه دقیقا محل جواب را آدرس دادم تا خوانندگان عزیز سؤالی که به ذهنشان می‏رسد به صورت پاسخ دریافت نمایند. همچنین آیاتی که مرحوم علامه در شواهد خود آورده بودند با ترجمه و نشانی آیات در پاورقی آوردام. این سؤالها، عمدتا سؤالهای روز بوده و پاسخهای آن نیز بروز می‏باشد و فکر می‏کنم در هر زمانی قابل استفاده بوده و خواهد بود.
    ضمنا در این راستا از ترجمه‏ ی خوب این تفسیر و تطبین آن با متن عربی المیزان بسیار استفاده نمودم.
    خداوند را شاکرم که این توفیق را به من ارزانی داشت تا از ریزه ‏خواران سفره‏ ی علمی حضرت علامه و مترجم گرانمایه تفسیر عظیم المیزان حضرت آیت الله موسوی باشم. ثواب این اثر را به روح بزرگ و پر فتوح علامه طباطبائی و اجداد طاهرینش هدیه می‏نمایم باشد که دعای خیر ما را فراموش نفرمایند.
    در خاتمه از مؤسسه‏ ی تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی که زیر نظر مقام معظم رهبری (دامت برکاته) است و برای دانش پژوهان ابزار رایانه ‏ای جهت سهولت در دسترسی علمی فراهم نموده ‏اند تقدیر و تشکر می‏نمایم بالاخص از فضلا و مدیران بانک اطلاعات کامپیوتری دارالشفاء که صمیمانه در خدمت رسانی به محققین بدون هیچ چشمداشتی دریغ نداشته‏ اند، سپاسگزارم.
    شهر مقدس قم
    علیرضا اسداللهی‏ فرد
    http://www.ghadeer.org/Book/445

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  2. کاربر زیر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده:

    مدير سايت (2015_07_04)

  3. Top | #21

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض





    مرتبه چهارم
    از اسلام دنباله و لازمه همان مرحله سوم از ایمان است، چون انسانی که در مرتبه قبلی بود، حال او در برابر پروردگارش حال عبد مملوک است درباره مولای مالکش، یعنی دائما مشغول انجام وظیفه عبودیت است، آنهم بطور شایسته، و عبودیت شایسته همان تسلیم صرف بودن در برابر اراده مولی و محبوب او و رضای او است.
    همه اینها مربوط به عبودیت در برابر مالک عرفی و بشری است و این عبودیت در ملک خدای رب العالمین عظیم‏تر و باز عظیم‏تر از آن است، برای اینکه ملک خدا حقیقت ملک است، که در برابرش هیچ موجودی از موجودات استقلال ندارند، نه استقلال ذاتی، نه صفتی، نه عملی، آری، ملکیتی که لایق کبریائی خدای جلت کبریاؤه است این ملکیت است.
    پس انسان در حالیکه در مرتبه سابق از اسلام و تسلیم هست‏ ای بسا بسا که عنایت ربانی شامل گشته، این معنا برایش مشهود شود که ملک تنها برای خداست، و غیر خدا هیچ چیزی نه مالک خویش است، و نه مالک چیز دیگر، مگر آنکه خدا تملیکش کرده باشد، پس ربی هم سوای او ندارد، و این معنائی است موهبتی، و افاضه‏ ای است الهی، که دیگر خواست انسان در به دست آوردنش دخالتی ندارد،

    و ای بسا که جمله ربنا و أجعلنا مسلمین لک و من ذریتنا أمة مسلمة لک و أرنا مناسکنا و تب علینا انک أنت التواب الرحیم(70) اشاره به همین مرتبه از اسلام باشد، چون ظهور جمله: اذا قال له ربه أسلم قال أسلمت لرب العالمین ظاهر در این است که امر أسلم امر تشریفی باشد، نه تکوینی، و ابراهیم (علیه السلام) دعوت پروردگار خود را اجابت نمود، تا به اختیار خود تسلیم خدا شده باشد و این هم مسلم است که امر نامبرده از اوامری بوده که در ابتداء کار ابراهیم متوجه او شده پس اینکه در اواخر عمرش از خدای تعالی برای خودش و فرزندش اسماعیل تقاضای اسلام و دستورات عبادت می‏کند چیزی را تقاضا کرده که دیگر به اختیار خود او نبوده و کسی نمی‏تواند به اختیار خود آن قسم اسلام را تحصیل کند.

    و یا درخواست ثبات بر امری بوده که باز ثابت بودنش به اختیار خودش نبوده پس اسلامی که در آیه درخواست کرده، اسلام مرتبه چهارم بوده، و در برابر این مرتبه از اسلام، مرتبه چهارم از ایمان قرار دارد، و آن عبارت از این است که این حالت، تمامی وجود آدمی را فرا بگیرد، که خداوند متعال درباره این مرتبه از ایمان می‏فرماید:
    ألا ان أولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون الذین ءامنوا و کانوا یتقون(71) چون مؤمنینی که در این آیه ذکر شده‏ اند، باید این یقین را داشته باشند، که غیر از خدا هیچکس از خود استقلالی ندارد، و هیچ سببی تأثیر و سببیت ندارد مگر به اذن خدا، وقتی چنین یقینی برای کسی دست داد، و دیگر از هیچ پیشامد ناگواری ناراحت و اندوهگین نمی‏شود، و از هیچ محذوری که احتمالش را بدهد نمی‏ترسد.

    این است معنای اینکه فرمود: نه خوفی بر آنان هست، و نه اندوهناک می‏شوند، پس این همان ایمان مرتبه چهارم است، که در قلب کسانی که دارای اسلام مرتبه چهارم باشند پیدا می‏شود. باید دانست که در مقابل هر مرتبه از مراتب ایمان و اسلام، مرتبه‏ای از کفر و شرک قرار دارد، این نیز معلوم است که هر قدر معنای اسلام و ایمان دقیق‏تر و راهش باریک‏تر شود، نجات از شرک و کفری که در مقابل آن است دشوارتر می‏شود(72).

    همچنین باید دانست که در مقابل هر مرتبه از مراتب ایمان و اسلام، مرتبه ‏ای از کفر و شرک قرار دارد، این نیز معلوم است که هر قدر معنای اسلام و ایمان دقیق‏تر و راهش باریک‏تر شود، از شرک و کفری که در مقابل آن است دشوارتر می‏شود(73).




    70) سوره بقره آیه 128؛ پروردگارا! ما را تسلیم فرمان خود قرار ده! و از دودمان ما، امتی که تسلیم فرمانت باشند، بوجود آور! و طرز عبادتمان را به ما نشان ده و توبه ما را بپذیر، که تو توبه‏ پذیر ومهربانی!
    71) سوره یونس / آیه 62 و 63؛ آگاه باشید دوستان و اولیای خدا، نه ترسی دارند و نه ترسی دارند و نه غمگین می‏شوند! همانا که ایمان آوردند، و از مخالفت فرمان خدا پرهیز می‏کردند.
    72) المیزان / ج 1 / از ص 301 تا 303؛
    73) المیزان / ج 1 / ص 308؛

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  4. Top | #22

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    18- آیا دعا قضای حتمی و مبرم را می‏تواند بر گرداند؟

    جواب :

    از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمود:
    الدعاء یرد القضاء بعد ما أبرم أبراما دعا قضا را بعد از آنکه تا حدی حتمی شده رد می‏کند.
    از امام ابی الحسن موسی (علیه السلام) روایت شده که فرمود: بر شما باد دعا کردن، که دعا و درخواست از خدای عز و جل بلا را رد می‏کند هر چند که آن بلا مقدر شده، و به قضایش تا مرحله اجرا جز امضای آن فاصله‏ ای نمانده باشد، در همین حال هم اگر از خدای تعالی درخواست شود آن بلا را به نحوی که خود می‏داند بر می‏گرداند.

    و از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که فرمود: دعا قضای مبرم و حتمی را بر می‏گرداند، پس دعا بسیار کنید، که کلید همه رحمت‏ها و رستگاری‏ها و کلید برآمدن هر حاجت است، و مردم به آنچه نزد خدا دارند نمی‏رسند مگر به دعا، چون هیچ دری نیست که وقتی بسیار کوبیده شود به روی کوبنده باز نگردد.
    و در این روایت اشاره ‏ای است به اصرار در دعا و اینکه اصرار در دعا یکی از راههای استجابت آن است، سرش هم این است که دعا بسیار کردن، قلب را صفا می‏نهد.

    و از اسماعیل بن همام ازابی الحسن (علیه السلام) روایت کرده، که فرمود: دعای بنده خدا در خلوت و پنهانی با اینکه یک نفر است با دعای هفتاد نفر در علانیه و آشکارا برابری می‏کند(74).






    74) المیزان / ج 1 ص 41؛

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  5. Top | #23

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    19- آیا قرآن بشر را به خونریزی و کشورگشائی دعوت کرده؟ و یا از فرمان جهاد هدف دیگری دارد؟

    جواب : در قرآن کریم به آیاتی بر می‏خوریم که مسلمانان را به ترک قتال و تحمل هر آزار و اذیتی در راه خدا دعوت کرده، از جمله فرمود:
    قل یا أیها الکافرون، لا أعبد ما تعبدون، و لا أنتم عابدون ما أعبد(75).
    و نیز فرمود: و اصبر علی ما یقولون و اهجرهم هجرا جمیلا(76).
    و نیز می‏فرماید: ألم تر الی الذین قیل لهم کفوا أیدیکم و أقیموا الصلوة و ءاتوا الزکوة فلما کتب علیهم القتال اذا فریق منهم یخشون الناس کخشیة الله أو أشد خشیة(77)
    و گویا این آیه اشاره می‏کند به آیه: ود کثیر من أهل الکتاب لو یردونکم من بعد ایمانکم کفارا حسدا من عند أنفسهم من بعد ما تبین لهم الحق فاعفوا و اصفحوا حتی یأتی الله بأمره ان الله علی کل شی‏ء قدیر(78).

    بعد از آنکه مدتها مسلمین را سفارش می‏کرد تا با کفار مماشات کنند، و در برابر آزار و اذیتشان صبر و حوصله به خرج دهند آیاتی دیگر نازل شد و مسلمین را امر به قتال با آنان نمود، که بعضی از آنها از نظر شما می‏گذرد:
    أذن للذین یقاتلون بأنهم ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدیر(79)
    و ممکن است بگوئیم آیه شریفه درباره دفاعی نازل شده است، که در واقعه بدر و امثال بدان شده ‏اند.
    و همچنین آیه شریفه: و قاتلو هم حتی لا تکون فتنة و یکون الدین کله لله فان انتهوا فان الله بما یعملون بصیر، و ان تولوا فاعلموا أن الله مولاکم نعم المولی و نعم النصیر
    و نیز آیه شریفه: و قاتلو هم فی سبیل الله الذین یقاتلونکم و لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین(80).

    دسته دیگر آیاتی است که درباره قتال با اهل کتاب نازل شده مانند آیه: قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله و لا بالیوم الاخر و لا یحرمون ما حرم الله و رسوله و لا یدینون دین الحق من الذین أوتوا الکتاب حتی یعطوا الجزیة عن ید و هم صاغرون(81).

    دسته دیگر آیات قتال با عموم مشرکین است، که غیر از اهل کتابند، مانند آیه شریفه: فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم(82) و آیه:و قاتلوا المشرکین کافة کما یقاتلونکم کافة(83).

    دسته دیگر آیاتی است که دستور میدهد با عموم کفار چه مشرک و چه اهل کتاب قتال کنید، مانند آیه: قاتلوا الذین یلونکم من الکفار و لیجدوا فیکم غلظة(84).

    و خلاصه‏ ی سخن این شد که قرآن کریم خاطر نشان می‏سازد که اسلام و دین توحید اساس و ریشه ‏اش فطرت است، و به همین جهت می‏تواند انسانیت را در زندگیش به صلاح بکشاند:
    فأقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله القیم و لکن أکثر الناس لا یعلمون(85)
    و به همین دلیل اقامه دین و نگهداری آن مهم‏ترین حقوق قانونی انسانی است،
    همچنانکه در جای دیگر فرمود: شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا و الذی أوحینا الیک و ما وصینا به ابراهیم و موسی و عیسی أن أقیموا الدین و لا تتفر قوا فیه(86).

    قرآن آنگاه حکم می‏کند به اینکه دفاع از این حق فطری و مشروع، حقی دیگر است که آن نیز فطری است: و لو لا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذکر فیها أسم الله کثیرا و لینصرن الله من ینصره ان الله لقوی عزیز(87).
    به حکم این آیه قائم ماندن دین توحید به روی پای خود، و زنده ماندن یاد خدا در زمین، منوط به این است که خدا به دست مؤمنین دشمنان خود را دفع کند، نظیر این آیه شریفه آیه: و لو لا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت ألارض(88).

    و نیز در ضمن آیات قتال در سوره انفال این جمله را آورده که لیحق الحق و یبطل الباطل و لو کره المجرمون(89)
    و آنگاه بعد از چند آیه می‏فرماید: یا أیها الذین ءامنوا استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم(90) که در این آیه جهاد و قتالی را که مؤمنین را بدان می‏خواند زنده کننده مؤمنین خوانده است، و معنایش این است که قتال در راه خدا چه به عنوان دفاع از مسلمین و از بیضه اسلام باشد، و چه قتال ابتدائی باشد در حقیقت دفاع از حق انسانیت است، و آن حق عبارت است از حقی که در حیات خود دارد، پس شرک به خدای سبحان هلاک انسانیت، و مرگ فطرت، و خاموش شدن چراغ درون دلها است، و قتال که همان دفاع از حق انسانیت است ای حیات را بر می‏گرداند، و بعد از مردن آن حق دوباره زنده ‏اش می‏سازد(91).







    75) سوره کافرون / آیات 1 تا 3؛ بگو: ای کافران آنچه را شما را می‏پرستید من نمی‏پرستم! و نه شما آنچه را من می‏پرستم می‏پرستید.
    76) سوره مزمل / آیه 10؛ و در برابر آنچه دشمنانمی‏گویند شکیبا باش و بطرزی شایسته از آنان دوری گزین!
    77) سوره نساء / آیه 77؛ آیا ندیدی کسانی را که در مکه به آنها گفته شد: فعلا دست از جهاد بدارید! و نماز را بر پا کنید! و زکات بپردازید!، اما آنها از این دستور، ناراحت بودند، ولی هنگامی که در مدینه فرمان جهاد به آنها داده شد، جمعی از آنان، از مردم می‏ترسیدند، همام گونه که از خدا می‏ترسند، بلکه بیشتر!
    78) سوره بقره / آیه 109؛ بسیاری از اهل کتاب، از روی حسد - که در وجودآنها ریشه دوانده - آرزو می‏کردند شما را بعد از اسلام و ایمان، به حال کفر باز گردانند؛ با اینکه حق برای آنها کاملا روشن شده است. شما آنها را عفو کنید و گذشت نمایید؛ تا خداوند فرمان خودش فرمان جهاد را بفرستد؛ خداوند بر هر چیزی تواناست.
    79) سوره حج / آیه 39؛ به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل گردیده، اجازه جهاد داده شده است؛ چرا که مورد ستم قرار گرفته‏ اند؛ و خدا بر یاری آنها تواناست.
    80) سوره بقره / آیه 190؛ و در راه خدا، با کسانی که با شما می‏جنگند، نبرد کنید! و از حد تجاوز نکنید، که خدا تعدی کنندگان را دوست نمی‏دارد!
    81) سوره توبه / آیه 29؛ با کسانی از اهل کتاب که نه به خدا، و نه به روز جزا ایمان دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده حرام می‏شمرند، و نه آیین حق را می‏پذیرند، پیکار کنید تا زمانی که با خضوع و تسلیم، جزیه را به دست خود بپردازند!
    82) سوره توبه / آیه 5؛ مشرکان را هر جا یافتید به قتل برسانید؛
    83) سوره توبه / آیه 36؛ و به هنگام نبرد با مشرکان، دسته جمعی پیکار کنید، همان گونه که آنها دسته جمعی با شما پیکار می‏کنند؛
    84) سوره توبه / آیه 123؛ با کافرانی که به شما نزدیک ترند، پیکار کنید! و دشمن دورتر، شما را از دشمنان نزدیک غافل نکند! آنها باید در شما شدت و خشونت و قدرتاحساس کنند؛
    85) سوره روم / آیه 30؛ پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند، انسانها را ر آن آفریده؛ دگرگونی در آفرینش الهی نیست؛ این است آیین استوار؛ ولی اکثر مردم نمی‏دانند!
    86) سوره شوری / آیه 13؛ آیینی را برای شما تشریعی کرد که به نوح توصیه کرده بود؛ و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم این بود که: دین را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید!
    87) سوره حج / آیه 40؛ و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه‏ ها، و معبد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می‏شود، ویران می‏گردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند و از آیینش دفاع نمایند یاری می‏کند؛ خداوند قوی و شکست‏ناپذیر است.
    88) سوره بقره / آیه 251؛ اگر خداوند، بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نمی‏کرد، زمین را فساد فرا می‏گرفت،
    89) سوره انفال / آیه 8؛ تا حق را تثبیت کند، و باطل را از میان بردارد، هر چند مجرمان کراهت داشته باشند.
    90) سوره انفال آیه 24؛ ای کسانی که ایمان آورده ‏اید! دعوت خدا و پیامبر را لجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی می‏خواند که شما را حیات می‏بخشد!
    91) المیزان / ج 2 / ازص 64 تا 66؛

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  6. Top | #24

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    20- معنای ام الکتاب چیست؟ و چرا آیات محکم را ام‏الکتاب خوانده است؟

    جواب : کلمه ام به حسب اصل لغت به معنای مرجعی است که چیزی و یا چیزهایی بدان رجوع می‏کنند، و آیات محکم را نیز به همین جهت ام الکتاب خوانده ‏اند که مرجع آیات محکم آیات متشابه است.

    پس معلوم می‏شود بعضی از آیات قرآن، یعنی متشابهات آن، به بعضی دیگر، یعنی آیات محکم، رجوع دارند. و از همینجا روشن می‏شود که اضافه کلمه ام بر کلمه الکتاب، اضافه لامیه، نظیر اضافه ام بر کلمه الاطفال - مادر کودکان - نیست، بلکه به معنای من، از است، نظیر اضافه در نساء القوم، قدماء الفقهاء و امثال آن است.
    بنابراین قرآن کریم مشتمل بر آیاتی است که مادر و مرجع آیات دیگر است، و اگر کلمه ام را مفرد آورده، با اینکه آیات محکم متعدد است و جا داشت کلمه نامبرده را به صیغه جمع یعنی امهات بیاورد، و بفرماید: هن امهات الکتاب، برای این بود که بفرماید: آیات محکم در بین خود هیچ اختلافی ندارند بطوری که گوئی یکی هستند.

    محکمات قرآن، ام الکتابند، که متشابهات را باید بدانها ارجاع داد، و بیانش را از آنها خواست(92).





    92) المیزان / ج 3 / ص 20؛

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  7. Top | #25

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    21- منظور از تفسیر به رأی چیست؟

    جواب : برای معنای تفسیر به رأی: تفسیر کسی است که اطلاعی از علوم مقدماتی ندارد. چون وقتی می‏توان آیات قرآنی را تفسیر کرد که علوم دیگری که به قول سیوطی در اتقان پانزده علم است فراگرفته باشیم،
    وی گفته آن پانزده علم عبارتند از: 1- نحو، 2- صرف، 3- اشتقاق، 4- معانی، 5- بیان، 6- بدیع، 7- قرائت، 8- اصول دین، 9- اصول فقه، 10- اسباب نزول، 11- قصص، 12- ناسخ و منسوخ، 13- فقه، 14- آگاهی و احاطه به خصوص احادیثی که مجملات و مبهمات قرآن را بیان می‏کند، 15- علم موهبت.

    و منظور سیوطی از عام موهبت آن علمی است که حدیث نبوی زیر بدان اشاره نموده و می‏فرماید: من عمل بما علم ورثه الله علم ما لم‏یعلم(93).

    دوم اینکه: گفته‏ اند مراد این حدیث پرداختن به تفسیر آیات متشابه است، چون تفسیر آن آیات را کسی بجز خدا نمی‏داند.

    سوم اینکه: گفته ‏اند، منظور از آن، تفسیری است که یک مطلب فاسد زیر بنای آن باشد، به اینکه مذهبی فاسد را اصل و تفسیر قرآن را تابع آن قرار داده، به هر طریقی که باشد، هر چند نادرست و ضعیف، آیات را بر آن مذهب حمل کند.

    چهارم اینکه: بطور قطع بگوید مراد خدای تعالی از فلان آیه این است، بدون اینکه دلیلی در دست داشته باشد.

    پنجم اینکه: منظور تفسیر به رأی تفسیر به هر معنای دلخواهی است که سلیقه و هوای نفس خود مفسر آن را بپسندد.

    این پنج وجه را سیوطی در کتاب اتقان از ابن النقیب نقل کرده است.

    ششم اینکه: گفته ‏اند، منظور از تفسیر به رأی این است که درباره آیات مشکل قرآن چیزی بگوئیم و معنایی بکنیم که در مذاهب صحابه و تابعین سابقه نداشته باشد. چنین عملی متعرض خشم خدا شدن است.

    هفتم اینکه: گفته ‏اند، منظور از تفسیر به رأی این است که درباره معنای آیه ‏ای از قرآن چیزی بگوییم که بدانیم حق بر خلاف آن است این دو وجه را ابن الأنباری نقل کرده است.

    هشتم اینکه: مراد از تفسیر به رأی، بدون علم درباره قرآن سخن گفتن است. و به عبارت کوتاه، تفسیر به رأی این است که درباره آیه ‏ای از آیات قرآن از پیش خود معنایی کنیم، بدون اینکه یقین و اطمینان داشته باشیم به اینکه این معنا حق است، یا خلاف آن.

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  8. Top | #26

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    نهم اینکه: تفسیر به رأی، تمسک به ظاهر قرآن است. صاحبان این قول کسانی هستند که معتقدند آیات قرآن ظهور ندارد، بلکه در مورد هر آیه باید روایاتی را پیروی کرد که از معصوم رسیده، و در مدلول خود صریح باشد، بنابراین در حقیقت از قول قرآن کریم پیروی نشده، بلکه از احادیث پیروی شده، و در حقیقت تنها معصومین (علیه السلام) هستند که حق تفسیر کردن قرآن را دارند.

    دهم اینکه تفسیر به رأی عبارت است از تمسک به ظاهر قرآن صاحبان این مسلک معتقدند به اینکه آیات قرآن ظهور دارد و لیکن ظهور آن را ما نمی‏فهمیم، بلکه تنها معصوم (علیه السلام) می‏فهمد.

    این بود وجوه ده گانه که در معنای تفسیر به رأی ذکر کرده ‏اند و چه بسا بتوان بعضی از آنها را به بعضی دیگر ارجاع داد، و به هر حال هیچیک از این وجوه دلیلی به همراه ندارند.

    بدیهی است که بطلان بعضی از آنها خود به خود روشن است، و بعضی دیگر با در نظر گرفتن مباحث قبلی، بطلانش روشن می‏گردد، و ما با تکرار آن مباحث سخن را طول نمی‏دهیم.

    و کوتاه سخن، اینکه آنچه از آیات و روایات به دست می‏آید مثل آیه:
    أفلا یتدبرون القرءان(94)
    و آیه: الذین جعلوا القرءان عضین(95)
    و آیه: ان الذین یلحدون فی ءایاتنا لا یخفون علینا أ فمن یلقی فی النار خیر أم من یأتی ءامنا یوم القیامة(96)
    و آیه: یحرفون الکلم عن مواضعه(97)
    و آیه: و لا تقف ما لیس لک به علم(98)
    و آیاتی دیگر هم که آن را تأیید می‏کند، این است که نهی در روایات، مربوط به طریقی که کلام خلق تفسیر می‏شود تفسیر نباید کرد.

    وجه تأیید آیاتی که نقل شد این است که از آیه 82 سوره نساء بر می‏آید که بین کلام خدا و کلام مخلوقات فرق است و به همین جهت در آیه 91 سوره حجر کسانی را که قرآن را پاره پاره می‏کنند، و در سوره حم سجده آیه 40، کسانی را که در آیات خدا الحاد می‏ورزند، و در آیه 46 سوره نساء کسانی را که آیات خدا را تحریف می‏کنند، و در آیه 36 سوره اسراء، اشخاصی را که پیروی بدون علم می‏کنند، مذمت فرموده است.

    معلوم می‏شود کلام خدا با سایر کلام‏ها فرق دارد، این نیز معلوم است که فرق بین آن دو در نحو استعمال الفاظ، و چیدن جملات و به کار بردن فنون ادبی، و صناعات لفظی، نیست، برای اینکه قرآن هم، کلامی است عربی، که همه آنچه در سایر کلمات عربی رعایت می‏شود در آن نیز رعایت شده، و در خود قرآن آمده که و ما أرسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبین لهم(99).

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  9. Top | #27

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    و نیز آمده:
    و هذا لسان عربی مبین(100).
    و نیز آمده:
    انا جعلناه قرءنا عربیا لعلکم تعقلون(101).
    بلکه اختلاف بین آن دو از جهت مراد و مصداق است، مصداقی که مفهوم کلی کلام بر آن منطبق است، توضیح اینکه ما انسانها به خاطر ارتباطی که با عالم طبیعت داریم، و در عالم ماده پدید آمده و در آن زندگی می‏کنیم و در آخر هم در آن می‏میریم، ذهنمان مانوس با مادیات شده، از هر معنائی، مفهوم مادی آن را می‏فهمیم و هر مفهومی را با مصداق جسمانیش منطبق می‏سازیم، مثلا وقتی از یک نفر مثل خود کلامی بشنویم، کلامی که حکایت از حال امری می‏کند بعد از آنکه معنای کلام را فهمیدیم، آن را بر مصداقی حمل و منطبق می‏کنیم که معهود ذهن ما، و نظام حاکم در آن است، چون می‏دانیم گوینده کلام غیر این مصداق را در نظر نگرفته، چون او هم انسانی است مثل ما، و خودش هم از چنین کلامی غیر آنچه ما فهمیدیم نمی‏فهمد، و غیر آن را هم نمی‏فهماند، و در نتیجه همین نظام، نظامی است که حاکم در مصداق است، و همین نظام حاکم در مصداق، در مفهوم هم جاری است. چه بسا می‏شود که به مفهوم کلی استثنا می‏زند. و یا مفهوم یک حکم جزئی را تعمیم می‏دهد، یا به هر نحوی دیگر، در مفهوم دخل و تصرف می‏کند که ما این تصرفات را، تصرف قرائن عقلیه غیر لفیظیه می‏نامیم.

    مثال این تصرفات اینکه وقتی می‏شنویم شخصی عزیز و بزرگ و ثروتمند می‏گوید: و ان من شی‏ء الا عندنا خزائنه نخست معنای مفردات کلامش را می‏فهمیم، سپس مفهوم مجموع کلام آن را هم می‏فهمیم، آنگاه در مرحله تطبیق کلی بر مصداق حکم می‏کنیم که حتما این شخص هزاران انبار در قلعه‏هائی محکم دارد، که مالامال از اشیا و کالا است، چون هر کس انبار و خزینه درست می‏کند برای همین منظور درست می‏کند، و نیز حکم می‏کنیم به اینکه آن اشیا و کالاها عبارت است از طلا، و نقره، و اثاث خانه، و زیور آلات و سلاحهای جنگی، چون چنین چیزهائی را در انبارها و خزینه‏ ها حفظ می‏کنند.

    و هیچ بنظر ما نمی‏رسد که آن اشیاء زمین و آسمان و خشکی و دریا و ستارگان و انسانها باشند، چون هر چند اینها نیز اشیاء هستند و کلمه ان من شی‏ء شامل آنها هم می‏شود، و لیکن اینها انبار کردنی نیستند، و روی هم انباشته نمی‏شوند، و به همین جهت حکم می‏کنیم به اینکه منظور گوینده از کلمه شی‏ء همه چیز نیست، بلکه بعض افراد شی‏ء است، نه مطلق شی‏ء و غیز محصور آن. و همچنین حکم می‏کنیم به اینکه منظورش از خزائن اندکی از بسیار است. پس در این مثال، نظام موجود در مصداق باعث شد دامنه گسترده کلمه شی‏ء و نیز کلمه خزائن بطور عجیبی برچیده شود.

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  10. Top | #28

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    آنگاه وقتی می‏شنویم که خدای تعالی هم چنین کلامی را بر رسول گرامیش نازل کرده، و فرمود:

    و ان من شی‏ء الا عندنا خزائنه(102). اگر ذهن ما از آن سطح پائین و معمولی و ساده ‏اش بالاتر نیاید، عینا همان تفسیری که برای آن کلام بشری کردیم، برای این کلام الهی خواهیم کرد، با اینکه هیچ علمی و دلیلی بر تفسیر خود نداریم، تنها مدرک‏مان این است که ما از چنین عبارتی چنین معنایی می‏فهمیم. و اما اگر کمی ذهن خود را از آن سطح پائین ترقی دهیم، و بفهمیم که خدای تعالی تنها مال را خزینه نمی‏کند، و مخصوصا وقتی ببینیم که دنبال آن جمله می‏فرماید:
    و ما ننزله الا بقدر معلوم(103)
    و نیز می‏فرماید: و ما أنزل الله من السماء من رزق فأحیا به الأرض بعد موتها(104)
    حکم خواهیم کرد بر اینکه مراد از کلمه شی‏ء رزق یعنی آب و نان است، و مراد از نازل کردن آب و نان، نازل کردن باران است، چون فهم ما از عبارت نازل شدن از آسمان چیزی به جز باران نمی‏فهمد. در نتیجه خزینه شدن همه چیز نزد خدا و سپس نازل شدن آن به اندازه‏ه ای معین در نظر ما کنایه از انباشته شدن آب در آسمان، و سپس نازل شدن آن به زمین زمین برای آماده شدن موارد غذائی خواهد بود.

    این تفسیر هم مثل تفسیر اول تفسیر به رأی، و بدون علم است چون هیچ سندی بر طبق آن نیست، تنها دلیل ما این است که ما چیزی بجز باران سراغ نداریم که از آسمان نازل شود.

    پس دلیل ما بر این تفسیر، عدم علم است، نه علم به عدم، و اینکه چیزی به جز باران نازل شدنی نیست.

    باز اگر سطح فکر را بالاتر ببریم و بخواهیم به هیچ وجه درباره قرآن سخن بدون علم نگوئیم، و اطلاق کلام قرآنی را بدون علم بر هیچ مصداقی حمل ننموده، بلکه به اطلاقش باقی بگذاریم، و مثلا در مورد همین آیه ‏ای که به عنوان مثال آوردیم بگوئیم: این آیه در مقام بیان مسأله خلقت است، چیزی که هست چون می‏دانیم موجودات یکی پس از دیگری خلق می‏شوند، فرزندان انسان و حیوان بعد از پدران و مادران، تخم گیاهان بعد از گیاهان، و درختان موجود می‏گردند، همه و همه در زمین موجود می‏شوند، و از آسمان نازل نمی‏گردند، حکم می‏کنیم که جمله: و ان من شی‏ء الا عندنا خزائنه(105) کنایه است از اینکه موجودات در موجود شدن مطیع اراده خدایند، و اراده خدا به منزله ی مخزنی است که تمامی کائنات و آفریده‏ ها در آن مخزونند، و از آنها تنها موجودی هستی می‏پذیرد که مشیت خدا بر موجود شدن آن تعلق گرفته باشد.
    ولی این تفسیر هم بطوری که ملاحظه می‏کنید تفسیر به رأی است و نظری است که ما می‏دهیم، و هیچ دلیل و سندی بر آن نداریم، به جز همان که گفتیم موجودات زمینی از آسمان نمی‏افتند، چون به نظر ما نزول، همان افتادن از بالا به پائین است، و ما از نزول‏های دیگر آگاهی نداریم.
    و اگر در کلمات که خدای تعالی در کتاب مجیدیش در معرض اسما، صفات، افعال خود، فرشتگان، کتب، رسولان، قیامت و متعلقات قیامتش، آورده دقت نموده، و نیز در حکمت احکامش و ملاکات آنها تامل کنیم آن وقت بخوبی خواهیم دید که آنچه ما در تفسیر آن کلمات با به کار بردن قرائن عقلیه اظهار می‏داشتیم همه ‏اش از قبیل تفسیر به رأی و پیروی غیر علم، و تحریف کلام از مواضعش بود.

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  11. Top | #29

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    از اینجا روشن می‏شود که تفسیر به رأی به بیانی که کردیم خالی از قول بدون علم نیست. بنابراین از همینجا این معنا نیز روشن می‏شود که تفسیر به رأی باعث ظهور تنافی در بین آیات قرآن می‏شود.
    چون ترتیب معنوی که بین مفاهیم و معانی آنها موجود است به هم می‏خورد و در نتیجه یک آیه قرآن در جائی غیر از آنجا که دارد واقع می‏شود، و نیز یک کلمه آن در غیر آنجائی که دارد قرار می‏گیرد، و لازمه این آن است که بعضی از آیات قرآن و یا بیشتر از آیات قرآن و یا بیشتر آن به معنای خلاف ظاهرش تأویل شود(106).





    93) هر کس به آنچه یاد می‏گیرد عمل کند خداوند او را وارث دانشی می‏کند که نمی‏داند.
    94) سوره نساء / آیه 82؛ آیا درباره قرآن نمی‏اندیشند؟!
    95) سوره حجر / آیه 91؛ همانا که قرآن را تقسیم کردند ؛ آنچه را به سود شان بود پذیرفتند، و آنچه را رب خلاف هوسهایشان بود رها نمودند!
    96) سوره فصلت / آیه 40؛ کسانی که آیات ما را تحریف می‏کنند بر ما پوشیده نخواهند بود! آیا کسی که در آتش افکنده می‏شود بهتر است یا کسی که در نهایت امن و امان در قیامت به عرصه محشر می‏آید؟
    97) سوره نساء / آیه 46؛ سخنان را از جای خود، تحریف می‏کنند؛
    98) سوره اسراء / آیه 36؛ از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن.
    99) سوره ابراهیم / آیه 4؛ ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش، نفرستادیم؛ تا حقایق را برای آنها آشکار سازد؛
    100) سوره نحل / آیه 103؛ ولی این قرآن، زبان عربی آشکار است!
    101) سوره زخرف / آیه 3؛ که ما آن را قرآنی فصیح و عربی قرار دادیم، شاید شما آن را درک کنید!
    102) سوره حجر / آیه 21؛ و خزائن همه چیز، تنها نزد ماست؛
    103) سوره حجر / آیه 21؛ ولی ما جز اندازه معین آن را نازل نمی‏کنیم!
    104) سوره جاثیه / آیه 5؛ و بارانی که خداوند از آسمان نازل کرده و بوسیله آن زمین را بعد از مردنش حیات بخشیده.
    105) سوره حجر / آیه 21؛
    106) المیزان / ج 3 / از ص 77 تا 81؛

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. همه چیزدرموردعاشورا
    توسط ملکوت در انجمن امام حسین علیه السلام
    پاسخ: 14
    آخرين نوشته: 2014_12_06, 10:58 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 07:18 PM