انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 29

موضوع: پرسشهای شما پاسخهای المیزان «جلد اول»

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض پرسشهای شما پاسخهای المیزان «جلد اول»






    پیشگفتار

    نام کتاب : پرسشهای شما پاسخهای المیزان «جلد اول»


    نویسنده: علیرضا اسداللهی‏ فرد

    کتاب المیزان فی تفسیر القرآن تألیف علامه بزرگوار حضرت آیت الله سید محمد حسین طباطبایی (قدس سره) یکی از نادرترین تفاسیر شیعی است و به حق کتابی است که در تبین و تفسیر آیات الهی با تکیه به خود آیات، کار بدیع و بی بدیلی است و سالها باید تا عظمت این اثر گرانبها شناخته شود و رهپویان نور الهی از آن منور گردند.
    این اثر در هر زمینه‏ ی علمی قابل استفاده است و هر کس می‏تواند به اندازه‏ ی وسع علمی‏ اش از آن بهره‏ مند گردد.
    کتابی است که جوابگوی شبهات و سؤالهای بی‏ پاسخ هر مخاطبی است. در این کتاب با تکیه بر منطق وحی و عقل سلیم بر حق جویان طریق مستقیم ره و تشنگان راه دوست را سیراب می‏نماید.
    ما هم از این خرمن عظیم و از این دریای بیکران، به اندازه‏ ی وسع علمی ناچیزی که داریم خوشه چینی کرده و تلاش نمودیم تا از زاویه‏ ی پرسشهای روز در صدد پاسخ یابی از این دریای علمی گردیم و به حق از این درّ گرانمایه پاسخ یافتیم و آن را در مجموعه‏ ای که به نام پرسشهای شما و پاسخهای المیزان نامیدیم، گردآوری کردم که جلد اول آن را به دانش پژوهان و دانش دوستان و برای تشنگان معرفت و سیر و سلوک طریق صحیح، عرضه داشتیم. که ان شاء الله بزودی جلد دوم و دیگر مجلدات آن نیز به چاپ می‏رسد.

    کارهایی که این حقیر در این کتاب انجام داده‏ ام عبارت است از ایجاد سؤال و تنظیم جواب از ابتدای تفسیر تا جلد بیستم، به این نحو که متن المیزان که در تفسیر آیات قرآنی به مناسبت‏هایی مطالب علمی و موردی داشته و حتی در بعضی متن‏ها استاد در صدد جواب نبوده و من احساس کردم این جواب سؤالی است که ممکن است به ذهن برسد و در حقیقت جواب به صورت متن در غیر صورت پاسخ بود به صورت پاسخ در آوردم بدون اینکه ذره ‏ای محتوای فرمایش مؤلف تغییر کند و یا بصورت دیگری در بیاید، ضمن اینکه دقیقا محل جواب را آدرس دادم تا خوانندگان عزیز سؤالی که به ذهنشان می‏رسد به صورت پاسخ دریافت نمایند. همچنین آیاتی که مرحوم علامه در شواهد خود آورده بودند با ترجمه و نشانی آیات در پاورقی آوردام. این سؤالها، عمدتا سؤالهای روز بوده و پاسخهای آن نیز بروز می‏باشد و فکر می‏کنم در هر زمانی قابل استفاده بوده و خواهد بود.
    ضمنا در این راستا از ترجمه‏ ی خوب این تفسیر و تطبین آن با متن عربی المیزان بسیار استفاده نمودم.
    خداوند را شاکرم که این توفیق را به من ارزانی داشت تا از ریزه ‏خواران سفره‏ ی علمی حضرت علامه و مترجم گرانمایه تفسیر عظیم المیزان حضرت آیت الله موسوی باشم. ثواب این اثر را به روح بزرگ و پر فتوح علامه طباطبائی و اجداد طاهرینش هدیه می‏نمایم باشد که دعای خیر ما را فراموش نفرمایند.
    در خاتمه از مؤسسه‏ ی تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی که زیر نظر مقام معظم رهبری (دامت برکاته) است و برای دانش پژوهان ابزار رایانه ‏ای جهت سهولت در دسترسی علمی فراهم نموده ‏اند تقدیر و تشکر می‏نمایم بالاخص از فضلا و مدیران بانک اطلاعات کامپیوتری دارالشفاء که صمیمانه در خدمت رسانی به محققین بدون هیچ چشمداشتی دریغ نداشته‏ اند، سپاسگزارم.
    شهر مقدس قم
    علیرضا اسداللهی‏ فرد
    http://www.ghadeer.org/Book/445

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  2. کاربر زیر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده:

    مدير سايت (2015_07_04)

  3. Top | #2

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    زندگینامه حضرت آیت الله علامه طباطبائی (قدس سره)

    حضرت آیت الله علامه سید محمد حسین طباطبائی در سال 1281 ه ش در یک خانواده‏ی مذهبی و روحانی در شهر تبریز دیده به جهان گشود. وی در شرح حال خود می‏فرماید: من در خاندان علمی در شهر تبریز که از زمانهای دور شهرت علمی پیدا کرده متولد شدم، در پنج سالگی مادرم را و در نه سالگی پدرم را از دست دادم، و از همان کودکی درد یتیم بودن را احساس نمودم ولی خداوند متعال بر ما منت نهاد و زندگی را از نظر مادی بر ما آسان نمود، وصی پدرم به منظور عمل به وصیت آن مرحوم از من و برادر کوچکترم مواظبت می‏کرد و با اخلاقی نیکو و اسلامی از ما نگهداری می‏کرد با اینکه همسرش از ما بچه‏ های کوچک مراقبت می‏کرد خادمی را نیز به این منظور استخدام کرد.

    مدتی از عمرمان که گذشت به مدرسه راه یافتیم و زیر نظر معلم خصوصی که هر روز به منزل ما می‏آمد و به آموختن زبان فارسی و آداب آن و درسهای دیگر ابتدایی پرداختیم و پس از شش سال از آن درسها فارغ شدیم. در آن زمان برای درسهایی ابتدایی پرداختیم و پس از شش سال از آن درسها فارغ شدیم. در آن زمان برای درسهای ابتدایی برنامه مشخصی وجود نداشت بلکه هنگام ورود دانش‏ آموز به مدرسه برنامه ‏ای به صورت مقطعی تهیه می‏شد و هر کسی بر حسب ذوق و استعداد خود تعلیم می‏دید.
    من درس قرآن کریم که پیش از هر چیز آموزش داده می‏شود و گلستان و بوستان سعدی شیرازی، نصاب الصبیان، انوار سهیلی، اخلاق مصور، تاریخ معجم، منش آت امیر نظام و ارشاد الحساب را به پایان بردم.

    اینگونه بود که بخش اول تحصیلات من به پایان رسید. سپس به فراگرفتن علوم دینی و زبان عربی پرداختیم و بعد از هفت سال متنهای آموزشی را که آن زمان در حوزه‏ های علمیه مرسوم بود فرا گرفتیم، در طی این مدت، در علم صرف و اشتقاق کتابهای: أمثلة، صرف میر و تصریف در نحو کتابهای:
    العوامل فی النحو، انموذج، صمدیة، ألفیة ابن مالک همراه با شرح سیوطی و کتاب نحو جامی، مغنی اللبیب ابن هشام،
    در معانی و بیان: کتاب المطول تفتازانی، در فقه: الروضة البهیة معروف به شرح لمعه شهید ثانی، مکاسب شیخ انصاری،
    در اصول فقه: کتابهای المعالم فی أصول الفقه شیخ زین الدین، قوانین الأصول میرزای قمی، رسائل شیخ انصاری، کفایة الأصول آیت الله آخوند خراسانی،
    در منطق: کتابهای الکبری فی المنطق، الحاشیة، شرح الشمسیة،
    در فلسفه: الاشارات و التنبیهات ابن سینا،
    در کلام: کشف المراد خواجه نصیرالدین را خواندم و اینگونه بود که متنهای درس غیر از فلسفه متعالیه و عرفان را به اتمام رساندم.

    برای تکمیل درسهای اسلامی خود به نجف اشرف مشرف شدم و در درس استاد آیت الله شیخ محمد حسین اصفهانی حضور پیدا کردم. همچنین به مدت شش سال متوالی خارج اصول فقه را خواندم، در طی این مدت درسهای عالی فقه شیعی را نزد استادمان آیت الله نائینی تحصیل کردم و نزد آن بزرگوار دوره کامل خارج اصول فقه را نیز به مدت هشت سال نزد آن بزرگوار به پایان بردم، و در کلیات علم رجال نزد مرحوم آیت الله حجت کوه کمری درس خواندم.

    استاد من در فلسفه اسلامی، حکیم اسلامی سید حسین بادکوبه‏ ای بود که نزد آن حضرت کتابهای منظومه سبزواری، اسفار و مشاعر ملا صدرا، شفاء ابن سینا، کتاب اثولجیای ارسطو، تمهید القواعد ابن ترکه و اخلاق ابن مسکویه را خواندم. استاد بادکوبه‏ ای ضمن ابراز علاقه وافر به بنده خود بر درسهایم اشراف کامل داشت و سعی می‏نمود که ریشه‏ های تربیت را در اعماق وجودم مستحکم سازد و همواره مرا به مدارج اندیشه و راههای استدلال راهنمایی می‏فرمود، تا اینکه در طرز تفکر خود بر آن روش خو گرفتم سپس به من فرمود تا در درس استاد هیئت و نجوم سید ابوالقاسم خونساری حاضر شوم. من نیز نزد او دوره کامل ریاضیات عالی و علم هندسه در هر دو بخش: هندسه فضائی و هندسه مسطحه و جبر استدلالی جبر گزاره را خواندم.

    سپس به علت نابسامانی وضع اقتصادی به ناچار به وطن خود بازگشته و در شهر تبریز زادگاه خود منزل گزیدم، در آنجا بیش از ده سال اقامت کردم و در واقع آن روزها، روزهای سیاهی در زندگی من بود زیرا به علت نیاز شدید مادی که برای گذراندن زندگی داشتیم از تفکر و درس دور گشته و به کشاورزی مشغول شدم، زمانی که در آنجا بودم احساس می‏کردم که عمرم تلف می‏شود فقر و تهیدستی روح مرا تیره و تار نموده و ابرهای درد و رنج بر روی من سایه می‏گستراندند، چرا که از درس و تفکر دور بودم، تا اینکه دیده خود را بر وضع زندگیم بستم و شهر تبریز را به مقصد شهر مقدس قم ترک گفتم. هنگامی که به این شهر وارد شدم احساس کردم از آن زندان رنج و درد رهایی یافتم، و خدای منان را شاکرم که دعای مرا اجابت نمود و در راه علم و آماده سازی رجال دین و تربیت نسل صالح برای خدمت به اسلام و شریعت محمدی (صلی الله علیه و آله و سلم)، توفیق را نصیب من ساخت، و تاکنون روزگارم در این شهر مقدس که حرم رسول الله است، سپری شده است. البته، برای هرکس در طول زندگی به مقتضای شرایط روزهای تلخ و شیرینی وجود دارد، به خصوص برای من از این جهت که مدتی از عمر خود را با یتیمی و دوری از دوستان خود گذاراندم و با تمام وجود درد یتیمی را لمس کردم و با حوادث دردناکی در طول زندگی خود روبرو شدم ولی خداوند منان مرا از یاد نبرده، لحظه ‏ای به خود وا نگذاشت. و همواره با نفحات قدسی‏اش مرا در لغزشگاه‏های خطرناک یاری کرده است و احساس می‏کنم که گوئی قدرتی پنهان مرا به خود جذب نموده و تمام موانع را از سر راه من برداشته است.
    هنگامی که کودک بودم و درس صرف و نحو را می‏آموختم، هیچ رغبتی در خود برای ادامه و تحصیل نمی‏یافتم، چهار سال گذشت و من نمی‏فهمیدم که چه بخوانم، ولی بناگاه آرامش در وجودم پدید آمد که گوئی انسان دیروزی نیستم، و در راه علم و اندیشه با جدیت و درک کامل پیش می‏رفتم، و از روز بحمد الله تا آخر روزهای درس که در حدود هفده سال به طول انجامید در راه طلب علم و دانش هیچگونه سستی برایم پیش نیامد و تمام رخدادهای و لذتها و مرارتهای زندگی به فراموشی سپرده، و از همه چیز و همه کس بریدم مگر اهل علم و اصحاب فضیلت، و بر نیازهای روزمره اولیه اکتفا کرده و خود را وقف درس و تعلیم و نشر معارف دینی و تربیت طلاب نمودم.
    بارها شب را تا به هنگام صبح مشغول مطالعه بودم و به خصوص در دو فصل بهار و پاییز، و چه بسیار معضلات علمی که در طی مطالعه برای من حل شده است و درس فردا را قبل از اینکه روزش فرا برسد خود می‏خواندم تا هنگام رویارویی با استاد هیچ مشکلی برای من باقی نماند.
    علامه بعد از عمری طولانی خدمت به نشر و ترویج دین مبین اسلام در سال 1360 ه ش دیده از جهان فرو بست و در جوار حضرت معصومه (علیه السلام) جای گرفت و در بهشت برین با احداد طاهرینش هم نشین گشت روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  4. Top | #3

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    1- آیا راههای رسیدن به خداوند متعال یکسانند؟

    جواب : راههایی که بسوی خداوند متعال منتهی می‏شود از حیث کمال، و نقص و نایابی و رواجی، و دوری و نزدیکی‏ اش از منبع حقیقت، و از صراط مستقیم، مختلف است، مانند راه و ایمان، و عبادت، و اخلاص و اخبات.
    همچنانکه در مقابل این نامبرده ‏ها،، کفر، و شرک و جحود و طغیان و معصیت، نیز از مراتب مختلفی از گمراهی را دارا هستند، همچنانکه قرآن کریم درباره هر دو صنف فرمود: و لکل درجات مما عملوا و لیوفیهم أعمالهم و هم لا یظلمون(1)

    برای هر دسته‏ ای درجاتی است از آنچه می‏کنند، تا خدا سزای عملشان را به کمال و تمام بدهد، و ایشان ستم نمی‏شوند.
    و این معنا نظیر معارف الهیه ‏ای است، که عقول در تلقی و درک آن مختلف است، چون استعدادها مختلف، و به اقسام قابلیت‏ها رنگ می‏گیرد، همچنانکه آیه شریفه 17 سوره رعد نیز به این اختلاف گواهی می‏داد(2).


    2- آیا استعداد مردم برای هدایت و سعادت و رسیدن به صراط مستقیم یکسان است؟

    جواب : از آیه یهدی من یشاء الی صراط مستقیم (3)، چنین استنباط می‏شود که استعداد مردم یکسان نیست. در این جمله کلمه صراط نکره، یعنی بدون الف و لام آمده، و این بدان جهت است که استعداد امتها برای هدایت بسوی کمال و سعادت و یا به عبارتی برای رسیدن به صراط مستقیم مختلف است(4).






    1) سوره انعام / آیه 132؛
    2) المیزان / ج 1 / ص 33؛ أنزل من السماء ماء فسالت أودیة بقدرها فاحتمل السیل زبدا رابیا و مما یوقدون علیه فی النار ابتغاء حلیة أو متاع زبد مثله کذلک یضرب الله الحق و الباطل فأما الزبد فیذهب جفاء و أما ما ینفع الناس فیمکث فی الأرض کذلک یضرب الله الأمثال خداوند از آسمان آبی فرستاد؛ و از هر دره و رودخانه ‏ای به اندازه آنها سیلابی جاری شد؛ سپس سیل بر روی خود کفی حمل کرد؛ و از آنچه در کوره ‏ها؛ برای به دست آوردن زینت آلات یا وسایل زندگی، روی آن روشن می‏کنند نیز کفهایی مانند آن بوجود می‏آید - خداوند، حق و باطل را چنین مثل می‏زند!- اما کفها به بیرون پرتاب می‏شوند، ولی آنچه به مردم سود می‏رساند آب یا فلز خالص در زمین می‏ماند؛ خداوند اینچنین مثال می‏زند!
    3) سوره بقره / آیه 143؛
    4) المیزان / ج 1 / ص 319؛

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  5. Top | #4

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    3- الهامات غیبی و خطورات شیطانی و سخنانی که از این دو ناحیه به گوش می‏رسد چیست؟

    جواب : همانطور که می‏دانید هر لفظی در برابر معنایی وضع و مشتمل بر غرضی است که از آن معنا منظور است، از آن جمله، دو کلمه قول و کلام است که اگر صوت خارج دهان آدمی را کلام و قول می‏گویند برای این است که معنای مورد نظر صاحب صوت را به شنونده منتقل می‏کند.
    بنابراین هر چیزی که این اثر و خاصیت را داشته باشند، یعنی مقصد یکی را به دیگری منتقل سازد، آن نیز کلام است، چه صوتی و لفظی باشد و یا اصوات و الفاظی متعدد باشد، و چه آنکه اصلا از جنس صوت نباشد، مثل اشاره و رمز و انسانها در اینکه صوت مفید فایده ‏ی تام و کامل را کلام بنامند، هیچ توقف و تردیدی نیست که آن کلام است هر چند آن صوت از دهان بیرون نیاید، و همچنین در نامیدن اشاره هر چند مشتمل بر صوت نباشد.

    قرآن کریم هم مانند همه عقلا معانی و مفاهیمی را که به دلها القا می‏شود کلام خوانده و می‏بینم آنچه از ناحیه شیطان به دلهای آدمیان می‏افتد کلام، قول، امر، وسوسه، وحی و وعده خوانده است.
    مثلا در آیه: لا ضلنهم و لأمنینهم و لآمرنهم فلیبتکن ءاذان الأنعام(5) القای شیطان در دل انسانها را، امر خوانده و در آیه کمثل الشیطان اذ قال للانسان أکفر(6) قول نامیده.
    و در آیه: الذی یوسوس فی صدور الناس(7) وسوسه و در آیه: یوحی بعضهم الی بعض زخرف القول غرورا(8) وحی و نیز در حکایت کلام ابلیس یعنی آیه: ان الله وعدکم وعد الحق و وعدتکم فأخلفتکم(9) و در آیه: الشیطان یعد کم الفقر و یأمرکم بالفحشاء و الله یعد کم مغفرة منه و فضلا و الله واسع علیم(10) وعده شیطان خوانده است.
    واین معنا واضح است که اینگونه خطورها که به دل وارد می‏شود و ما آن را به شیطان نسبت داده یکجا می‏گوئیم شیطان گفت من به ایشان امر می‏کنم و جای دیگر می‏گوییم شیطان گفت یا وعده داد، و یا به اولیای خود وحی کرد و یا وسوسه نموده همه‏اش قول و کلامی است که از دهان و با حرکت زبان صورت نمی‏گیرد.
    و از همینجا روشن می‏شود که وعده خدا به مغفرت و فضل که در آیه دیگر در قبال وعده شیطان آمده، نیز کلام است، اما کلامی که به وسیله فرشته صورت می‏گیرد و آن نیز مانند وسوسه و کلام شیطان متکی بر زبان و فضای دهان نیست، و خدای تعالی در آن آیه وعده به مغفرت و فضل را حکمت خوانده و فرمود: یؤتی الحکمة من یشاء و من یؤت الحکمة فقد أوتی خیرا کثیرا(11).
    و نظیر آن، آیه شریفه زیر است که خطور و الهام خدائی را نور خوانده و می‏فرماید: و یجعل لکم نورا تمشون به(12) و آیه شریفه: هو الذی أنزل السکینة فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانهم و لله جنود السماوات و الأرض(13)
    است که بیانش در تفسیر کلمه سکینة در آیه 248 سوره بقره آمده است.
    و همچنین آیه:فمن یرد الله أن یهدیه یشرح صدره للاسلام و من یرد أن یضله یجعل صدره ضیقا حرجا کأنما یصعد فی السماء کذلک یجعل الله الرجس علی الذین لا یؤمنون(14) است که وسوسه شیطان را رجس خوانده و در آیه و یذهب عنکم رجز الشیطان(15) آن را رجز نامید.
    پس از همه این آیات بر می‏آید که شیطان و ملائکه با آدمی تکلم می‏کنند اما نه با زبان، بلکه در دل او معانی را القاء می‏کنند.
    در این میان یک قسم دیگر از تکلم هست که مخصوص خدای تعالی است، و در آیه شریفه: و ما کان لبشر أن یکلمه الله الا وحیا أو من ورای حجاب(16) از آن سخن رفته و آن را به دو قسم تقسیم کرده، یکی تکلم از راه وحی که در این قسم بین خدا و بنده ‏اش حجابی نیست و دوم تکلم از ورای حجاب. این اقسامی از کلام خدا و کلام ملائکه و شیطانها بود.
    اما آن قسمتی از کلام خدای سبحان که به نام وحی خوانده می‏شود، کلامی است که برای طرف خطابش بالذات متعین است و محال است که یک پیامبر وحی را به چیز دیگر اشتباه کند، همانطور که گفتیم، وحی آن قسم از تکلم خدا است که بین او و بنده مورد خطابش هیچگونه حجابی نیست.
    و اما قسم دیگری از تکلم، محتاج به روشنگریها و محکم کاری‏هائی است که سرانجام منتهی به وحی گردد.
    و اما کلام فرشته و شیطان، خطورهای فرشتگان همواره توأم با شرح صدر است و آدمی را به سوی مغفرت و فضل خدا می‏خواند که آن دو هم به ملاکهای دینی بر می‏گردد، به چیزی بر می‏گردد که مطابق دین مبین خدا است، دینی که در کتابش و سنت بیان شده است.
    و خطورهای شیطانی همواره ملازم با تنگی سینه و بخل نفس است و آدمی را به پیروی هوای نفس می‏خواند، و از فقر می‏ترساند، و به فحشا امر می‏کند، که همه اینها به ملاکهائی بر می‏گردد، که مطابق با کتاب و سنت خدا و پیامبرش نیست، و با فطرت خود آدمی نیز مخالف است. مطلب دیگری که تذکرش لازم است این است که انبیا و افراد برجسته‏ای که پشت سر انبیا هستند بسیار می‏شود که فرشته و یا شیطان را هم می‏بینند و هم می‏شناسند، همچنان که قرآن کریم از آدم و ابراهیم و لوط حکایت کرده است، و این خود بهترین دلیل است بر اینکه آن حضرات احتیاجی به نشانه و ممیز ندارند و اما در آن مواردی که صدائی می‏شنوند، و صاحب صدا را نمی‏بینند، البته احتیاج به ممیز دارند همانطور که سایر مؤمنین بدان نیازمندند و آن ممیز هم همانطور که گفتیم باید بالأخره به وحی منتهی گردد و این معنا واضح است(17).







    5) سوره نساء / آیه 119؛ و آنها را گمراه می‏کنم! و به آرزو سرگرم می‏سازم! و به آنان دستور می‏دهم که اعمال خرافی انجام دهند، وگوش چهارپایان را بشکافند،
    6) سوره حشر / آیه 16؛ کار آنها همچون شیطان است که به انسان گفت کافر شو تا مشکلات تو را حل کنم!.
    7) سوره ناس / آیه 5؛ که در درون سینه انسانها وسوسه می‏کند،
    8) سوره انعام / آیه / 112؛ آنها بطور سری و در گوشی سخنان فریبنده و بی‏اساس برای اغفال مردم به یکدیگر می‏گفتند؛
    9) سوره ابراهیم / آیه 22؛ و من به شما وعده باطل دادم، و تخلف کردم!
    10) سوره بقره / آیه 268؛ شیطان، شما را به هنگام انفاق، وعده فقر و تهیدستی می‏دهد؛ و به فحشا و زشتیها امر می‏کند؛ ولی خداوند وعده آمرزش و فزونی به شما می‏دهد؛ و خداوند، قدرتش وسیع، و به هر چیز داناست. به همین دلیل، به وعده‏ های خود، وفا می‏کند.
    11) سوره بقره / آیه 269؛ خدا دانش و حکمت را به هر کس بخواهد و شایسته بداند می‏دهد؛ و به هر کس دانش داده شود، خیر فراوانی داده شده است.
    12) سوره حدید / آیه 28؛ و بر ای شما نوری قرار دهد که با آن در میان مردم و در مسیر زندگی خود راه بروید.
    13) سوره فتح / آیه 4؛ او کسی است که آرامش را در دلهای مؤمنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند؛ لشکریان آسمانها و زمین از آن خداست،
    14) سوره انعام / آیه 125؛ آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه ‏اش را برای پذیرش اسلام، گشاده می‏سازد؛ و آن کس را که بخاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سینه‏اش را آنچنان تنگ می‏کند که گویا می‏خواهد به آسمان بالا برود؛ این گونه خداوند پلیدی را بر افرادی که ایمان نمی‏آورند قرار می‏دهد!
    15) سوره انفال / آیه 11؛ تا شما را با آن پاک کند؛ و پلیدی شیطان را از شما دور سازد؛
    16) سوره شوری / آیه 51: و شایسته هیچ انسانی که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پشت حجاب.
    17) المیزان / ج / 3 / از ص 181 تا ص 183

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  6. Top | #5

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    4- آیا شاهدان بر اعمال انسانها اختصاص به شهیدان از امت دارد یا همه چیز می‏توانند شاهد بر اعمال باشند؟

    جواب : باید بدانی که شهادت بر اعمال، بطوری که از کلام خدای تعالی بر می‏آید، مختص به شهیدان، بلکه هر کسی و هر چیزی که کمترین ارتباطی با اعمال مردم دارد، او نیز در همان اعمال شهادت دارد. مانند، ملائکه و زمان و مکان و دین و کتاب و جوارح بدن و حواس و قلب، همگی اینها شاهد بر مردم هستند. و از خود کلمه شهادت فهمیده می‏شود، آن شاهدی که از میانه نامبردگان در روز قیامت حاضر می‏شود، شاهدی است که در این نشئه ‏ی دنیوی نیز حضور دارد و یک نحوه حیاتی دارد که بوسیله آن خصوصیات دارد که بوسیله آن خصوصیات اعمال مردم را درک می‏کند و خصوصیات نامبرده در او نقش می‏بندد.

    و اینهم لازم نیست که حیات در هر چیزی به یک سنخ باشد، مثلا حیات در همه، از سنخ حیاتی باشد که در جنس حیوان هست، همه خواص و آثار آن را داشته باشد تا بگوئی: ما به ضرورت می‏بینیم که مثلا مکان و زمان چنین شعوری ندارند چون دلیلی نداریم بر اینکه انحاء حیات منحصر در یک نحو است(18).






    18) المیزان / ج 1 / 323؛

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  7. Top | #6

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    5- آیا قرآن مجید یک دفعه به قلب مبارک پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده یا بطور تدریجی؟ آیا پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) قبل از بعثت نبی بوده است؟

    جواب : آیات شهر رمضان الذی أنزل فیه القرءان هدی للناس(19). و انا أنزلناه فی لیلة القدر(20)، و انا أنزلناه فی لیلة مبارکة(21) دلالت دارند بر اینکه قرآن یک دفعه نازل شده و ما این نزول را بر نازل شدن حقیقت قرآن حمل می‏کنیم، یعنی کتاب مبین، بر قلب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در یک شب نازل شد. همچنانکه همین قرآن بعد از آنکه بشری و خواندنی و مفصل شد، تدریجا در مدت بیست و سه سال دعوت نبویه نازل شده است.

    این نزول تدریجی از آیات زیر استفاده می‏شود:
    و لا تعجل بالقرءان من قبل أن یقضی الیک وحیه(22)
    و آیات: لا تحرک به لسانک لتعجل به ان علینا جمعه و قرءانه فاذا قرأناه فاتبع قرءانه ثم ان علینا بیانه(23)
    چون از این آیات بر می‏آید که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)می‏دانسته چه آیه ‏ای بر او نازل می‏شود، و به همین جهت قبل از آنکه وحی آیه ‏ای تمام شود او از پیش، آیه را می‏خوانده، و خدای تعالی از این کار نهیش فرمود.

    و خلاصه، اگر کسی در آیات قرآنی تدبر و دقت کند چاره‏ های جز اعتراف به اینکه آیات قرآنی دلالت دارد بر اینکه این قرآن تدریجا بر رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده، و احدی از مفسرین نگفته و حتی احتمالش را هم نداده که تکه تکه نازل شده باشد.

    و احتمال این که یک باره نازل شده، مشتمل بر این نکته است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در انظار مردم نماز می‏خواند، و بعضی از مردم او را از این کار نهی می‏کردند، و در مجالس قریش از او بدگوئی می‏کرده ‏اند، و اگر قبل از سوره علق قرآن بر آن جناب نازل نشده بود، پس رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) چگونه نماز می‏خواند، و در نمازش چه می‏گفت؟

    سوره علق هم از نماز به غیر از امر سجده که دستوری دیگر نداده است. پس معلوم می‏شود آن جناب قبل از سوره علق نمازی داشته و کسانی بوده ‏اند که آن جناب را از نماز نهی می‏کرده ‏اند، و از نهی خود دست بردار نبوده ‏اند، مگر اینکه کسی بگوید: منظور از این نمازگزار شخصی دیگر غیر از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)بوده است و این حرف بطلانش روشن است برای اینکه در آخر سوره به خود آن جناب خطاب نموده می‏فرماید: کلا لا تطعه
    آن کسی را که به تو می‏گوید نماز مخوان اطاعت مکن، بلکه همچنان خدا را سجده کن، و به او نزدیک شو.
    اینک آیاتی از همین سوره که دلالت بر بطلان قول مزبور - یعنی دفعه نازل نشده است - دارد به استحضار می‏رسد:

    أرءیت الذی ینهی عبدا اذا صلی أو أمر بالتقوی أرءیت ان کذب و تولی ألم یعلم بأن الله یری کلا لئن لم ینته لنسفعا بالناصیة ناصیة کاذبة خاطئة فلیدع نادیه سندع الزبانیة کلا لا تطعه و اسجد و اقترب(24).

    پس از این سوره استفاده می‏شود که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) قبل از نازل شدن اولین سوره از قرآن هم نماز می‏خواند، و خود بر طریق هدایت بوده و احیانا دیگران را هم امر به تقوا می‏کرد، و این همان نبوت است، ولی رسالت نیست، و به همین جهت این وضع آن جناب را انذار ننامید.
    پس آن جناب قبل از بعثت هم نبی بوده، و نماز می‏خواند، با اینکه هنوز قرآن بر او نازل نشده بود، و سوره حمد که جزء نماز است نیامده، و مأمور به تبلیغ نشده بود(25).





    19) سوره بقره / آیه 185؛ ماه رمضان است؛ ماهی که قرآن، برای راهنمایی مردم، و نشانه ‏های هدایت.
    20) سوره قدر / آیه 1؛ ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم.
    21) سوره دخان / آیه 3که ما آن را در شبی پر برکت نازل کردیم؛
    22) سوره طه / آیه 114؛ پس نسبت به (تلاوت) قرآن عجله مکن، پیش از آنکه وحی آن بر تو تمام شود؛.
    23) سوره قیامه / آیات 16 تا 19؛ زبانت را بخاطر عجله برای خواندن آن قرآن حرکت مده، چرا که جمع کردن و خواندن آن بر عهده ماست! پس هر گاه آن را خواندیم، از خواندن آن پیروی کن! سپس بیان و توضیح آن نیز بر عهده ماست!
    24) سوره قیامه / آیات 9 تا 19؛ به من خبر ده آیا کسی که نهی می‏کند، بنده‏ ای را به هنگامی که نماز می‏خواند آیا مستحق عذاب الهی نیست؟! یا مردم را به تقوی فرمان دهد آیا نهی کردن او سزاوار است؟! آیا او ندانست که خداوند همه اعمالش را می‏بیند؟! چنان نیست که او خیال می‏کند، اگر دست از کار خود بر ندارد، ناصیه‏ اش موی پیش سرشرا گرفته و به سوی عذاب می‏کشانیم، همان ناصیه دروغگوی خطاکار را! سپس هر که را می‏خواهد صدا بزند تا یاریش کند! ما هم بزودی مأموران دوزخ را صدا می‏زنیم تا او را به دوزخ افکنند! چنان نیست که آن طغیانگر می‏پندارد؛ هرگز او را اطاعت مکن، و سجده نما و به خدا تقرب جوی!
    25) المیزان / ج 1 از ص 18 تا 21؛

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  8. Top | #7

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    6- آیا همانگونه که راه مستقیم ما فوق همه راهها است رهپویان مستقیم نیز مافوق همه مردمند؟

    همانطور که صراط مستقیم مهیمن و مافوق همه سبیل‏ها است همچنین اصحاب صراط مستقیم که خدا آنان را در آن صراط جای داده، مهیمن و مافوق سایر مردمند، چون خدای تعالی امور آنان را خودش به عهده گرفته، و امور مردم را به عهده آنان نهاده، و امر هدایت ایشان را به آنان واگذار نموده،
    و فرمود: و حسن أولئک رفیقا(26)، اینان بهترین رفیقند،
    و نیز فرمود: انما ولیکم الله و رسوله و الذین ءامنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و هم راکعون(27)، تنها ولی و سرپرست شما خدا است، و رسول او، و آنانکه ایمان آورده ‏اند، یعنی آنانکه نماز میگذارند، و در حال رکوع صدقه می‏دهند، که به حکم آیه اول صراط مستقیم، با در نظر گرفتن روایات متواتره صراط، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) شمرده است، و آن جناب را اولین فاتح این صراط دانسته است(28).





    26) سوره نساء / آیه 69؛ و آنها رفیقهای خوبی هستند!
    27) سوره مائده / آیه 55؛ سرپرست و ولی شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده‏ اند؛ همانها که نماز را بر پا می‏دارند، و در حال رکوع، زکات می‏دهند.
    28) المیزان / ج 1 / 34؛

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  9. Top | #8

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    7- آیا تشریع بر اساس اجبار در افعال است و خداوند متعال خلایق را مجبور به کار نموده است؟

    جواب : تشریع، بر اساس اجبار در افعال نیست، و خداوند متعال کسی را مجبور به هیچ کاری نکرده، در نتیجه آنچه را تکلیف کرده بر وفق مصالح خود بندگان است، مصالحی در معاش و معادشان، این اولا، و ثانیا این تکالیف از این رو متوجه بندگان است، که مختار در فعل و ترک هر دو هستند، و مکلف به آن تکالیف از این رو پاداش و کیفر می‏بینند، که آنچه خیر و یا شر انجام می‏دهند، به اختیار خودشان است(29).
    8- نسبت دادن خدای تعالی کلماتی همچون ضلالت، خدعه، مکر، کمک در طغیان، و مسلط کردن شیطان به خود به چه منظوری است؟

    جواب : آنچه خدای تعالی از ضلالت، و خدعه، و مکر، و امداد و کمک در طغیان، و مسلط کردن شیطان، و یا سرپرستی انسانها و یا رفیق کردن شیطان با بعضی از مردم، اینگونه مطالبی که به خود نسبت داده، تماما آن طور منسوب به خدا است، که لایق ساحت قدس او باشد، و به نزاهت او از لوث نقص و قبیح و منکر برنخورد، چون برگشت همه این معانی بالاخره به اضلال و فروع و انواع آن است، و تمامی انحاء اضلال منسوب به خدا، و لائق ساحت او نیست، تا شامل اضلال ابتدائی و بطور اغفال هم بشود. بلکه آنچه از اضلال به او نسبت داده می‏شود، اضلال به عنوان مجازات است، که افراد طالب ضلالت را بدان مبتلا می‏کند، چون بعضی افراد به راستی طالب ضلالتند، و به سوء اختیار به استقبالش می‏روند، همچنانکه خداوند متعال نیز این ضلالت را به خودش نسبت داده

    و فرمود: یضل به کثیرا و یهدی به کثیرا و ما یضل به الا الفاسقین(30)،
    و نیز فرمود: فلما زاغوا أزاغ الله قلوبهم(31)
    و نیز فرمود: کذلک یضل الله من هو مسرف مرتاب(32)(33).





    29) المیزان / ج 1 / ص 96؛
    30) سوره بقره / آیه 26؛ خدا جمع زیادی را با آن گمراهی، و گروه بسیاری را هدایت می‏کند؛ ولی تنها فاسقان را با آن گمراه می‏سازد!
    31) سوره صف / آیه 5؛ هنگامی که آنها از حق منحرف شدند، خداوند قلوبشان را منحرف ساخت؛
    32) سوره غافر / آیه 34؛ این گونه خداوند هر اسرافکار تردیدکننده‏ ای را گمراه می‏سازد!
    33) المیزان / ج 1 / ص 96؛

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  10. Top | #9

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    9- آیا زندگی انسان قبل از هبوط و بعد از هبوط فرق می‏کند؟

    جواب :باید دانست که از ظاهر جمله و قلنا أهبطوا لبعض عدو و لکم فی الأرض مستقر و متاع الی حین(34)، و جمله قال فیها تحیون و فیها تموتون و منها تخرجون(35)، الخ بر می‏آید که نحوه زندگی بعد از هبوط، با نحوه آن در قبل از هبوط، فرق می‏کند. زندگی دنیا، حقیقتش آمیخته با حقیقت زمین است، یعنی دارای گرفتاری، و مستلزم سختی، و بدبختی است. و لازمه این نیز این است که انسان در آن رشد و نمو نماید، و دوباره با مردن جزو زمین شود، و آنگاه برای بار دیگر از زمین مبعوث گردد.
    در حالیکه زندگی بهشتی، زندگی آسمانی است، و از زمینی که محل تحول و دگرگونی است منشأ نگرفته است.
    از اینجا ممکن است بطور جزم گفت: که بهشت آدم در آسمان بوده، هر چند که بهشت آخرت و جنت خلد، که هر کس داخلش شد دیگر بیرون نمی‏شود، نبوده باشد(36).






    34) سوره بقره / آیه 36؛ و در این هنگام به آنها گفتیم: همگی به زمین فرود آیید! در حالی که بعضی دشمن دیگری خواهید بود. و برای شما در زمین، تا مدت معینی قرارگاه و وسیله بهره برداری خواهد بود.
    35) سوره اعراف / آیه 25؛ فرمود: در آن ( زمین) زنده می‏شوید؛ و در آن می‏میرید؛ (در رستاخیز) از آن خارج خواهید شد.
    36) المیزان / ج 1 / ص 135؛

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  11. Top | #10

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.72
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض




    10- معنای شفاعت چیست و شفاعت چه شرایطی دارد؟

    جواب :
    معنای اجمالی شفاعت را همه می‏دانند، چون همه‏ ی انسانها در اجتماعی زندگی می‏کنند که اساسش تعاون است. اما معنای لغوی آن که در مقابل کلمه وتر - تک به کار می‏رود، در حقیقت شخصی که متوسل، به شفیع می‏شود. نیروی خودش به تنهائی برای رسیدن به هدف کافی نیست، از این رو، نیروی خود را با نیروی شفیع گره می‏زند، و در نتیجه آن را دو دو چندان نموده، به آنچه می‏خواهد نائل می‏شود، بطوریکه اگر اینکار را نمی‏کرد، و تنها نیروی خود را به کار می‏زد، به مقصود خود نمی‏رسید. چون نیروی خودش به تنهائی ناقص و ضعیف و کوتاه بود.

    و اما بحث اجتماعی آن، و اینکه تا چه حدی معتبر است؟ میگوئیم: شفاعت یکی از اموری است که ما آنرا برای رسیدن به مقصود به کار بسته، و از آن کمک می‏گیریم. و اگر موارد استعمال آن را آمارگیری کنیم، خواهیم دید که بطور کلی در یکی از دو مورد از آن استفاده می‏کنیم:
    یا در مورد جلب منفعت و خیر، آن را به کار می‏گیریم.
    و یا در مورد دفع و شر. البته نه هر نفعی، و نه هر ضرری، چون ما هرگز در نفع و ضررهائیکه اسباب طبیعی و حوادث روزگار آن را تأمین می‏کند، از قبیل گرسنگی و عطش، و حرارت، و سرما، و سلامتی، و مرض، متوسل به شفاعت نمی‏شویم، وقتی گرسنه شدیم بدون اینکه دست بدامن اسباب غیر طبیعی بزنیم خود برخاسته برای خودمان غذا فراهم می‏کنیم، و همچنین آب و لباس و خانه و دارو تهیه می‏کنیم. و توسل ما به اسباب غیر طبیعی، و شفیع قرار دادن آنها، تنها در خیرات و شرور، و منافع و مضاری است که اوضاع قوانین اجتماعی، و احکام حکومت، یا بطور خصوص، و یا عموم، بطور مستقیم یا غیر مستقیم، پیش می‏آورد. چون در دائره حکومت و مولویت از یکسو، و عبودیت و اطاعت از سوی دیگر، در هر حاکم و محکومی که فرض شود احکامی از امر و نهی هست، که اگر محکوم و رعیت به آن احکام عمل کند، و تکلیف حاکم و مولی را امتثال نماید، آثاری از قبیل مدح زبانی، و یا منافع مادی، از جاه و مال در پی دارد. و اگر با آن مخالفت نموده، و از اطاعت تمرد و سرپیچی کند، آثار دیگری از قبیل مذمت زبانی، و یا ضرر مادی، و یا معنوی در پی دارد، پس وقتی مولائی غلام خود و یا هر کس دیگری که در تحت سیاست و حکومت او قرار دارد مثلا امر بکند، و یا نهی کند، و او هم امتثال نماید، اجری آبرومند دارد، و اگر مخالفت کند، عقاب یا عذابی دارد. از همینجا دو نوع وضع و اعتبار درست می‏شود: یکی وضع حکم و قانون.
    و دیگری، وضع آثاری که بر موافقت آن مترتب می‏شود. بنابراین همین اساس، آسیاب همه ‏ی حکومتهای عمومی و خصوصی، و مخصوصا حکومت بین هر انسانی با زیر دستش می‏چرخد. پس اگر انسانی بخواهد به کمال و خیری برسد، چه مادی و یا معنوی، که از نظر معیارهای اجتماعی آمادگی و ابزار آن را ندارد، و اجتماع وی را لایق آن کمال و آن خیر نمی‏داند، و یا بخواهد از خود شری را دفع کند، شری که بخاطر مخالفت متوجه او می‏شود، و از سوی دیگر قادر بر امتثال تکلیف، و ادای وظیفه نیست، در اینجا متوسل به شفاعت می‏شود.

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. همه چیزدرموردعاشورا
    توسط ملکوت در انجمن امام حسین علیه السلام
    پاسخ: 14
    آخرين نوشته: 2014_12_06, 10:58 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 11:08 AM