نَعْبُدُ: فعل مضارع مرفوع، متکلم مع الغیر، (ع ب د) صحیح سالم، ثلاثی مجرد، معلوم، متعدی
نَسْتَعِينُ1: فعل مضارع مرفوع، متکلم مع الغیر، (ع و ن) معتل اجوف واوی، معلوم، متعدی
إهْدِنَا2: (إهدِ) فعل امر دعایی مبنی بر حذف حرف علة، مفرد مذکر مخاطب، (ه د ی) معتل ناقص یایی، متعدی، (نا) ضمیر متصل نصبی، متکلم مع الغیر، مفعول به
1) نَسْتَعْوِنُ(کسره بر واو سنگین هست منتقل میشه به عین و واو ساکن میشود= اعلال به سکون)
نَسْتَعِوْنُ (اعلال به قلب = واو تبدیل میشه به یاء به علت سازگاری کسره با یاء)
نَسْتَعِينُ
۲) تَهْدِیُ(برای ساختن امر حاضر حروف اتین حذف میشه و چون ابتدای به ساکن هست. همزه گذاشته می شود و حرکت همزه بستگی به حرکت عین الفعل دارد. چون کسره هست پس همزه ی مکسور گذاشته میشود.)
إهْدِیُ ( و آخر فعل هم مجزوم میشود.)
إهْدِیْ ( چون ناقص هست . طبق قاعده حذف میشود. = اعلال به حذف)
إهْدِ