سيرى در علوم قـرآن
تأليف: يعقوب جعفرى
نامهاى قرآن
هركدام از كتابهاى آسمانى براى خود نام خاصى داشته است،قرآن نيز كه مجموعه آياتى است كه از طريق وحى به جان ودل پيامبر گرامى اسلام نازل شده، داراى نام ويا نام هايى است كه در خود قرآن آمده است.
البته درست روشن نيست كه درزمان حيات پيامبر از قرآن به چه نام مشخصى ياد مى شد، اما تكرار كلمه قرآن در جاى جاى مجموعه وحى الهى، اين گمان را تقويت مى كند كه اين مجموعه به همان نام قرآن خوانده مى شد.
همچنين در رواياتى كه از پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) و ائمه(عليهم السلام) درباره فضل قرآن نقل شده نام "قرآن" و "مصحف" و "كتاب الله" تكرار شده است.
به هرحال براى قرآن اين كتاب آسمانى مسلمانان، نام هاى گوناگونى در خود قرآن اطلاق شده است كه هركدام بيانگر بعد خاصى از قرآن وداراى بار ويژه اى است.
درمورد تعداد نام هاى قرآن بعضى ها افراط كرده و هر صفتى را كه در قرآن براى قرآن ذكر شده است،به عنوان "نام" تلقى كرده اند مثلاً از قاضى شيظله نقل شده كه قرآن پنجاه و پنج اسم دارد( زركشى، البرهان فى علوم القرآن ج 1 ص 272.) در مقابل بعضى ها هم گفته اند قرآن فقط يك اسم دارد و آن قرآن است و بقيه همه صفات قرآن مى باشد.
ما تصور مى كنيم همانگونه كه قول اول نمى تواند قابل قبول باشد و مثلاً نمى توانيم يكى از اسامى قرآن را عربى و يكى را امر و يا حبل بدانيم، همچنين قول دوم نيز با واقع تطبيق نمى كند زيرا نام هائى مانند فرقان و ذكر و كتاب اگر هم در قرآن به عنوان صفت ذكر شده باشد لااقل در عرف مسلمين به عنوان نام تلقى شده است و مى توان آنها را "علم منقول" دانست همانگونه كه خود كلمه "قرآن" نيز همين حكم را دارد.
اينك صفاتى را كه ميتوان از آنها به عنوان نام هاى قرآن ياد كرد، مورد بحث قرار مى دهيم: