به كار بردن ضمير مفرد و جمع نسبت به افعال الهى در قرآن دو نحوه انتساب فعل به پروردگار است. يعنى مواردى كه صيغه جمع به كار برده شده نشانگر نقش و كاركرد وسايط فيض الهى مانند ملايك در تحقق فعل است. در مواردى هم كه صيغه مفرد به كار رفته لزوما به معناى نفى نقش آنها نيست. بلكه مىتواند اعم از فعل مباشر خداوند يا كارى باشد كه به اراده او از طريق وسايط فيض انجام گرفته است. بنابراين اين آيات از طرفى مىرسانند كه برخى از افعال الهى دو گونه انتساب پذيرى به ذات اقدس حق دارند: مستقيم و غير مستقيم.برخى معتقدند گاهى اوقات از يك نفر تعبير جمع آورده مىشود به جهت بزرگى و والا بودن جايگاه گوينده، (تبيان، ج 3، ص 562). برخى نيز به اين نكته اشاره كردهاند، از آنجا كه ذات خداوند متعال منزه از مباشرت در انجام كارهاست به همين جهت تمامى افعال خداوند توسط واسطههاى در فيض مانند ملائكه انجام مىشود. به همين جهت مواردى كه جمع آورده مىشود مجموع ذات خداوند كه سبب اصلى است و واسطههاى در انجام آن كار در نظر گرفته شده مثلاً در نزول قرآن واسطهها و عواملى كه در نزول قرآن از عالم بالا بر قلب پيامبر(ص) همچون جبرئيل ملك حامل وحى دخيل هستند در نظر گرفته مىشود و گفته مىشود ما قرآن را نازل كرديم و يا در مواردى كه مثلاً خداوند فرموده :و ما ظلمونا ولكن كانوا انفسهم يظلمون؛ آنان به ما ظلم نكردند بلكه به خودشان ظلم كردند (بقره، آيه57). از آنجا كه ظلم به اولياى خداوند ظلم به خداوند است خداوند اولياء خودش را در نظر گرفته و به همين جهت جمع آورده. در كتاب اصول كافى در مورد آيه فلماء اسفونا انتقمنا منهم؛ هنگامى كه ما را به خشم آوردند از آنها انتقام گرفتيم (زخرف، آيه 55). از امام صادق(ع) روايت كرده است كه: خداوند عزوجل به مانند ما به خشم نمىآيد ولكن براى خودش اولياى آفريده است كه آنها به خشم مىآيند يا خشنود مىشوند پس خشم و خشنودى آنان را خشم و خشنودى خودش دانسته و به خودش نسبت داده است. در مورد آيه «و ماظلمونا» نيز رواياتى نزديك به همين مضمون وارد شده است، (كافى، ج 1، ص 144 - برهان، ج 4، ص 150 و ج 1، ص 102).