با ما با باشید تا شهادت آقا علی ابن موسی الرضا علیه السلام
با ما با باشید تا شهادت آقا علی ابن موسی الرضا علیه السلام
خدایا به حق محمد و آل محمد (ص)محبت اهل بیت را در دل ما افزون بفرما
آمین
مدیریت محتوایی انجمن (2013_12_27), گل مريم (2014_01_01), شهاب ثاقب (2013_12_26)
خدایا به حق محمد و آل محمد (ص)محبت اهل بیت را در دل ما افزون بفرما
آمین
مدیریت محتوایی انجمن (2013_12_27), یا علی ابن الحسین (2015_12_12), گل مريم (2014_01_01), شهاب ثاقب (2013_12_26)
ای هشتمین ستاره هفت آسمان!
هنوز نام تو گرهگشاترین است و من در این غربتکده خاکی در کنار غربت تو،
همه تنهاییها را فراموش میکنم و دخیل میبندم به حریمت اشکهای دلتنگیام را…
خدایا به حق محمد و آل محمد (ص)محبت اهل بیت را در دل ما افزون بفرما
آمین
مدیریت محتوایی انجمن (2013_12_27), گل مريم (2014_01_01), شهاب ثاقب (2013_12_26)
رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم
ستدفن بضعه منى بخراسان ما زارها مکروب الا نفس الله کربته ولا مذنب الا غفر الله ذنوبه.
پاره تن من در خراسان دفن خواهد شد، هیچ گرفتار و گنهکارى اورا زیارت نکند جز این که خداوند گرفتارى او را برطرف سازد وگناهانش را ببخشاید.
عیون اخبار الرضا، ج2، ص257.
خدایا به حق محمد و آل محمد (ص)محبت اهل بیت را در دل ما افزون بفرما
آمین
گل مريم (2014_01_01)
دو دستور اخلاقی از امام رضا علیه السلام
محمد بزنطی گوید: در محضر حضرت امام رضا (علیه السلام) بودم فرمود: امیرمۆمنان علی (علیه السلام) فرمود: لایأبی الکرامة الّا حمار: از کرامت و بزرگواری، جز الاغ جلوگیری نمی کند. عرض کردم : معنی این سخن چیست؟ به دو مصداق از کرامت اشاره کرد و فرمود:۱- در موردی که بوی خوش (از گل یا گلاب و عطر) به شما عرضه می کنند، ولی شما ممانعت می کنید.۲- در مجلس، جا، باز می کنند، بنشینید ولی شما (بدون عذر) در آنجا نمی نشینید.در این دو صورت، شما از کرامت (و بزرگواری که به سوی شما عرضه شده) جلوگیری کرده اید و این درست نیست و خلاف اخلاق اسلامی می باشد.
شهادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، امام رضا علیه السلام، بر همه ی مسلمانان
تسلیت باد
خدایا به حق محمد و آل محمد (ص)محبت اهل بیت را در دل ما افزون بفرما
آمین
(یارهای وفادار، امشب گریه می کنند)
هان، ای رضا علیه السلام ! بگیر و بنوش. این جام شوکران، مُزدِ ولیعهدی توست. انگورهای فاجعه، این بار شرابی دیگرگونه آفریده اند.
مام آسمان، فرزند جگر سوخته خویش را به نام، می خواند؛ پاسخی باید داد. کهکشان آغوش گشوده است.
کدام مظلومیّت از این وسیع تر؟ گناه بزرگ بخشیده نخواهد شد؛ این که خلیفه خداوند را، ولیعهد ابلیس دانستند. غربت را ای مردم! چگونه معنا می کنید؟ چه کسی خواهد فهمید که ستاره ای دور افتاده از کهکشان خویش، در تاریکیِ مطلقِ شبی جان کاه، چگونه جامِ تلخ را نوشیده است!
جاده بازگشت به کهکشان، از عمقِ زهرآگین ترین خوشه های انگور می گذرد. آه! که این کهکشان، چه جاده جگر سوزی دارد؟!
دیشب چگونه شبی بود؟ اینک که سپیده کاذب برآمده است؛ پسی آیا زین پس، هرگز سپیده ای سر خواهد زد، وقتی که آفتاب را به خاک سپرده ایم؟
اندیشه های سرگردان، سرم را به یغما می برند. اینک، من تنها مانده ام در هجومِ سوارانی که از من می گذرند و نیمه شبان، به سمت خانه ای می تازند که چراغش همواره روشن بوده است.
مردِ منتظر را حس می کنم و کوله باری که بر دوش گرفته است. جاده ای مفروش از ستارگان، پیش پایش گسترده می شود. بنوش مولا! وقتِ رفتن است، که هجرتی این گونه، تقدیر دیرین پدران و فرزندان توست.
خدایا به حق محمد و آل محمد (ص)محبت اهل بیت را در دل ما افزون بفرما
آمین
هشتمین مظلوم
ماه صفر به پایان می رسد.
شهادت امام هشتم در آخرین روز این ماه، پایان دو ماه سوگورای است.
از آغاز محرم، سرشک غم باریده ایم، تا عاشورا، اربعین، بیست وهشتم صفر و سرانجام روز شهادت حضرت رضا علیه السلام .
اینک جهان تشیع در سوگ غریب خراسان است، والا مردی که در راه آرمان، و برای کسب خشنودی حضرت حق، شکیبا و استوار، رضای الهی را به جان پذیرفت و رهروان طریق توحید را تا رسیدن بر قله های شرف و وادی رستگاری رهنمون شد.
هشتمین مظلوم، عصاره ایمان و هدف، آمیزه ای از دانش و تقوا، عبادت و بینش، مبارزه و پایداری و اراده و همت بود.
او، هر چند در اوج عزت و جلال، اما اسیر ظلم مأمون بود. آنگونه که گاهی از خدایش، مرگ می طلبید.
آه از آن انگور مسموم، که رضای آل محمد علیهم السلام را به رضوان برد. وای از آن زهر جفا که امام جواد را یتیم کرد و داد از آن مرگ غریبانه که حضرت معصومه علیهاالسلام را درحسرت دیدار پدر، گریان نهاد.
خدایا به حق محمد و آل محمد (ص)محبت اهل بیت را در دل ما افزون بفرما
آمین
شهادت امام
مامون تصميم به قتل امام گرفت،زيرا دريافته بود كه به هيچ روى نمىتواند امام را آلت دستخويش قرار دهد،و عظمت امام و توجه جامعه نسبتبه آن گرامى نيز روز افزون بود، و با تمام كوششهاى مامون كه مايل بود بر شخصيت اجتماعى امام لطمهيى وارد سازد، شخصيت و احترام امام روزاروز اوج بيشترى مىگرفت،و مامون مىدانست هر چه وقتبگذرد حقانيت امام و تزوير مامون بر ملاتر مىشود،و از سوى ديگر عباسيان و طرفداران آنان از عمل مامون در واگذارى وليعهدى خود به امام،ناراضى بودند و حتى به عنوان مخالفت در بغداد با«ابراهيم بن مهدى عباسى»بيعت كردند،و بدين ترتيب حكومت مامون از جهات مختلف در خطر قرار گرفته بود،لذا پنهانى در صدد نابودى امام بر آمد و او را مسموم ساخت تا هم از امام خلاصى يابد و هم بنى عباس و طرفدارانشان را به سوى خود جلب كند،و پس از شهادت آن گرامى به بنى عباس نوشت:
شما انتقاد مىكرديد كه چرا مقام ولايتعهدى را به على بن موسى الرضا واگذاشتهام،آگاه باشيد كه او درگذشت،پس به اطاعت من در آييد» (1) مامون مىكوشيد طرفداران و پيروان امام رضا عليه السلام از شهادت امام مطلع نشوند،و با تظاهر و عوامفريبى مىخواست نايتخود را پنهان سازد و وانمود كند كه امام به مرگ طبيعى در گذشته است،اما حقيقت پنهان نماند و ياران ويژهى امام و وابستگان از ماجرا با خبر شدند.
«ابا صلت هروى»كه از ياران نزديك امام رضا عليه السلام است،گفتارى دارد كه چگونگى امور فيما بين مامون و امام،و سر انجام قتل آن گرامى را براى ما بازگو مىكند:
«احمد بن على انصارى»مىگويد از«ابا صلت»پرسيدم:
چگونه مامون با آنكه به احترام و دوستدارى امام تظاهر مىكرد و او را وليعهد خود ساخت، ممكن استبه قتل او اقدام كرده باشد؟
«ابا صلت»گفت:مامون چون عظمت و بزرگوارى امام را ديده بود اظهار احترام و دوستى مىكرد،و او را وليعهد خود نمود تا به مردم وانمود كند كه امام دنيا دوست است،و در چشم مردم سقوط كند،اما چون ديد بر زهد و تقواى امام لطمهيى وارد نيامد و مردم از امام چيزى بر خلاف قدس و تقوى نديدند،و بهمين جهت مقام و فضيلت امام نزد مردم روزافزون شد، مامون از متكلمان شهرهاى مختلف افرادى را گرد آورد به اميد آنكه يكى از آنان در بحث علمى بر امام غلبه كند و مقامعلمى امام نزد دانشمندان شكستبخورد،و آنگاه بوسيلهى آنان نقض امام نزد عامهى مردم مشهور شود،اما هيچكس از يهوديان و مسيحيان و آتش پرستان و صائبين و برهمنان و ملحدان و دهرى مذهبان و نيز هيچ جدل كنندهيى از فرقههاى مسلمانان با امام سخن نگفت مگر آنكه امام بر او پيروز شد و او را به استدلال خويش معترف ساخت،و چون چنين شد مردم مىگفتند:«به خدا سوگند امام براى خلافت اولى و شايستهتر از مامون است»و ماموران مامون اين خبرها را براى او بازگو مىكردند،و او سختخشمگين مىشد و آتش حسدش زبانه مىكشيد.و نيز امام عليه السلام از گفتن حق در برابر مامون پروا نداشت،و در بسيارى مواقع چيزهايى كه ناخوشايند مامون بود مىفرمود،و اين نيز موجب شدت خشم مامون و كينهى او نسبتبه امام مىشد،و سر انجام چون از حيلههاى گوناگون خود عليه امام نتيجه نگرفت پنهانى امام را مسموم ساخت» (2)
و نيز«ابا صلت»كه خود همراه امام بوده،و در دفن امام نيز شركت داشته است مىگويد در راه بازگشت از مرو به بغداد در طوس مامون امام را با انگور مسموم به قتل رساند. (3)
پيكر پاك امام،در همان بقعهيى كه هارون قبلا مدفون شده بود،در جلوى قبر هارون بخاك سپرده شد.واقعهى شهادت امام رضا عليه السلام در روز آخر ماه صفر سال 203هجرى بود و در اين هنگام امام پنجاه و پنجسال داشت...
درود خدا و پيامبران و پاكان و نيكان بر روح مقدس آن بزرگوار.
بارى،سكوت و تحريف تواريخ موجب آن شده كه ابعاد جنايات برخى ستمگران و از آن جمله مامون عباسى براى آيندگان بدرستى آشكار نباشد،مامون با رذيلت و حيلهگرى نه تنها امام عليه السلام را سر انجام مسموم و مقتول ساخت،بلكه بسيارى از وابستگان امام و علويان بزرگوار و شيعيان وفادار به امام را نيز يا نابود كرد يا آوارهى شهرها و دشتها و كوهها نمود،و چنان عرصه را بر آنان تنگ ساخت كه آن گراميان پنهان و گمنام هر يك بگوشهيى فرارى شدند،و سر انجام برخى شربتشهادت نوشيدند و برخى نيز گمنام زيستند و مردند،و از تاريخ زندگى بسيارى از آنان هيچ خبرى در دست نيست و برخى خبرهاى پراكنده نيز توسط شيعيان ضبط و محفوظ مانده است...
1-طبرى ج 11 ص 1030- البداية و النهايه ج 10 ص 249 و غير آن به نقل حياة الامام الرضا ص 349
2- عيون اخبار ج 2 ص 241
3- عيون اخبار ج 2 ص 245
به نقل از پيشواي هشتم امام رضا (ع)
خدایا به حق محمد و آل محمد (ص)محبت اهل بیت را در دل ما افزون بفرما
آمین
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)