مـــعــارف قــــرآن
جــلــد 6
نــویـــسـنــده: جــمــعــے از نــویــســنــدگـان
فــــصــــل اول
مــعــارفــے از جزء 25
❤ |
مـــعــارف قــــرآن
جــلــد 6
نــویـــسـنــده: جــمــعــے از نــویــســنــدگـان
فــــصــــل اول
مــعــارفــے از جزء 25
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
معارفى از جزء بيست و پنجم
جزء بيست و پنجم قرآن مجيد شامل سورههاى #شورى، #زخرف، #دخان و #جاثيه مىباشد.
«#شورى» چهل و دومين سوره قرآن، مكى و داراى 53 آيه است كه در مورد وحى و چگونگى ارتباط با خدا، دلايل توحيد، معاد و فضايل اخلاقى گفتگو مىكند، مؤمنان را به «مشاوره» در امور مهم فرا مىخواند و بدين سبب به «شورى» نامگذارى شده است.
«#زخرف» نيز با 89 آيه در مكه نازل شده است. در اين سوره، از ويژگيهاى قرآن رسالت پيامبران، معاد، دلايل توحيد، آثار شرك و مجازات مشركان سخن به ميان آمده و ضمن ياد كردن از حضرت ابراهيم، حضرت موسى و حضرت عيسى عليهم السلام از ارزشهاى باطل و زرق و برق دنيا انتقاد شده است. اين سوره را به كلمه «زخرف» (زينت) كه در آيه 35 آن آمده نامگذارى كردهاند.
ادامه:سوره دخان و جاثیه1398/03/22
https://t.me/shahrenuraniquran
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
سوره دخان و جاثیه
«#دخان» هم مكى و داراى 59 آيه است كه درباره عظمت و زمان نزول قرآن، اوصاف خدا، معادشناسى، انتقام خدا از فرعونيان، مجازات كافران، پاداش مؤمنان در قيامت و حذف آفرينش سخن مىگويد؛ در ضمن در اين سوره به دود فراگير در جهان (دخان) كه از مقدمات قطعى قيامت است اشاره شده و به همين مناسبت، «دخان» ناميده شده است.
«#جاثيه»، نيز مكى و داراى 37 آيه است. هدف كلى آن دعوت عمومى به توحيد، شريعت پيامبر اسلام و ضرورت تبعيّت از آن است. در اين سوره درباره سرنوشت ستمگران، ماده پرستان، گمراهان و اقوام سركش و به زانو درآمدن آنها در دادگاه الهى قيامت سخن رفته است و به همين مناسبت «جاثيه؛ يعنى به زانو در آمده» نام گرفته است.
ادامه:راز تفاوتها1398/03/23
https://t.me/shahrenuraniquran
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
راز تفاوتها
«أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعيشَتَهُمْ فِى الْحَيوةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْريّاً وَ رَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ وَ لَؤْلا انْ يَكُونَ النَّاسُ امَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَيْها يَظْهَرُونَ وَ لِبُيُوتِهِمْ ابْواباً وَ سُرُراً عَلَيْها يَتَّكِئُونَ وَ زُخْرُفاً وَ انْ كُلُّ ذلِكَ لَمَّا مَتاعُ الْحَيوةِ الدُّنْيا وَالْاخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقينَ».
آيا آنان رحمت پروردگارت را تقسيم مىكنند؟ ما روزى آنها را در اين دنيا ميانشان تقسيم كرده و بعضى را بر بعضى برترى داديم تا يكديگر را مسخّر كرده (و با هم تعاون نمايند)؛ و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع آورى مىكنند بهتر است! و اگر (تمكّن كّفار از مواهب مادى) سبب نمىشد كه همه مردم امت واحد (در گمراهى) شوند، ما براى كسانى كه به (خداوند) رحمان كافر مىشدند خانههايى قرار مىداديم با سقفهايى از نقره و نردبانهايى كه از آن بالا روند و براى خانههايشان درها و تختهايى (زيبا و نقرهاى) قرار مىداديم كه بر آن تكيه كنند؛ و انواع زيورها؛ ولى تمام اينها بهره زندگى دنياست، و آخرت نزد پروردگارت از آنِ پرهيزكاران است.
ادامه دارد...1398/03/25
https://t.me/shahrenuraniquran
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
راز تفاوت ها
دنياگرايان داشتن مال و جاه را ارزش مىدانستند و هر كس كه امكانات مادّى بيشترى داشت محبوبتر بود و حتى صاحبان مقامهاى مذهبى را با همين ملاك مىسنجيدند و كسى را كه مال و مكنت زيادى داشت به پيامبرى سزاوارتر مىديدند. قرآن با اين تفكّر به مبارزه برخاست و با مردود داشتن آن، اعلام كرد كه ملاك امتياز تنها در داشتن تقوا و ايمان راستين است. داشتن مال و فرزند ارزش ذاتى ندارد، كم و زياد بودن آنها ناشى از تفاوتهاى طبيعى و اختلاف استعدادهاست و زمينه لازم براى تسخير برخى بر برخى
ديگر را فراهم مىآورد و اين تسخير كه از روى حكمت الهى و مايه قوام حيات اجتماعى است، سبب تنظيم امور در جامعه بشرى مىگردد.
ادامه:معنا و فلسفه تسخير1398/03/26
https://t.me/shahrenuraniquran
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
معنا و فلسفه تسخير
زندگى بشر اجتماعى است و اداره آن جز از راه تعاون و خدمت متقابل امكانپذير نيست.
هرگاه همه مردم از نظر زندگى، استعداد و مقام اجتماعى در يك سطح باشند بنيان خدمت متقابل مردم به يكديگر متزلزل مىشود.
پس وجود تفاوتها بين افراد جامعه و در نتيجه تسخير يكديگر امرى ضرورى است؛ البته تسخير در اين جا يك طرفى نيست كه گروه خاصى گروه ديگرى را براى هميشه مُسخّر خود سازند و به صورت ظالمانه از آنها بهرهكشى كنند، بلكه مقصود، استخدام عمومى مردم نسبت به يكديگر و تسخير طرفينى است يعنى افراد يك جامعه از استعداد، ذوقها و امكانات خاص همديگر بهره مىگيرند.
پس تسخير به معناى بهرهگيرى از استعدادهاى يكديگر و همكارى و تعاون است نه استثمار و بهرهكشى برخى از برخى ديگر.
ادامه:تسخير و استخدام متقابل1398/03/27
https://t.me/shahrenuraniquran
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
تسخير و استخدام متقابل
چون خدمات متقابل دستگاه تنّفس، گردش خون و ساير ارگانهاى بدن است كه در شعاع فعاليتّهاى داخل در خدمت همديگرند و اين نوع تسخير هرگز اشكال ندارد بلكه بدون اين شيوه كار مردم اصلاح نمىشود چنانكه امام على عليه السلام مىفرمايد:
«وَ اعْلَمْ انَّ الرَّعِيَّةَ طَبَقْاتٌ لا يَصْلُحُ بَعْضُها الَّا بِبَعْضٍ وَ لا غِنى بِبَعْضِها عَنْ بَعْضٍ»
بدان كه شهروندان طبقات مختلفاند كه امور بعضى جز با بعضى ديگر اصلاح نمىيابد و آنان از همديگر بىنياز نيستند.
تفاوتهاى طبيعى و خدادادى منشأ آثار، خيرات، بركات و جذابيّت است.
اگر جهان طبيعت يكسان بود و يا يك رنگ داشت، حيات و زيبايى براى بشر بىمعنا بود.
جوامع بشرى نيز اگر از نظر استعداد، رزق، اراده، فقر و ثروت، رياست و مديريّت و ... يكسان بود، حيات اجتماعى براى بشر امكان پذير نبود. خداوند توانائيهاى فكرى، جسمى و طبيعى را بين تمام افراد بشر جهت تحقق حيات اجتماعى تقسيم كرده است.
ادامه:بىارزشى دنيا1398/03/28
https://t.me/shahrenuraniquran
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
بىارزشى دنيا
آيه مورد بحث در ادامه، بر اين امر نظر دارد كه مال و متاع دنيا بىارزش است و نبايد رسيدن به آن را هدف قرار داد بلكه ارزش آن در حدّ استمرار بخشيدن به زندگى دنيايى است.
خداوند براى تفهيم اين مطلب به انسانها اينگونه فرموده كه اگر دادن ثروت زياد به كفار سبب نمىشد كه همه مردم به كفر گرايش پيدا كنند، اموال فراوانى را به سبب بىارزشى آن در اختيار كافران قرار مىداد، اما چون سبب اجتماع همه مردم بر كفر و گمراهى مىشود چنين كارى را انجام نداده است.
البته تفسير ديگرى نيز براى اين آيه شده است و آن اينكه اگر نبود كه خداوند سنت ثابتى را در بين همه مردم قرار داده و آن يكسان بودن مردم در بهرهبردارى از ثمره كار و كوشش خود است، به سبب بىارزشى متاع دنيا، همه زيورهاى دنيوى را در اختيار كافران قرار مىداد، اما چون چنين سنت ثابتى كه هر كس در حد تلاش و امكانات خود بهره دنيوى مىبرد- صرف نظر از مؤمن يا كافر بودنش- را در بين خلقش جارى نموده است، پس همه تنعمات را در اختيار كافران قرار نمىدهد.
ادامه:به جا ماندن نعمتها1398/03/29
https://t.me/shahrenuraniquran
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
به جا ماندن نعمتها
«كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ كَريمٍ وَ نَعْمَةٍ كانُوا فيها فاكِهينَ كَذلِك وَ اوْرَثْنها قَوْماً اخَرينَ فَما بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّماءُ وَ الْارْضُ وَ ما كانُوا مُنْظَرينَ»
بعد از خود چه باغها، چشمهسارها، زراعتها و قصرهاى زيبا و گرانقيمت و نعمتى كه در آن غرق شادمانى بودند، بر جاى گذاشتند، اين چنين بود ماجراى آنان، و ما آن نعمتها را بر مردمى ديگر وا گذاشتيم، نه آسمان و زمين بر آنها گريست و نه به آنها مهلت داده شد.
بهرهمندى بسيار از نعمتها، فرعونيان را به استكبار كشاند تا جايى كه بندگان خدا را به بردگى گرفتند. خداوند، حضرت موسى را به سوى آنان فرستاد تا آنان را به ايمان و عبوديت، دعوت و هدايت كند و بنىاسرائيل را از سلطه آنان نجات بخشد. ولى آنان با تكيه بر قدرت و شوكت و مظاهر نعمت كه داشتند، تسليم نشدند و در مقابل حضرت موسى موضع گرفتند و وقتى موسى و بنىاسرائيل شهر را ترك كردند به تعقيب آنان پرداختند تا اينكه به خواست خدا در درياى نيل غرق شدند.
خداوند در اين آيات با يادآورى اين داستان به همه دنياداران سركش هشدار مىدهد كه به سرنوشت فرعونيان بنگريد كه چگونه آنان هلاك شدند و همه نعمتها و داراييها و باغها و نهرها و كاخهايشان به جا ماند و ديگران در بهرهگيرى از اين نعمتها جايگزين آنان شدند. پس عبرت بگيريد و بدانيد كه بالاخره روزى شما هم نابود مىشويد و داراييهايتان براى ديگران به جا مىماند. پس بدانها مغرور نشويد و سركشى نكنيد.
ادامه:اشاره معصومین علیهم السلام به عبرت ها1398/03/30
https://t.me/shahrenuraniquran
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
❤ |
اشاره معصومین علیهم السلام به عبرت ها
معصومين عليهم السلام نيز در مناسبتهاى مختلف به اين گونه عبرتها اشاره مىكردند.
روزى حضرت على عليه السلام با همراهانشان از مدائن مىگذشت، يكى از آنان با مشاهده خرابههاى قصر كسرى شعرى عبرت آموز قرائت كرد. امام فرمود:
چرا اين آيات را نخواندى:
«كَمْ تَرَكُوا مِنْ ...»
و زمانى ديگر امام به هنگام گذر از گورستان خطاب به مردگان چنين فرمود:
«امَّا الدُّورُ فَقَدْ سُكِنَتْ وَ امَّا الْازْواجُ فَقَدْ نُكِحَتْ وَ امَّا الْامْوالُ فَقَدْ قُسِمَتْ هذا خَبَرُ ما عِنْدَنا فَما خَبَرُ ما عِنْدَكُمْ؟»
اما (بعد از شما) خانههايتان مسكن (ديگران) گرديد و زنهايتان همسر ديگران شدند و اموالتان تقسيم گرديد. اين بود خبر آنچه نزد ماست و اما در نزد شما چه خبر است؟
و سپس آن حضرت فرمود:
اگر به آنان اجازه سخن مىدادند، به شما خبر مىدادند كه بهترين توشه، تقوا است.
گريه آسمان و زمين
آل فرعون به مقتضاى سنت خداوند كه هر متخلفى را مجازات مىكند به هلاكت رسيدند. آسمان و زمين هم از هلاكت و فقدان آنان متأسف نشدند و عزا نگرفتند. ممكن است «گريه نكردن آسمان و زمين» كنايه از آنان باشد كه فقدان آنان و نابود شدنشان براى كسى يا چيزى سبب اندوه نمىشود؛ زيرا آنها در نزد خدا و مخلوقات خدا هيچ جايگاهى نداشتند و از قرب و منزلتى برخوردار نبودند؛ و ممكن است اشاره به اين باشد كه واقعاً آسمان و زمين براى آنان گريه نكرد زيرا گريه آسمان و زمين گر چه براى ما خيلى قابل فهم نيست ولى حقيقت دارد همچنان كه تسبيح آنها حقيقت دارد.
ادامه دارد...1398/04/1
https://t.me/shahrenuraniquran
رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...
با ما همراه باشید در
کانال شهر نورانی قرآن
گروه شهر نورانی قرآن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)