حجتیه‌ای کیست، چه می‌گوید، و چه می‌کند؟!(2)


در شماره قبل به طور مختصر با چگونگی تشکیل انجمل حجتیه و هدف از تشکیل آن و نیز فعالیت های این انجمن در دوران قبل از انقلاب آشنا شدیم، همچنین اشاره شد به اینکه حجتیه ای ها معتقدند که قبل از آنکه حضرت حجت(عج) بیایند کسی حق ندارد حکومت اسلامی تشکیل دهد و اگر هم بدهد فایده ای نخواهد داشت! از همین رو بود که با شاه هم مشکل خاصی نداشتند؛ یعنی به عبارتی حاکم که باشد و حکومت چه، برای شان خیلی فرق ندارد. مهم این است که دینمان را حفظ کنیم و خودمان را آماده کنیم تا وقتی حضرت ظهور کردند به ایشان بپیوندیم و برای برقراری حکومت عدل جهانی تلاش نماییم و ...

ویژگی های منتظران حقیقی را هم که از ایشان بپرسی و تکالیف او را که بخواهی خواهند گفت: «برای تعجیل در فرج آقا دعا کن! برای سلامتی آقا صدقه بده!دعای ندبه و عهدت ترک نشود و ...» راستی مگر جز این است که اینها نیز جزیی از توصیه های دینی ما به مؤمنان عصر غیبت می باشند؟!

مشکل کجاست؟

راستش همه ماجرا این نیست. اگر کسی واقعاً بخواهد یک جریان فکری اصیل داشته باشد و در کارهایش نقد جریانات انحرافی را هم قرار دهد هیچ اشکالی ندارد اما به شرطی که شیعه گی اش را مخدوش نکند! یعنی چه!؟ یعنی مصداق کسانی که در تپه های اطراف کربلا برای فرزند رسول خدا(صلی الله علیه و آله) دعا می کردند و او را یاری نمی دادند چون حاکم وقت را نماینده خدا می دانستند یا ترسو و عافیت طلب بودند، نباشد آن شیعه، شیعه قلابی است!
اینکه این جماعت را - مسامحتاً - دلسوزان دین خواندیم بیراه نبود چرا که کم نبودند کسانی از آنان که حداقل پس از انقلاب به جریان مردم پیوستند و شهید دادند و انقلابی شدند. انصاف این است که باید حساب اقلیت فرصت طلب و مقدس مآب و خائنین آگاه را از غافلان و توابین و فریب خوردگان این جریان جدا دانست.