دلیلی ساده برای حقانیت تشیع
حدود هفتاد تن از علمای برجسته ی اهل سنت در مکه یا مدینه، علامه امینی را به مجلس خود دعوت می کنند و هدف اصلی آنها محکوم کردن ایشان در مباحث اعتقادی بوده است.
علامه امینی حدیث زیر از پیامبر(ص) را می خواند:
من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة ای میتة کفر و نفاق
هرکس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است؛ یعنی در حال کفر و نفاق مرده است.
سپس از آنها اعتراف می گیرد که سند آن صحیح است. بعد، از آنها می پرسد:
آیا فاطمه ی زهرا(س) امام عصر خویش را شناخت یا نه؟ امامِ آن حضرت چه کسی بود؟
علمای اهل سنت سرها را پایین انداختند؛ چون اگر می گفتند: او امام زمان خود را نمی شناخت، به این معنا بود که او در مرگ جاهلیت از دنیا رفته که چنین چیزی در مورد او قابل تصور نیست. اگر می گفتند: می شناخت، مسلماً ابوبکری که تا پایان حیات آن حضرت، مورد غضبش بود، نمی توانست امام او باشد.
در نتیجه علمای حاضر یکی یکی مجلس را ترک کردند!