به نام خالق مـــهدی علیه السّلام
باب 2 کتابِ جَهاد با نَفس
واجبت اعضای بدن و وُجوب قیام برای انجام این واجبات
این حدیث یکی از ناب ترین احادیث عرفانی و زیبا است که تامل در اون خیلی به انسان کمک میکنه و این چیزایی که من میگم شاید بخشی از آن باشد و لازمه خودتون هم تفکر کنید.
در همون تیتر این باب نشان میده که باید برای عملی کردن آنها قیام کرد و واجب است
بهتره چند نکته رو اینجا بگم که مبحث درک بشه قشنگ
ما همه انسانیم و خداوند انقدر بر ما منت نهاد که وقتی مارو آفرید به فرشتگان مقرّب گفت که بر او سجده کنید
اینجا خیلی جالبه که ما از چیز ساده ای مثل گل آفریده شدیم ولی از اون طرف خدا اینجور ارزشی میده که از فرشتگان هم ...
این خودش جای تامل داره واقعا
از لفظ اشرف مخلوقات بر می آید که خدا چقدر به ما امتیاز داده و حساب باز کرده
یعنی چیزی برتر از انسان نیست
که در میان انسان ها هم ائمه هدی و خاندانش از همه بالاتر هستند.
اما باید بفهمیم واقعا هدف از خلقت چیست؟!
یعنی ما آفریده شدیم که چند سال زندگی کنیم و بخوریم و بخوابیم و یه نمازی هم بخونیم و روزه ای بگیریم و ... تموم
اون کسایی که پرت هستند از این ها که دیگه جای خود دارند.
سرای آخرت چیز اثبات شدس و چیزی نیس بشه انکارش کرد.کسی که خوبه تا بی نهایت در رفاه و نعمت های بهشتی است که واقعا وصفش هم انسان رو شگفت میاره
و کسی هم که بده تا ابد در آتش سوزان است و حتی هست که میگه وقتی هم سوخته میشه باز پوستش برمیگرده و زنده میشه و باز میسوزه و این تمام نشدنی است که واقعا وحشتناکه و توصیف های دیگه ای هم داره که ...
يكي از مسائل اساسي كه هميشه براي بشر مطرح بوده و هر انسان عاقل و متفكر پيوسته در انديشه پاسخ به آن است، هدف زندگي است، يعني انسان براي چه آفريده شده، براي چه زندگي ميكند.
سوال «هدف از خلقت چيست» يك وقت به اين معناست كه هدف خالق از خلقت چيست، يعني خالق چه انگيزهاي دارد و چه چيز عامل و باعث و محرّك او براي خلقت است، اين چيزي است كه خلقت نميتواند باين معنا هدف داشته باشد، اين مستلزم نقص و كمبود فاعل (خداوند) است. يعني اين گونه هدفداري تنها در فاعلهاي بالقوه و در مخلوقات صادق است، و در خالق هستي، يعني خداوند، مورد و مصداق ندارد؛ چون اينگونه هدف داشتنها برميگردد به استكمال يعني فاعل با كار خود ميخواهد به چيزي و كمالي كه ندارد برسد.
چون میدونید که فرشتگان عبادت میکردند و روند عادی داشت طی میشد و نیازی به خلقت انسان نبود
ولی خود خداوند میگه:
من نكردم خلق تا سودي كنم
ليك تا بر بندگان جودي كنم
ولي يك وقت هدف فعل مطرح است، زيرا هر كاري را كه در نظر بگيريم اين كار بسوي هدف و كمالي است و براي آن كمال آفريده شده تا به آن برسد،[1] مانند گياهي كه از زمين ميرويد و شروع به رشد و فعاليت ميكند، و به سوي كمال پيش ميرود. اين غايت فعلي است. آنچه در اين پاسخ پيگيري ميشود همين معناي دوّم است:
من نكردم خلق تا سودي كنم
ليك تا بر بندگان جودي كنم
غايت در خلقت انسان به اينكه ماهيت انسان چيست برميگردد؟ و در انسانها چه استعدادهايي نهفته است، و براي انسان چه كمالاتي امكان دارد؟ هر کمالاتي که در امکان انسان باشد بايد بحث شود، انسان براي آن کمالات آفريده شده است. بشر به اين مقدار ميفهمد كه انسان براي رسيدن به کمال آفريده شده است، اما کمال انسان در چيست؟ برخي كمال انسان را در برخورداري هرچه بيشتر از لذائذ مادّي مي دانند، و اصالت هاي اجتماعي کمال انسان را در برخورداري دسته جمعي از مواهب طبيعي، اما گروهي كمال انسان را در ترقيات معنوي و روحاني كه از راه رياضتها و مبارزه با لذائذ مادّي حاصل ميشود مي بينند، و عدهاي هم کمال را در ترقي عقلاني كه از راه علم و فلسفه حاصل ميشود مي دانند.[2]
حال بايد براي رسيدن به پاسخ مطلوب سراغ عقل، اين حجت باطني و دروني خدا و قرآن اين كتاب الهي، و تأمينكنندة سعادت بشري رفت.
قرآن کلام خود خداست و شکی درش نیست و معتبر ترین سند هست
هدف آفرينش در قرآن:
قرآن با بينشي عميق، سرنوشت نهايي و هدف از آفرينش انسان و حتّي جهان را مورد بررسي و كنكاش قرار داده و مقصد و مقصود مشخصي را براي آفرينش بيان نموده است. چرا كه آفرينش اين جهان بزرگ و خلقت موجود عظيمي به نام انسان، نميتواند بدون هدف و باطل باشد. قرآن كريم ميفرمايد: «أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُونَ؛ آيا ميپنداريد كه شما را بيهوده آفريدهايم و به سوي ما باز نميگرديد؟»[مؤمنون/ 115]
[1] . مطهري، مرتضي، هدف زندگي، جزوة شماره 7، تهران، حزب جمهوري اسلامي، 1359، ص 5 ـ 6.
[2] . مصباح يزدي، محمدتقي، خودشناسي براي خودسازي، مؤسسة در راه حق، ص 23.
يا در جاي ديگر در ارتباط با كل نظام هستي ميفرمايد: «يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً.»(آل عمران آیه 191)
حال اين سؤال رخ مينمايد كه اين هدف از نظرگاه قرآن كريم چيست؟ قرآن كريم براي آفرينش انسان اهدافي را بيان نموده است كه برخي از آنها اصلي، برخي تبعي و ابزاري، و برخي به منزلة نتيجه ميباشد. از اين ميان ميتوان به موارد زير اشاره نمود:
من چند موردش رو میگم
الف) آزمايش و ابتلاء:
در آياتي از قرآن كريم، هدف از آفرينش انسانها آزمايش و امتحان دانسته آن شده است، از جمله كه ميفرمايد: «الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً؛[ملك/ 2] خداوند مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد كه كدام يك از شما بهتر عمل ميكنيد و او شكستناپذير و بخشنده است.»
اين امتحان برميگردد به ظهور و بروز كمالات انساني كه دربالا اشاره شد.
ب) علم توحيد:
در آية ديگر، هدف از آفرينش آدمي را علم به قدرت بيپايان الهي و آگاهي به يگانگي او ميداند، آنجا كه ميفرمايد: «اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛[طلاق/ 12.] خداوندي كه هفت آسمان را آفريد و از زمين نيز همانند را، فرمان او پيوسته فرود آيد تا بدانيد خداوند (يگانه) و بر همه چيز توانا است.»
معرفت خدا و علم توحيد زمينهساز بالاترين كمالات است براي انسان كه سودش به خود انسان برميگردد نه خداوند، چرا كه او غني مطلق ميباشد.
ج) عبادت:
در موردي ديگر، از عبادت به عنوان هدف آفرينش انسان و جن نام برده شده است: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ؛[ذاريات/ 56]
من جنس و انس را نيافريدم جز براي اينكه عبادتم كنند.» (و بدينوسيله به قلّة كمالات راه يابد).
این همان جمله معروف آیت الله بهجت است که چقدر این لفظ بندگی رو میگفتند
اینجا که جای آسایش و .. نیست
دنیا زمین زراعته باید بکاری و آخرت فصل برداشته
شما موقع زراعت و کاشت سختی نمیکشید؟!
آسایش بمعنای هیشگی و کامل
مولا علي (ع) : با تحمل رنجهاي سخت و زحمتهاي سنگين ، آدمي به پايه هاي بلند زندگي و آسايش دائمي نائل مي شود.
پیامبر اکرم " صلی الله علیه واله و سلم می فرمایند:
ای مردم ! این دنیا محل مشقت است نه آسایش
پس گلایه نکنید که در زندگی مشکل دارید این طبیعت دنیاست. شما برای
سختی و مشقت خلق شدی
غربال پس یعنی چی؟یعنی همین دیگه.خوب و بد که تو خوشی معلوم نمیشه!
تو خوشی که همه علامه دهر هستند
ممکن است خوشی گیر شما بیاید اما اساس دنیا
بر خوشی نیست.( لقد خلقنا الانسان فی کبد)
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند...فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی.....دیوانه تو هر دو جهان را چه کند.
امام خمینی در فوت فرزندش مصطفی خیلی عادی بودند. زیرا امام دنیا را
شناخته است
بگذارید و بگذرید.... ببینید و دل نبندید که ...زودی باید گذاشت و گذشت.
دنیا محل امتحان است و آخرت محل عاقبت و جزاست.
امتحانات دنیوی : وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ ( بقره ١٥٥)
به یقین همه شما را با امورى همچون ترس، گرسنگى و کاهش در مالها و جانها و میوه ها آزمایش مى کنیم; و بشارت ده به صابران.
این دنیا امتحان می کنند و در اخرت جزا می هند ، پاداش می دهند.
حضرت می فرمایند : ابتلا و سختی در دنیا را خداوند علت گذاشته است
برای درجات.خدا نعمت می دهد تا عمل بگیرد.
خدا ما را خلق کرد تا عمل صالح انجام بدهیم و امتحان می نماید تا به ما پاداش
و سزا دهد و بدانید که دنیا زودگذر است.
مرحوم کافی رحمه الله فرمودند: شاعر می گوید بر سر عمر بشین و گذر عمر
ببین توجه کنید چقدر آب به سرعت میرود عمر هم همین جور است به سرعت
می رود و مهم تر اینکه عمر رفته مثل آب رفته بر نمی گردد.
حضرت می فرمایند : دنیا به زودی منقلب می شود.از شیرینی این دنیا دوری کنید تا شیرینی آن کام شما را تلخ نکند.
از لذت کریه دنیا هم دوری کنید تا ناراحتی آن موجب اذیت و آزار شما
نشود : مثل یک نگاه به نامحرم ، فیلم های مبتذل ، غیبت کردن دیگران ....
تلاش نکنید دنیای خود را بسازید زیرا، خدا حکم کرده است آن را خراب کند
شما تلاش برای ساختن آن نکنید .دنیا ذاتاً فانی است و با آن دادو ستد نکنید
زیرا خدا از شما خواسته از این دنیا اجتناب و دوری کنید.
اگر از دنیا دوری نکردید و دنیا را آباد کردید و به دنیا تعلق پیدا کنید خود را
برای خشم خدا آماده کردید و مستحق عذاب و آتش خواهید شد.
بحار الانوار ص187 ج87
د) رسيدن به رحمت الهي:
در برخي از آيات قرآني، هدف از آفرينش انسان را رسيدن به رحمت بيپايان الهي ميداند و ميفرمايد: «وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً واحِدَةً وَ لا يَزالُونَ مُخْتَلِفِينَ إِلاَّ مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ؛[هود/ 119] اگر پروردگارت ميخواست، همة مردم را يك امت قرار ميداد، ولي آنها همواره مختلفند، مگر كسي كه مورد رحمت الهي قرار گيرد، و براي همين (پذيرش رحمت) خداوند آنها را آفريد».
آيات ياد شده، چهار هدف مهم و اساسي را براي آفرينش آدمي بيان نموده كه برخي اصلي، برخي ابزاري و وسيلهاي است (براي رسيدن به هدف اصلي)، و برخي به منزلة نتيجه ميباشد:
1. آزمايش انسانها.
2. علم به قدرت بيپايان الهي.
3. عبوديت.
4. رسيدن به رحمت الهي.
والسلام