1- شب قدر.
چون جميع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعيين مى شود لذا قدر گويند.
بعضى گفته اند آن شب را از اين جهت قدر ناميده اند كه داراى قدر و شرافت عظيمى است يا در آن شب قدر فرشتگان نازل مى شوند كه عرصه زمين بر آنها تنگ مى شود چون تقدير به معنى تنگ گرفتن نيز آمده و غيرها من الاقوال .
و تفسيرهاى زيادى براى تعيين شب قدر شده از جمله شب اول - هفدهم - نوزدهم - بيست و يكم - بيست و سوم - بيست و هفتم - بيست و نهم .
مشهور در روايات در دهه آخر رمضان كه شب 21 يا 23 است و در روايتى از امام صادق (عليه السلام) آمده شب قدر شب 21 يا 23 است حتى هنگامى كه راوى اصرار كرد كداميك از اين دو شب است و گفت اگر نتوانم هر دو شب را عبادت كنم كداميك را انتخاب نمايم فرمود: ما ايسر ليلتين فيما تطلب چه آسان است دو شب براى آنچه مى خواهى
و در رواياتى روى شب 23 تاكيد شده .
و علت مبهم گذاشتن شب قدر شايد به اين جهت باشد كه مردم به همه اين شبها اهميت دهد همانگونه كه خداوند رضاى خود را در ميان انواع طاعات پنهان كرده تا مردم به همه طاعات روى آورند و غضبش را در ميان معاصى پنهان كرده تا از همه بپرهيزند.
و شب قدر فقط از مواهب خداوند بر امت پيامبر است چنانكه در حديثى آمده پيامبر (صل اللّه عليه و آله و سلم ) فرمود: انّ اللّه وهب لامّتى ليلة القدر لم يُعطها من كان قبلهم .
2- قرآن مجيد آخرين كتاب آسمانى از لوح محفوظ به آسمان چهارم كلّا نازل شد كه خداوند متعال مى فرمايد: انّا انزلناه فى ليلة القدر و بعد در عرض 23 سال تدريجا از آسمان چهارم جبرئيل به پيامبر (صل اللّه عليه و آله و سلم ) آورد (بنا بر اينكه شب قدر را 19 رمضان بدانيم )
تذكر: 1- علّامه در تذكره فرموده: مصحف امير المؤمنين (عليه السلام) كه پس از رحلت پيامبر (صل اللّه عليه و آله و سلم ) جمع كرد همين مصحف متداول امروزيست كه در دست ماست يعنى تحريف نشده .
2- قرآن مجيد موقع نزول حركه نداشت در اواخر قرن اول هجرى ابوالاسود دُئَلى به راهنمائى على (عليه السلام) دستور زبان عربى را نوشت و در زمان حكومت عبدالملك خليفه اموى به امر او نقطه گذارى شد به اين ترتيب ابهام خط و خواندن قرآن تا اندازه اى رفع گرديد ولى باز مشكل ابهام فى الجمله حلّ مى شد نه بالجمله ، تا اينكه خليل بن احمد نحوى معروف ره كه واضع علم عروض بود مدّ و تشديد و ضمّه و كسره و فتحه و سكون و تنوين را با يكى از حركات سه گانه بنا نهاد باين طريق ابهام تلفظ قرآن رفع گرديد.
3- در ذريعه از ابومخنف نقل مى كند كه اهل شام از شهادت امام حسين (عليه السلام) متنبّه شدند بازارها را تعطيل كرده به عزادارى پرداختند و مى گفتند ما نمى دانستيم اين سر امام حسين (عليه السلام) است به ما گفته بودند سر خارجى است چون يزيد اين را شنيد از شورش مردم ترسيد قرآن مجيد را جزء جزء نمود و در مسجد ميان مردم بخش كردند تا مردم بعد از نماز قرآن بخوانند و صحبت از امام (عليه السلام) نكنند لذا قرآن به 30 جزء تقسيم شد.