انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21

موضوع: كيفيت نزول وحى بر حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض كيفيت نزول وحى بر حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم






    نام كتاب : تاريخ پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله
    مؤ لف : علامه مجلسى



    در بيان مبعوث گرديدن آن حضرت است به رسالت و مشقت ها كه
    آن جناب كشيد از جفا كاران امت
    و كيفيت نزول وحى بر آن حضرت

    بدان كه اجماعى علماى شيعه است كه بعثت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در بيست و هفتم ماه مبارك رجب واقع شد و احاديث معتبره از ائمه هدى عليهم السلام بر اين مضمون وارد است
    (
    كافى 4/149؛ امالى شيخ طوسى 45.)؛ و ميان عامه خلاف است و بعضى هفدهم ماه مبارك رمضان گفته اند، و بعضى هيجدهم ، و بعضى بيست و چهارم ماه مزبور ( رجوع شود به تاريخ طبرى 1/528 و سيره ابن كثير 1/392-393.)، و بعضى دوازدهم ربيع الاول گفته اند (سيره ابن كثير 1/392.)، و اقوال ديگر نيز هست (رجوع شود به كامل ابن اثير 2/46.) و حق آن است كه مذكور شد.
    و موافق روايت معتبر از عمر شريف آن حضرت چهل سال گذشته بود
    (
    مناقب ابن شهر آشوب 1/69؛ تاريخ طبرى 1/526 و 527 و 534؛ صحيح بخارى مجلد 2 جزء. 4/253).
    و در حديث معتبر از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه : در روز نوروز جبرئيل بر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نازل شد
    (
    المهذب البارع 1/195.).
    و ظاهر احاديث معتبره آن است كه پيغمبرى آن حضرت هميشه بود چنانكه فرمود: من پيغمبر بودم در هنگامى كه آدم عليه السلام در ميان آب و گف بود
    (
    مناقب ابن شهر آشوب 1/266.).
    و گمان فقير آن است كه پيش از بعثت ، آن حضرت به شريعت خود عمل مى نمود و وحى و الهام الهى به او مى رسيد و مويد به روح القدس بود، بعد از چهل سال بر ديگران مبعوث شد و به مرتبه رسالت رسيد. چنانكه در نهج البلاغه از امير المومنين عليه السلام روايت كرده است كه : آن حضرت از روزى كه شير خواره بود حق تعالى بزرگترين ملكى از ملائكه را به او مقرون گردانيده بود كه در شب و روز آن جناب را بر مكارم آداب و محاسن اخلاق مى داشت
    (
    نهج البلاغه 300، خطبه 192.).

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  2. 2 کاربر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_06_06), مشعشع (2013_06_06)

  3. Top | #2

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض





    و در حديث صحيح از امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه : حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم پيش از آنكه جبرئيل بر او نازل شود اسباب نبوت را مى ديد و سخن ملائكه را مى شنيد تا آنكه جبرئيل عليه السلام به رسالت بر او ظاهر گرديد و جبرئيل را به صورت خود ديد
    (
    كافى 1/176.).
    و در حديث معتبر از امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه : روح خلقى است بزرگتر از جبرئيل و ميكائيل و پيوسته با حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم بود و آن حضرت را ارشاد مى نمود و به راه حق مى داشت و به ائمه معصومين عليهم السلام مى باشد و افاضه علوم به ايشان مى نمايد و در طفوليت مربى و مسدد ايشان مى باشد
    (
    بصائر الدرجات 457؛ كافى 1/273. و روايت در هر دو مصدر از امام عليه السلام مى باشد.).

    و در احاديث معتبر از حضرت امام صادق عليه السلام منقول است كه : چون جبرئيل به نزد حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم مى آمد مانند بندگان در خدمت آن حضرت مى نشست ، و چون نازل مى شد در بيرون خانه آن حضرت مى ايستاد در موضعى كه الحال مقام جبرئيل مى گويند و تا رخصت نمى يافت داخل خانه آن حضرت نمى شد
    (
    كافى 4/452؛ تهذيب الاحكام 5/446.).

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  4. 2 کاربر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_06_06), مشعشع (2013_06_06)

  5. Top | #3

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض





    و در احاديث ديگر منقول است كه : حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم گاهى در ميان اصحاب خود نشسته بود و آن حضرت را غشى عارض ‍ مى گرديد و بيهوش مى شد و عرق از آن حضرت مى ريخت ، و اين علامت نازل شدن وحى بود بر آن حضرت ، از حضرت صادق عليه السلام پرسيدند از اين حالت وقتى آن حضرت را عارض مى شد كه حق تعالى بى واسطه ملك وحى بر او مى فرستاد از دهشت كلام الهى و عظمت و جلال نامتناهى اين حالت آن حضرت را عارض مى شد و از براى فرود آمدن جبرئيل چنين نمى شد بلكه جبرئيل بى رخصت داخل آن حضرت نمى شد و چون داخل مى شد مانند بندگان در خدمت او مى نشست (
    كمال الدين و تمام النعمه 85.).
    و در حديث معتبر از حضرت امير المومنين عليه السلام منقول است كه :
    وحى خدا به پيغمبران اقسام دارد: بعضى از قبيل فرستادن ملائكه است بسوى پيغمبران و بعضى سخن گفتن حق تعالى است با ايشان بى آنكه ملكى در ميان باشد؛ و حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم از جبرئيل عليه السلام پرسيد كه : وحى را از كجا مى گيرى ؟ گفت : از اسرافيل مى گيرم ، پرسيد: اسرافيل از كجا مى گيرد؟ گفت : از ملكى مى گيرد از روحانيان كه از او بلندتر است ، پرسيد: آن ملك از كى مى گيرد؟ گفت : در دلش مى افتد
    (
    توحيد شيخ صدوق 264.).
    و على بن ابراهيم از حضرت امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه: جبرئيل عليه السلام به جناب رسول صلى الله عليه و آله و سلم گفت كه : اسرافيل حاجب پروردگار است و از همه خلق به محل صدور وحى الهى نزديكتر است و لوحى از ياقوت سرخ در ميان دو ديده اوست ، چون وحى از جانب حق صادر مى شود لوح بر پيشانى اسرافيل مى خورد پس نظر مى كند در لوح و به ما مى رساند و ما به اطراف زمين و آسمان مى رسانيم
    (
    تفسير قمى 2/28.).
    و در حديث ديگر از آن حضرت روايت كرده است كه : چون اهل آسمان بعد از عيسى عليه السلام وحى نشنيده بودند در ابتداى مبعوث شدن حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم صداى عظيمى از وحى قرآن شنيدند مانند آهنى كه بر سنگ سخن بخورد پس همه از دهشت بيهوش ‍ شدند، و چون وحى تمام شد جبرئيل فرود آمد و به هر آسمان كه مى رسيد دهشت ايشان ساكن مى گرديد
    (
    تفسير قمى 2/202. و نيز رجوع شود به مجمع البيان 4/389.).

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  6. 2 کاربر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_06_06), مشعشع (2013_06_06)

  7. Top | #4

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض





    و عياشى از حضرت امير المومنين عليه السلام روايت كرده است كه : چون سوره مائده بر حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم نازل شد آن حضرت بر استر شهبا سوار بود و به سبب نزول وحى چنان سنگين شد كه استرا از رفتار ماند و پشتش خم و شكمش آويخته شد به مرتبه اى كه نزديك شد كه نافش به زمين برسد و آن حضرت بيهوش شد و دست خود را بر سر منبه بن وهب گذاشت ، و چون آن حالت زايل شد سوره مائده را بر ما خواند (
    تفسير عياشى 1/288.).
    و ابن طاووس از حضرت امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه عثمان بن مظعون گفت كه : من در مكه روزى از در خانه حضرت رسالت پناه صلى الله عليه و آله و سلم گذشتم ديدم آن حضرت بر در خانه نشسته است ، پس نزد او نشستم و مشغول سخن شدم ناگاه ديدم كه ديده هاى مباركش بسوى آسمان باز ماند تا مدتى ، پس ديده خود را به جانب راست گردانيد و سر خود را حركت مى داد ماند كسى كه با كسى سخن گويد و از كسى سخن شنود، پس بعد از زمانى به جانب آسمان مدتى نگريست پس ‍ به جانب چپ خود نظر كرد و رو به جانب من گردانيد و از چهره گلگونش ‍ عرق مى ريخت ، من گفتم : يا رسول الله ! هرگز شما را بر اين حالت نديده بودم ، فرمود كه : مشاهده كردى حال مرا؟ گفتم : بلى ، فرمود: جبرئيل بود بر من نازل شد و اين آيه را آورد ان الله يامر بالعدل والاحسان وايتاء ذى القربى و ينهى عن الفحشاء و المنكر يعظكم لعلكم تذكرون (
    سوره نحل : 90 .).
    عثمان گفت : از خدمت آن حضرت برخاستم و به نزد ابو طالب رفتم و آيه را بر او خواندم ، ابو طالب گفت : اى اآل غالب ! متابعت نماييد محمد را تا هدايت يابيد و رستگار گرديد بخدا سوگند كه او نمى خواند شماا را مگر بسوى مكارم اخلاق (
    سعد السود 122.).
    و شيخ طوسى به سند معتبر از ابن عباس روايت كرده است كه : هر بامداد امير المومنين عليه السلام به خدمت حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم مى آمد و حضرت نمى خواست كه ديگرى از او پيشتر بيايد، روزى آمد ديد كه حضرت در صحن خانه خوابيده است و سر خود را در دامن دحيه كلبى گذاشته است ، حضرت امير عليه السلام گفت : السلام عليك چگونه است حال رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم ؟ دحيه گفت : بخير است اى برادر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم ، حضرت فرمود: خدا تو را جزاى خير دهد.
    دحيه گفت : من تو را دوست مى دارم و تو را نزد من مدحى هست كه براى تو هديه آورده ام توئى امير المومنين و كشاننده شيعيان بسوى جنان و بهترين فرزندان آدم بعد از پيغمبر آخر الزمان و در دست تو خواهد بود علم حمد در روز قيامت ، تو با محمد و شيعيان شما پيش از هر كس داخل بهشت خواهيد شد، رستگار است هر كه تو را دوست دارد و نااميد است هر كه دست از ولايت تو بردارد، هر كه تو را دوست دارد به محبت محمد تو را دوست داشته ااست و هر كه تو را دشمن دارد به دشمنى محمد تو را دشمن داشته است و شفاعت محمد به ايشان نخواهد رسيد، نزديك بيا كه تو سزاوارترى به برگزيده خدا؛ پس سر آن حضرت را در دامن امير المومنين عليه السلام گذاشت و رفت .
    چون حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم بيدار شد فرمود: اين چه صدا بود و با كى سخن مى گفتى ؟ امير المومنين عليه السلام گفت : دحيه به من چنين گفت ، حضرت فرمود: دحيه نبود بلكه جبرئيل بود و تو را به نامى خواند كه خدا تو را به آن نام كرده است و اوست كه محبت تو را در دلهاى مومنان انداخته است و ترس تو را در سينه هاى كافران جا داده است (
    امالى شيخ طوسى 604؛ بشاره المصطفى 100؛ اليقين 129.).

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  8. 2 کاربر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_06_06), مشعشع (2013_06_06)

  9. Top | #5

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض





    و حميرى به سند معتبر از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه : چند روز وحى از حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم حبس شد، گفتند: يا رسول الله ! چرا وحى بر شما نازل نمى شود؟ فرمود كه : چگونه نازل شود و حال آنكه شما ناخن نمى گيريد و بوهاى بد را از خود دور نمى كنيد (
    قرب الاسناد 24؛ كافى 6/492؛ وسائل الشيعه 2/132. و روايت در دو مصدر اخير از امام صادق عليه السلام مى باشد.). .
    و ابن بابويه به سند معتبر از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده است كه : ابليس لعين چهار مرتبه ناله كرد: اول روزى كه ملعون شد؛ دوم روزى كه او را به زمين فرستادند؛ سوم در هنگامى كه محمد صلى الله عليه و آله و سلم مبعوث شد بعد از آنكه زمانها گذشته بود كه پيغمبرى مبعوث نشده بود؛ چهاردم در وقتى كه سوره حمد نازل شد
    (
    خصال 263؛ تفسير عياشى 1/20؛ قصص الانبياء راوندى 43.).
    و على بن ابراهيم به سند معتبر از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده است كه : چون از بالهاى خود زمين را كند و براى آن حضرت باز داشت و چنان شد كه آن حضرت به همه جاى زمين نظر مى كرد مانند كسى به دست خود نظر كند و به مشرق و مغرب نظر مى كرد و با هر گروهى به لغت ايشان سخن گفت و ايشان را به دين خود دعوت نمود، و حق تعالى به قدرت كامله خود چنان كرد كه همه اهل شهرها او را ديدند و صداى او را شنيدند و رسالت او را فهميدند
    (
    تفسير قمى 2/203.).
    و على بن ابراهيم و ابن شهر آشوب و شيخ طوسى و قطب راوندى و ساير محدثان و مفسران روايت كرده اند كه : حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم پيش از بعثت از قوم خود كناره مى كرد و عزلت از ايشان مى نمود و در كوه حرا تنها به عبادت حق تعالى قيام مى نمود و حق تعالى آن حضرت را به تاييد روح القدس و خوابهاى راست و صداهاى ملائكه و الهامات صادقه هدايت مى نمود و بر مدارج عاليه قرب محبت و معرفت ترقى مى فرمود و او را به حليه فضل و علم و اخلاق حميده و آداب پسنديده مزين مى گردانيد، و در اين احوال بغير حضرت امير المومنين عليه السلام و خديجه كسى محرم آن حضرت نبود تا آنكه چون سى و هفت سال از عمر شريف آن حضرت گذشته در خواب ديد كه ملكى ندا مى كند آن حضرت را كه : يا رسول الله ؛ پس روزى در ميان كوههاى مكه مى گرديد و گوسفندان ابو طالب را مى چرانيد شخصى را ديد كه گفت : يا رسول الله ، حضرت فرمود كه : تو كيستى ؟ گفت : من جبرئيلم خدا مرا بسوى تو فرستاده است كه تو را به رسالت بفرستم ؛ پس آبى از آسمان براى او آورد.
    و به روايت ديگر: پاى خود را در زمين فرو برد و چشمه اى از آب ظاهر شد و جبرئيل وضو ساخت و وضو را تعليم آن حضرت نمود و حضرت وضو ساخت ، پس نماز را تعليم آن حضرت نمود و آن حضرت با امير المومنين عليه السلام نماز ظهر را ادا كردند، و چون به خانه برگشتند خديجه با ايشان نماز عصر را ادا كرد، و بعد از چند روز ابو طالب با جعفر داخل شدند و ديدند كه آن حضرت با امير المومنين عليه السلام و خديجه نماز مى كنند، ابو طالب به جعفر گفت كه : برو با پسر عمت نماز كن ، پس جعفر با ايشان نماز كرد
    (
    رجوع شود به تفسير قمى 1/378 و مناقب ابن شهر آشوب 1/71-73 و اعلام الورى 36 و اعلام لورى 36 و قصص الانبياء راوندى 317 و تاريخ طبرى 1/531 و دلائل النبوه 2/135.).

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  10. 2 کاربر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_06_06), مشعشع (2013_06_06)

  11. Top | #6

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض





    و در حديث معتبر از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: در ابطح بر دست خود تكيه كرده خوابيده بودم و على در جانب راست من و جعفر طيار در جانب چپ من و حمزه در پايين پاى من خوابيده بودند ناگاه صداى بال جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل را شنيدم و از صداى بال ايشان دهشتى مرا عارض شد پس شنيدم كه اسرافيل به جبرئيل مى گفت : بسوى اينان مبعوث شده ايم كه محمد نام دارد و بهترين پيغمبران است ، و آن كه در جانب راست او خوابيده است برادر و وصى اوست و او بهترين اوصياى پيغمبران است ، و آن كه در جانب چپ او خوابيده است جعفر پسر ابو طالب است كه با دو بال رنگين در بهشت پرواز خواهد كرد، آن ديگرى حمزه است كه سيد شهيدان در روز قيامت (
    امالى شيخ طوسى 723.).
    و به روايت ديگر: جبرئيل نزد سر آن حضرت نشست و ميكائيل نزد پاى آن حضرت نشست و آن جناب را بيدار نكردند براى تعظيم آن جناب ، و چون بيدار شد جبرئيل اداى رسالت حق تعالى نمود، و چون جيرئيل برخاست حضرت به دامن او چسبد و گفت : تو كيستى ؟ گفت : منم جبرئيل
    (
    مناقب ابن شهر آشوب 1/73.).
    و به روايت امام حسن عسكرى عليه السلام : چون چهل سال از عمر شريف آن حضرت گدشت حق تعالى دل او را بهترين دلها و خاشعتر و مطيعتر و بزرگتر از همه دلها يافت پس ديده آن حضرت را نور ديگر داد و امر فرمود كه درهاى آسمان را گشودند و فوج فوج از ملائكه به زمين مى آمدند و آن ح نظر مى كرد و ايشان را مى ديد و رحمت خود را از ساق عرش تا سر آن حضرت متصل گردانيد، پس جبرئيل عليه السلام فرود آمد و اطراف آسمان و زمين را فرو گرفت و بازوى آن حضرت را گرفت و حركت داد و گفت يا محمد! بخوان گفت : چه بخوانم ؟ گفت : اقرا باسم ربك الذى خلق * خلق الانسان من علق
    (
    سوره علق : 1 و 2.) پس وحيهاى خدا را به او رسانيد (تفسير امام حسن عسكرى عليه السلام 156-157.).
    و به روايت ديگر: پس بار ديگر جبرئيل با هفتاد هزار ملك و ميكائيل با هفتاد هزار ملك نازل شدند و كرسى عزت و كرامت براى آن حضرت آوردند و تاج نبوت بر سر آن و خداوند خود را حمد كن
    (
    مناقب ابن شهر آشوب 1/73-74.).

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  12. 2 کاربر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_06_06), مشعشع (2013_06_06)

  13. Top | #7

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض





    و به روايت ديگر: آن كرسى از ياقوت سرخ بود و پايه اى از آن از زبر جد بود و پايه اى از مرواريد (
    مناقب ابن شهر آشوب 1/72.)، پس چون ملائكه بالا رفتند و آن حضرت از كوه حرا به زير آمد انوار جلال او را فرو گرفته بود كه هيچكس را ياراى آن نبود كه به آن حضرت نظر كند و بر هر درخت و گياه و سنگ كه مى گذشت آن جناب را سجده مى كردند و به زبان فصيح مى گفتند: السلام عليك يا نبى الله السلام عليك يا رسول الله
    و چون داخل خانه خديجه شد از شعاع خورشيد جمالش خانه منور شد، خديجه گفت : يا محمد! اين چه نور است كه در تو مشاهده مى كنم ؟
    فرمود كه : اين نور پيغمبرى است بگو:
    .

    خديجه گفت : سالهاست كه من پيغمبرى تو را مى دانم ؛ پس شهادت گفت و به آن حضرت ايمان آورد پس حضرت گفت : اى خديجه ! من سرمايى در خود مى يابم جامه بر من بپوشان ، چون خوابيد از جانب حق تعالى به او ندا رسيد: يا ايها المدثر * قم فانذر * و ربك فكبر
    (
    سوره مدثر: 1-3.) اى جامه بر خود پيچيده , برخيز پس بترسان از عذاب خدا، و پروردگار خود را پس تكبير بگو و به بزرگى يادكن پس حضرت برخاست و انگشت در گوش خود گذاشت و گفت : پس صداى حضرت به هر موجود رسيد و همه با او موافقت كردند (مناقب ابن شهر آشوب 1/74.).

    و در نهج البلاغه از حضرت امير المومنين عليه السلام منقول است كه فرمود: در آن وقت يك خانه در اسلام جمع نكرده بود غير رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و من و خديجه را، و من مى ديدم نور وحى و رسالت را و استشمام مى كردم رايحه پيغمبرى را، و بتحقيق كه شنيدم ناله شيطان را در وقتى كه وحى بر آن جناب نازل شد گفتم ، يا رسول الله اين ناله چيست ؟ فرمود: اين ناله شيطان است كه نااميد شد از آنكه او را عبادت كنند، يا على ! بدرستى كه تو مى شنوى آنچه من مى شنوم و تو مى بينى آنچه مى بينم مگر آنكه تو پيغمبر نيستى وليكن وزير منى و عاقبت تو خير است
    (
    نهج البلاغه 300-301، خطبه 192.).
    ویرایش توسط گل مريم : 2013_06_07 در ساعت 08:59 AM

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  14. کاربر زیر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده:


  15. Top | #8

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض





    و طبرسى و غير او روايت كرده اند كه : قحطی عظيمى در ميان قريش بهم رسيد و ابو طالب عيال بسيار داشت ، پس حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم به عباس فرمود: اى عباس ! برادرت ابو طالب عيال بسيار دارد و اين تنگى در ميان مردم بهم رسيده است بيا تا عيال او را تخفيف دهيم ، پس ‍ حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم امير المومنين عليه السلام را گرفت و تربيت نمود و هميشه با آن حضرت بود تا آنكه چون مبعوث شد اول كسى كه به آن حضرت ايمان آورد او بود (
    اعلام الورى 39؛ طرائف 17؛ دلائل النبوه 2/162؛ كامل ابن اثير 2/58.).
    و به سندهاى معتبر از عفيف روايت كرده اند كه گفت : من مرد تاجرى بودم در ايام حج به منى آمدم و به نزد عباس رفتم كه متاعى به او بفروشم ناگاه ديدم و مردى از خيمه بيرون آمد و نگاه به جانب آسمان كرد و چون ديد كه آفتاب ميل كرده است به نماز ايستاد رو به كعبه ، پس پسرى بيرون آمد و در پهلويش ايستاد، پس زنى بيرون آمد و در عقب ايشان ايستاد و نماز كردند، من به عباس گفتم : اين چه دين است كه ما هرگز نديده ايم ؟ گفت : اين محمد بن عبد الله است دعوى مى كند كه خدا او را فرستاده است و مى گويد كه گنجهاى كسرى و قيصر براى او فتح خواهد شد و آن زن خديجه زوجه اوست و آن طفل پسر عم او على بن ابى طالب است كه به او ايمان آورده است ، ديگر كسى به او ايمان نياورده است ؛ عفيف آرزو مى كرد كه : چه بودى اگر من در آن روز ايمان مى آورم (
    اعلام الورى 38؛ اسد الغابه 4/47؛ استيعاب 3/1242.).

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  16. کاربر زیر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده:


  17. Top | #9

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض





    و در روايت ديگر منقول است كه : خديجه به نزد ورقه بن نوفل رفت كه پسر عم خديجه بود و در جاهليت دين عيسى عليه السلام را اختيار كرده بود و كتب آسمان را خوانده بود و مرد پيرى بود و نابينا شده بود، خديجه گفت : مرا خبر ده كه جبرئيل كيست ؟
    گفت : قدوس قدوس چگونه نام مى برى جبرئيل را در شهرى كه خدا را در آنجا نمى پرستند؟
    خديجه گفت : محمد بن عبد الله مى گويد كه جبرئيل به نزد او آمده است .
    گفت : راست مى گويد، من وصف او را در كتب خوانده ام و جبرئيل ناموس ‍ بزرگ است كه بر موسى و عيسى عليه السلام نازل مى شد به رسالت و وحى و در تورات و انجيل خوانده ام كه حق تعالى پيغمبرى مبعوث خواهد كرد كه يتيم باشد و خدا او را پناه دهد و فقير باشد و خدا او را بى نياز گرداند و بر روى آب راه رود و با مردگان سخن گويد و سنگ و درخت بر او سلام كنند و شهادت دهند بر پيغمبرى او؛ ورقه گفت : من در سه شب خواب ديدم كه خدا پيغمبرى بسوى مكه فرستاده است كه نامش محمد است و من در ميان مردم كسى بهتر از او نمى بينم كه سزاوار پيغمبرى باشد.
    پس خديجه به نزد عداس راهب رفت كه از علماى نصارى بود و پير شده بود و ابروهايش بر چشمهايش آويخته بود و گفت : اى عداس ! مرا خبر ده از جبرئيل .
    عداس به سجده افتاد و گفت : قدوس قدوس از كجا دانستى نام جبرئيل را در شهرى كه خدا در آن پرستيده نمى شود؟
    خديجه او را سوگند داد كه به كسى نقل نكند و گفت : محمد بن عبد الله مى گويد كه : جبرئيل به نزد او مى آيد.
    عداس گفت : جبرئيل ناموس بزرگ خداست كه بر موسى و عيسى عليها السلام نازل مى شد؛ پس عداس گفت : گاه هست كه شيطان خود را به صورت ملك مى نمايد، اين كتاب مرا ببر به نزد او اگر از جن و شيطان است از او برطرف مى شود و اگر از جانب خداست به او ضررى نمى رساند.
    چون خديجه به خانه آمد ديد كه حضرت نشسته است و جبرئيل اين آيات را بر آن حضرت مى خواند و القلم و ما يسطرون * ما انت بنعمه ربك بمجنون (
    سوره قلم : 1 و 2.) بحق و قلم و آنچه مى نويسند به قلم سوگند كه تو به نعمت پروردگار خود ديوانه نيستى و آنچه مى بينى از جن و شيطان نيست .
    چون خديجه اين آيات را شنيد شاد شد؛ پس عداس به خدمت پيغمبر آمد و علامتى كه در كتب خوانده بود در آن حضرت مشاهده كرد و گفت : مى خواهم مهر نبوت را. به من سوگند تويى آن پيغمبرى كه بشارت داده اند به تو موسى و عيسى ؛
    پس گفت : اى خديجه ! بدرستى كه براى او امر عظيمى ظاهر خواهد شد، و به حضرت گفت : آيا مامور به جهاد شده اى ؟ فرمود: نه ، عداس گفت : تو را از اين شهر بيرون خواهند كرد و مامور به جهاد خواهى شد و اگر من تا آن وقت زنده بماند در پيش روى تو شمشير خواهم زد (
    بحار الانوار 18/228 به نقل از المنتقى فى مولود المصطفى .).

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  18. کاربر زیر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده:


  19. Top | #10

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    و از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه : در روز نوروز جبرئيل بر حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم نازل شد (بحار الانوار 56/92.).

    و شيخ طبرسى و ابن طاووس و ابن شهر آشوب و راوندى و ساير محدثان خاصه و عامه به طرق متعدده روايت كرده اند كه : چون اين آيه نازل شد و اذر عشيرتك الاقربين (
    سوره شعراء: 214.) - و به قرائت اهل بيت عليهم السلام : ورهطك منهم المخلصين (تفسير قمى 2/142؛ تاويل الايات الظاهره 1/395.) - يعنى : انذار كن و بترسان خويشان نزديكتر خود را و گروه مخلصان خود را از ايشان ،
    پسامير المومنين عليه السلام را طلبيد و فرمود: يك صاع گندم از براى ايشان نان كن و يك پاى گوسفند را بپز و يك كاسه شير حاضر كن و فرزندان عبد المطلب را بطلب تا در شعب ابى طالب حاضر شوند؛ چون حضرت ايشان را طلبيد و ايشان چهل نفر بودند - و به روايتى سى نفر
    (
    تفسير فرات كوفى 301؛ طرائف 21؛ تفسير بغوى 3/401.)، و به روايتى ده نفر ( در روايتى كه ديده شد تصريح به ده نفر نشده است ولى كلمه رهط كه اهل لغت آن را به ده نفر يا كمتر معنى كرده اند در بعضى از روايات ديده شد مانند تاريخ ابن عساكر و مجمع الزوائد و...) - پس ابو لهب گفت : محمد گمان مى كند ما را سير مى تواند كرد هر يك از ما يك گوسفند مى خوريم و سير نمى شويم و يك كاسه بزرگ شير مى خوريم و سيراب نمى شويم ؛ پس چون روز ديگر صبح شد ايشان در خانه ابوطالب جمع شدند و عموهاى آن حضرت هم حاضر شدند (عباس ، حمزه ، ابوطالب ، ابولهب ) و چون داخل شدند تحيتى كه در جاهليت شايع بود گفتند و حضرت به تحيت اسلام يعنى سلام, جواب ايشان داد، و اين بر ايشان گران آمد كه در تحيت مخالفت طريقه آنها نمود؛ پس امير المومنين عليه السلام از آن نان و گوشت تريدى سااخت و با كاسه شير نزد ايشان گذاشت و اول پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم دست مبارك خود را بر بالاى تريد گذاشت و فرمود: بسم الله بخوريد به نام خدا اين سخن هم ايشان را خوش نيامد، و چون بسيار گرسنه بودند شروع كردند به خوردن طعام و خوردند تا همه سير شدند و از طعام چيزى كم نشد و از شير آشاميدند تا همه سيراب شدند و هيچ كم نشد.

    چون حضرت خواست با ايشان سخن بگويد ابو لهب مبادرت نمود و گفت : عجب سحرى به كار شما كرد مصاحب شما كه شما را به اين طعام قليل سير كرد و هنوز باقى است ، چون آن ملعون مبادرت آن حضرت نمود حضرت در آن روز سخن نگفت تا ايشان متفرق شدند و فرمود: يا على ! اين مرد امروز به چنين سخنى مبادرت كرد و من سخن نگفتم ، باز مثل اين طعام مهيا كن و فردا ايشان را جمع كن تا رسالت خود را به ايشان برسانم .
    امير المومنين عليه السلام فرمود: روز ديگر چون طعام را حاضر كردم و ايشان خوردند و سير شدند، پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود: اى فرزندان عبد المطلب ! گمان ندارم كسى از عرب براى قوم خود آورده باشد بهتر از آنچه من براى شما آوردم ، بدرستى كه خير دنيا و آخرت را براى شما آوردم ، بگوييد كه اگر شما را خبر دهم كه دشمن شما صبح يا شام بر سر شما مى آيد از من باور مى كنيد؟ گفتند: آرى تو را راستگو مى دانيم ، فرمود: بدانيد كه خير خواه كسى به او دروغ نمى گويد و بدرستى كه حق تعالى مرا به رسالت فرستاده است بسوى عالميان و مرا امر كرده است كه پيش از همه كس خويشان و نزديكان خود را به دين او دعوت نمايم و از عذاب آخرت بترسانم ، و شاييد خويشان و نزديكان من و اين طعام كه خورديد و معجزه مرا در آن ديديد مانند مائده بنى اسرائيل است هر كه بعد از خوردن اين طعام به من ايمان نياورد خدا او را به عذابى معذب گرداند كه احدى از عالميان را چنان معذب نگرداند، و بدانيد اى فرزندان عبد المطلب ! كه خدا پيغمبرى نفرستاده است مگر آنكه براى او از اهل او برادرى و وزيرى و وصيى و وارثى مقرر گردانيده است پس هر كه از شما پيشتر به من ايمان آورد او برادر و وزير و وارث و وصى و خليفه من خواهد بود در امت من و از من بمنزله هارون خواهد بود از موسى ، پس كى مبادرت مى كند به بيعت من كه برادر من باشد و مرا مدد و يارى كند و معين من باشد بر مخالفان من پس ‍ او را وصى و وزير و خليفه خود گردانم كه از جانب من تبليغ رسالت نمايد و قرض مرا بعد از من ادا كند و وعده هاى مرا بعمل آورد؟ و اگر نكنيد ديگرى خواهد كرد كه حق او باشد.
    چون حضرت سخن را تمام كرد همه ساكت شدند و جواب نگفتند، پس ‍ امير المومنين عليه السلام برخاست و عرض كرد: من بيعت می کنم با تو به هر شرطى كه بفرمايى و در هر چه حكم كنى اطاعت مى كنم .
    رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: بنشين شايد آنها كه از تو بزرگترند برخيزند؛ پس بار ديگر فرمود، باز ايشان ساكت شدند و على عليه السلام برخاست ؛ پس در مرتبه سوم حضرت او را نزديك طلبيد و با او بيعت كرد و آب دهان مباركش را در دهان او انداخت و در ميان دو كتف و سينه او انداخت ؛ پس ابولهب گفت : خوب جزايى دادى پسر عم خود را كه اجابت تو كرد و دهانش را پر از آب دهان كردى .
    حضرت فرمود: بلكه او را مملو گردانيدم از علم و حلم و فهم و دانش .
    پس برخاستند و بيرون آمدند و خنديدند و به ابوطالب گفتند: تو را امر خواهد كرد كه اطاعت پسر خود بكنى
    (
    رجوع شود به مجمع البيان 4/206 و طرائف 20 و 21 و مناقب ابن شهر آشوب 2/31-33 و خرايج 1/92 و تفسير طبرى 9/483 و تفسير بغوى 3/400 و مجمعه الزوائد 8/302.) يعنى : پس ظاهر گردان و علانيه بگو آنچه را به آن مامور شده اى و اعراض كن از مشركان و متعرض ‍ ايشان مشو و از ايشان پروا مكن (سوره حجر: 94.).

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  20. کاربر زیر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده:


صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. انگيزه هاى قيام عاشورا (3) تشكيل حكومت اسلامى و مبارزه با ستمگران
    توسط ملکوت در انجمن امام حسین علیه السلام
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 2013_11_08, 10:18 AM
  2. اسباب النزول
    توسط گل مريم در انجمن تفسیر
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 2013_08_26, 12:46 PM
  3. نزول ملائک به کدامین مقصد؟
    توسط صبور در انجمن مذهبی
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 2013_07_26, 03:46 PM
  4. لزوم تدبر در قرآن کریم و ثمرات مترتب بر آن
    توسط صبور در انجمن مفهوم شناسی
    پاسخ: 24
    آخرين نوشته: 2013_07_10, 01:48 PM
  5. پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 2013_05_24, 11:55 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 02:38 AM