یاس بی نشان
یادگار فاطمه
به جز علی، چه کسی غمگسار فاطمه بود؟
کسی که با خبر از روزگار فاطمه بود
به گاه شادی و غم در کنار او می زیست
علی به فصل خزان هم، بهار فاطمه بود
دمی نشد ز علی غافل آن سلاله ی نور
که پیروی ز امامت، شعار فاطمه بود
سحرگهان پی طاعت چو محو حق می شد
هزار آینه، حیران ز کار فاطمه بود!
به روز حادثه یا فضه خذینی! گفت
که فضه در همه دم، رازدار فاطمه بود
اگر سپهر، زبان داشت بر ملا می کرد
که نیلی از چه سبب گلعذار فاطمه بود؟
به دست خصم، گل ناشکفته اش پژمرد
عجب گلی که بهین یادگار فاطمه بود!
نعمت اللَّه شمسی پور