دو نکته:
اول. خداوند متعال حکیم است و تقدیر او نیز حکیمانه است و از این کار هم با تعبیر امر حکیم یاد کرد بنابراین واقعه ای که رقم می خورد حکیمانه و به تعبیر عامیانه روی حساب و کتاب است. برای مثال در شب قدر رقم می خورد: فلانی که با اختیار خود، فلان کارها را انجام خواهد داد به اضافه کارهایی که انجام داده است به همراه تأثیر عوامل دیگری مانند دعای خیر یا آه دردمندانه دیگران در حق او، به فلان سرنوشت خیر یا ناگوار دچار شود. به عبارت دیگر رابطه منطقی و ریاضی دو طرف تساوی به امضاء می رسد.
اگر کسی طرف اول این تساوی را که مربوط به اوست را بعد از این شب تغییر داد و آن در جهت خوب یا بد تغییر داد به شکل خودکار ، طرف دیگر تساوی متناسب با طرف اول تغییر می کند. چه بسا کربلای نوشته شده با گناهی از دست برود و کربلایی نانوشته با ترک واقعی یک گناه یا انجام یک کار خالصانه روزی انسان شود. تعابیری که مانند تغییر نعمت که در ادعیه و روایات به چشم می خورند بیانگر همین مطلبند.
دوم. از تفسیری که گذشت استفاده مىشود شب قدر منحصر در آن شب و آن سال نزول نیست؛ بلکه هر ساله این وقایع در یک شب خاص به نام شب قدر تکرار می شود؛ شبی که در آن، امور سال آینده تا شب قدر سال بعد اندازه گیرى و مقدر مىشود. این تکرار را می توان از کلمه «یفرق» که فعل مضارع است و استمرار را مىرساند به خوبی استنباط کرد.[2]
منظور از بهتر بودن این شب از هزار شب به طورى که مفسرین تفسیر کردهاند بهتر بودنش از نظر فضیلت عبادت است. این معنا با هدف قرآن هم تناسب دارد؛ چون هدف اصلی قرآن، نزدیک کردن مردم به سوى خدا و زنده کردن آنها با عبادت است بنابراین منظور از برتری، ارزش عبادت در آن شب است که از هزار شب عبادت برتر است. ناگفته نماند این همان معنایی است که در روایات نیز به آن اشاره شده است
پس ما در ماه رمضان شبی داریم که در آن شب، یکبار قرآن به صورت دفعی و یکجا بر قلب مطهر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد و در همان شب هر ساله مقدرات یک ساله رقم می خورد؛ بنابراین آن شب، شب نزول قرآن است (یکبار) و شب قدر است (هر سال).