به نام خدا
ِجوانی با قصد مزاحمت به یک دختر پیام داد:
ممکن هست خود را معرفي کنید؟
دختر گفت بله چراممکن نیست من حواء هستم که با تو از یک خاک آفریده شدم تا اذيّتم نکنی و فراموش نکنی قطعه ای از وجودتم! من هدیه الهی هستم که به تو ارزانی شد تا بعد از خروج از بهشت تنها و افسرده نباشی. وقتی دنبال همدم بودی مونس تنهائی تو شدم، من مادر ، خواهر ، دختر ، همسر و دوشيزه شدم تا پاسدار کيان خانواده ات باشم! من سوره نساء ، مجادله ، نور ، طلاق ، مریم ، هستم! من همانم که وقتی مادر شدم بهشت در زير پايم قرارمیگيرد من همانی هستم که نصف میراث ات را برایم تعیین کرده اند نه بابت کسرشأنم بلکه، برای اینکه مسؤليت تمام هزینه و امورمالي ام را تو عهده دار هستي! من همانی هستم که پیامبر فرمود: شما را سفارش میکنم به زنان نیکی کنید؛
حال جناب محترم شما که هستيد؟
جوان پاسخ داد من توبه کننده بسوی اللّه هستم آفرین به مادری که تو را تربیت نموده است....