4. بندگى پروردگار:
آفرينش انسان براى اين است كه بندگى كند و خداپرست شود و غير خدا را نپرستد:
(ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِيَعْبُدُونِ)؛[12] جن و انس را نيافريدم، جز براى آن كه مرا بپرستند.
چون عبادت بود مقصود از بشر
شد عبادتگاه گردنكش سقر
«ماخلقت الجن والانس» اين بخوان
جز عبادت نيست مقصود از جهان
پرستش تنها به انجام عباداتى چون نماز و روزه ختم نمى شود؛ حقيقت بندگى آن است كه انسان، تنها خدا را بپرستد و در زندگى خويش تكيه گاهى جز خدا نداشته باشد و تنها او را كانون اميدش بداند[13] و به عبارتى، هر حركت و رفتار شايسته اى كه از انسان سربزند، اگر از سرانگيزه و نيت خدايى باشد، عبادت محسوب مى شود و در اين صورت، خور و خواب و درس و كار، همه يكپارچه نور، نماز و حمد و قل هوالله مى شود.
خوشا آنان كه الله يارشان بى *** كه حمد و قل هوالله كارشان بى
خوشا آنان كه دايم در نمازند *** بهشت جاودان مأوايشان بى (بابا طاهر)