اسمعوا: بشنويد و بپذيريد.
سلام بر شما عزیزان قرآنی
عبادت هاتون قبول حق
امروز دوازدهمین روز از ماه مبارک رمضان است و قصد داریم آیه 93 از سوره ی مبارکه بقره را بررسی کنیم. ان شاءالله
اعوذ باللّه من الشّیطان الرّجیم
وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاسْمَعُوا ۖ قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَأُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ ۚ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُم بِهِ إِيمَانُكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿٩٣﴾
اشربوا: به نوشيدن وادار شدند.
تفسیر
«و اذ اخذنا ميثاقكم و رفعنا فوقكم الطّور خذوا ما آتيناكم بقوّةٍ»
و [بياد آوريد] هنگامى را كه از شما پيمان استوار گرفتيم و كوه طور را برفرازتان برافراشتيم و هشدار داديم كه آنچه را به شما داده ايم، با همه وجود و توان بگيريد
تفسير اين جمله از آيه شريفه، پيشتر از نظرتان گذشت؛ و دليل تكرار آن در قرآن، تأكيد بر موضوع و اتمام حجّت است كه در فرهنگ عرف و عادت، شيوه و سبك شناخته شده اى است. امّا عدّه اى معتقدند كه خداى جهان آفرين براى ترسيم نعمتها و ناسپاسيها و رسواييهاى يهود، اين موضوع را دگرباره طرح فرمود. و پاره اى نيز برآنند كه منظور از طرح اين موضوع در آيات گذشته، عبرت آموزى از رخدادها بوده است؛ و در مرحله دوّم، بحث و گفتگو و احتجاج با آنان است.
«واسمعوا»
و به دستورات آن گوش جان سپاريد و بپذيريد؛ و براساس آن خدا را بندگى كنيد و روابط خويش را با او و ديگر بندگانش و همه موجودات تنظيم كنيد.
«قالوا سمعنا و عصينا»
گفتند: شنيديم و نافرمانى كرديم
در تفسير اين جمله از آيه شريفه، برخى گفته اند: اين سخن را يهود از روى ريشخند گفتند؛ و منظورشان اين بود كه گفتارت را شنيديم، امّا تو را نافرمانى كرديم. و بعضى نيز گفته اند: آنان نه با زبان كه با عملكرد زشت خود چنين وانمود كردند كه پروردگارا! دستورات و مقررّات تو را شنيديم، اما در عمل برخلاف آنها رفتار كرديم.
درمورد گويندگان اين سخن نيز ديدگاهها متفاوت است:
گروهى از دانشوران بر اين انديشه اند كه منظور، يهود عصر رسالت پيامبرند، چرا كه آنان چنين گفتند؛ و از اين جمله به بعد، مربوط به نياكان آنان است. اما دسته اى نيز بر اين اعتقادند كه منظور از گويندگان اين سخن، يهوديان عصر موسى (ع) هستند، زيرا آنان دربرابر دستورات پيامبرشان به عصيان و گناه برخاستند.
«واشربوا فى قلوبهم العجل»
و [آنگاه براثر كفر و شرك آنان،] مهر گوساله در دلهايشان سرشته شد
در اينجا، بدان دليل از مهر گوساله به «نوشيدن» تعبير شد نه «خوردن»، كه آشاميدن آب باعث مىشود كه اين مايع حياتى در همه اعضا و اندامهاى بدن نفوذ كند و به درون آنها راه يابد، اما خوردن اينگونه نيست.
همچنين قرآن؛ اين تعبير نشان مى دهد كه آنان خود به اين ستم و بيداد در حقّ خويشتن دست يازيدند؛ و عامل اين شقاوت و انحطاط، خودشان بودند نه ديگرى. تعبير به «واشربوا» مانند اين است كه به فردى گفته شود: «أنسيت ذلك...؟» (خودت فراموش كردى...؟)؛ و يا اينكه به كسى گفته شود: «اوتى فلان علماً جماً.» (خودت تحصيل دانش كردى).
«بكفرهم»
معناى اين سخن اين نيست كه خدا كفر آنان را مهر و محبّت به گوساله قرارداد، چرا كه محبّت گوساله با پرستش آن كفر است و زشت؛ و خداى هدايتگر هرگز درمورد بندگانش چنين نمى كند. بلكه منظور اين است كه با پرستش گوساله و مهر به آن، به خداى هستى بخش كفر ورزيدند.
عدّه اى گفته اند: حقيقت اين است كه گوساله سازان - يعنى سامرى و شيطانهاى رنگارنگ - محبّت و عشق به گوساله طلايى را با تبليغات دروغين بر دلهاى آنان وارد ساختند؛ و «بكفرهم» نيز بيانگر اين واقعيت است كه آنان به دليل درست نشناختن خدا و نوعى گرايش به تشبيه، پرستش گوساله را مانع توحيد گرايى و يكتاپرستى نديدند؛ از اين رو، به كفر درغلطيدند و مهر گوساله در قلبهايشان نفوذ كرد.
كوتاه سخن اينكه انحراف از راه و رسم يكتاپرستى به گوساله پرستى، كار خود آنان و سردمداران گوساله سازشان بود، و ره آورد زشت و ويرانگر آن نيز دامنگير خودشان شد؛ و تصوّر برخى كه مهر گوساله را كيفر عملكرد آنان پنداشته اند كه خدا بر دلهايشان افكند، پندار بى پايه اى است؛ چرا كه مهر گوساله نه مضر است و نه كيفر محسوب مىشود؛ اين كفر و شرك است كه زيانبار و ويرانگر است، خواه بصورت پرستش گوساله باشد يا فرعون و نمرود و بتهاى رنگارنگ ديگر.
«قل بئسما يأمركم به ايمانكم»
بگو: «اگر ايمان داريد، بدانيد كه ايمانتان شما را به بدچيزى وامى دارد.»
در اين جمله از آيه شريفه، روى سخن با پيامبر گرامى(ص) است. خدا به او مى فرمايد: هان اى بنده برگزيده ام محمّد! به يهود بگو: به هر چيزى كه به بهانه ايمان به آن روى مى آوريد، خواه كشتن پيامبران باشد يا انكار كتابهاى آسمانى و يا دروغ انگاشتن مقررّات، همه و همه زشت و بسيار ناپسند است.
روشن است كه منظور از ايمان در اينجا، همان است كه يهود مى پنداشتند براى آنان نازل شده و به آن ايمان دارند.
«ان كنتم مؤمنين»
اگر براستى ايمان داريد
اگر همانگونه كه خود مى پنداريد، براستى به تورات ايمان داريد، در اين كتاب آسمانى، كشتن پيامبران و ديگر انسانها، و پيروى از هواهاى جاه طلبانه و زشتيهاى ديگر سخت تحريم شده است؛ از اين رو، باز گرديد و به خدا و پيامبرش و آخرين كتاب آسمانى ايمان بياوريد اگر براستى به تورات ايمان داريد. (مجمع البیان)