انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 15

موضوع: امام جواد(علیه السلام)تجسم صلابت

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.56
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض امام جواد(علیه السلام)تجسم صلابت






    در ميان خانواده امام رضا(ع)و در محافل شيعه از حضرت امام‏ جواد(ع)به عنوان مولودى پرخير و بركت‏ ياد مى‏ شود; چنان كه‏ صنعانى مى‏ گويد: روزى در محضر امام رضا(ع)بودم. فرزندش ابوجعفررا كه خردسال بود. آوردند. امام فرمود: اين مولودى است كه‏ براى شيعيان ما با بركت‏ تر از او زاده نشده است.
    شايد چنين تصور شود كه امام جواد(ع)ازامامان قبلى براى‏ شيعيان بابركت‏ تر بوده است. اين مطلب قابل قبول نيست. بررسى موضوع و ملاحظه شواهد و قراين نشان مى‏ دهد. تولد حضرت‏ جواد(ع)در شرايطى صورت گرفت كه خير و بركت‏ خاصى براى شيعيان به‏ ارمغان آورد. عصر امام رضا(ع)مشكلات خاص خود را داشت و حضرت‏ رضا(ع)در معرفى امام بعدى با مسايلى رو به رو گرديد كه در عصرامامان قبل سابقه نداشت. از يك سو، پس از شهادت امام‏ كاظم(ع)گروهى كه به «واقفيه‏» معروف شدند. بر اساس‏ انگيزه‏ هاى مادى، امامت امام رضا(ع)را منكر شدند و از سوى ديگر،امام رضا(ع)تا حدود چهل و هفت‏ سالگى داراى فرزند پسر نشد. چون‏ احاديث رسيده از پيامبر(ص)حاكى بود كه امامان دوازده نفرند ونه نفر آنان از نسل امام حسين(ع)خواهند بود، فقدان فرزند براى‏ امام رضا(ع)هم امامت‏ خود آن حضرت و هم تداوم امامت را با پرسش‏ رو به رو مى‏ ساخت. واقفيان نيز اين موضوع را دستاويز قرار داده،امامت امام رضا(ع) را انكار مى‏ كردند. اعتراض حسين بن قياماى‏ واسطى به امام هشتم(ع)در اين باره و پاسخ آن حضرت، بر درستى‏ اين سخن گواهى مى‏ دهد. ابن قياما كه از سران واقفيه بود. درنامه‏ اى امام رضا(ع)را عقيم خواند و نوشت: چگونه ممكن است امام‏ باشى در صورتى كه فرزند ندارى؟ امام در پاسخ فرمود: از كجامى‏ دانى من داراى فرزند نخواهم شد. سوگند به خدا، بيش از چندروز نمى‏ گذرد كه خداوند پسرى به من عطا مى‏ فرمايد و اين پسر، حق‏ را از باطل جدا مى‏ كند.



    ویرایش توسط صبور : 2013_10_06 در ساعت 02:49 PM


    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  2. 2 کاربر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_10_06), مشعشع (2013_10_06)

  3. Top | #2

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.56
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض






    خطر ديگرى كه در اين مقطع حساس شيعيان را تهديد مى‏ كرد، قدرت‏ گرفتن مذهب «معتزله‏» بود. مكتب اعتزال به مرحله رواج و رونق‏ گام نهاده بود و حكومت وقت نيز از آنان پشتيبانى مى‏ كرد. معتزليان دستورها و مطالب دينى را به عقل خود عرضه مى‏ كردند. آنچه عقلشان صريحا تاييد مى‏ كرد، مى‏ پذيرفتند و بقيه را انكارمى‏ كردند. چون نيل به مقام امامت امت در سنين خردسالى با عقل‏ ظاهر بين آنان قابل توجيه نبود، پرسشهاى دشوار و پيچيده‏ اى مطرح‏ مى‏ كردند تا به پندار خود آن حضرت را در ميدان رقابت علمى شكست‏ دهند. البته امام جواد(ع)با پاسخهاى قاطع از اين مناظره‏ ها سربلند برون آمده، هرگونه ترديد در مورد امامت‏ خود را از بين‏ برد و اصل امامت را تثبيت كرد. به همين خاطر، در زمان امام‏ هادى(ع)اين موضوع مشكلى ايجاد نكرد; زيرا براى همه روشن شده‏ بود كه در برخوردارى از اين منصب الهى، خردسالى تاثيرى ندارد.



    ویرایش توسط صبور : 2013_10_06 در ساعت 02:51 PM


    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  4. 2 کاربر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_10_06), مشعشع (2013_10_06)

  5. Top | #3

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.56
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض







    عصر تهاجم عقيدتى

    امام جواد(ع)با دو خليفه نيرنگ ‏باز عباسى يعنى مامون و معتصم‏ معاصر بود. به گواهى متون تاريخى مامون مكارترين و منافق‏ ترين‏ خلفاى عباسى است. او كسى است كه براى كسب پيروزى نهايى و قطعى بر انديشه شيعه،بسيار كوشيد. هدف نهائى مامون از تشكيل مجالس مناظره با امامان شيعه،شكست آنان و در نهايت‏ سقوط مذهب تشيع بود. او مى‏ خواست‏ براى‏ هميشه ستاره تشيع خاموش گردد و بزرگترين منبع و مصدر مشكلات وخطراتى كه مامون و ديگر حاكمان غاصب و ستمگر را تهديد مى‏ كرد،از ميان برداشته شود. مامون به حميدبن مهران - كه در خواست‏ مناظره با امام رضا(ع)كرده‏ بود.- گفت: نزد من هيچ چيز از كاهش‏ منزلت وى محبوب تر نيست.
    او همچنين به سليمان مروزى گفت: به خاطر شناختى كه از قدرت‏ علمى ‏ات دارم، تو را به مباحثه با او(امام رضا(ع‏» مى‏ فرستم وهدفى ندارم جز اين كه او را فقط در يك مورد محكوم كنى.
    در چنين عصرى امام جواد(ع)قاطعانه و با صلابت دربرابرانحراف‏ها، كجروى‏ ها، مسامحه‏ ها، توهين‏ ها و ديگر حيله‏ ها و مكرهاى‏ خلفاى باطل ايستاد و از حقانيت دين دفاع كرد. اين مقاله‏ نمونه‏ هايى از قاطعيت و صلابت امام جواد(ع)در برابر دستگاه ستم وتزوير بنى‏ عباس را گرد آورده است.


    ویرایش توسط صبور : 2013_10_06 در ساعت 02:53 PM


    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  6. 3 کاربر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_10_06), مشعشع (2013_10_06), عطیه سادات (2013_10_06)

  7. Top | #4

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.56
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض








    1- امام جواد و انتقام از قاتلان حضرت زهرا(س)

    همه امامان شيعه در برابر ستمى كه در باره حضرت زهرا(س)انجام‏ شد، حساس بودند و به مناسبتهاى مختلف خشم خود را از اين قضيه‏ ابراز مى‏ كردند. زكريابن آدم مى‏ گويد: خدمت‏ حضرت رضا(ع)نشسته‏ بودم كه امام جواد(ع)را پيش او آوردند. پس آن حضرت از چهار سال كمتر بود. حضرت جواد(ع)دستهايش را بر زمين نهاد، سرش را به طرف آسمان‏ بلند كرد و در فكرى عميق فرو رفت. امام رضا(ع)فرمود: جانم‏ فدايت چرا در فكرى؟ امام جواد(ع) فرمود: به آنچه در باره مادرم ‏زهرا(س)انجام شد، مى‏ انديشم. به خدا سوگند، حق قاتلانش آن است كه‏ اگر دستم به آنها برسد، آنان را سوزانده، تكه تكه كنم وريشه‏ شان را بركنم. در اين هنگام، امام رضا(ع)او را در آغوش‏ كشيد، ميان دو چشمش را بوسيد و فرمود: پدر و مادرم فدايت، به‏ راستى كه تو لايق امامت‏ شيعه هستى.



    ویرایش توسط صبور : 2013_10_06 در ساعت 02:54 PM


    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  8. 3 کاربر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_10_06), مشعشع (2013_10_06), عطیه سادات (2013_10_06)

  9. Top | #5

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.56
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض







    2- خطبه كوبنده

    شايعه انقطاع نسل امامت از امام رضا(ع)كه ساخته واقفيه بودتا آنجا پيش رفت كه به حد افترا رسيد و گفتند: چون رنگ چهره ‏امام جواد(ع)گندمگون است، فرزند امام رضا(ع)نيست و براى اين كه‏ ثابت‏ شود او فرزند امام رضا(ع)است‏ بايد او را نزد قيافه‏ شناس هاببريم. بدين ترتيب، باگستاخى، امام جواد(ع)را كه در آن وقت‏ حدود دو سال داشت. نزد قيافه‏ شناس ها بردند. آنان به محض ديدن‏ امام به سجده افتادند و خطاب به كسانى كه امام را آورده بودند،گفتند: واى برشما! چگونه اين كوكب درخشان و نور منير را برامثال ما عرضه مى‏ كنيد؟! به خدا قسم، او از نسلى پاك و پاكيزه واز اصلاب طاهر و مطهر است. او از ذريه على‏ بن ابى‏ طالب(ع)و رسول‏ الله(ص)است. او را ببريد و بر اين كار خود استغفار كنيد. دراين هنگام، امام جواد(ع)با فصاحتى بى‏ نظير فرمود: ستايش مخصوص‏ كسى است كه ما را از نور خودش و با دست‏ خودش خلق كرد و از ميان‏ خلقش ما را برگزيد و امين خود قرار داد. اى مردم! من محمدفرزند رضا و او فرزند كاظم و او فرزند صادق و او فرزند باقر واو فرزند زين العابدين و او فرزند حسين شهيد و او فرزند على‏ ابن‏ ابى‏ طالب: است. من پسر فاطمه(س)و محمد(ص) هستم. آيا در نسب چون‏ منى شك كرده، بر من و پدرم افترا مى‏ بنديد و مرا به قيافه‏ شناسان عرضه مى‏ كنيد؟! به خدا قسم، من هم نسب شما و هم نسب‏ قيافه شناسها را از خود شما و آنها بهتر مى‏ دانم. من ظاهر وباطن همه را مى‏ دانم و نيز مى‏ دانم چه آينده‏ اى درانتظار شما وآنها است. اين علمى است كه از خداوند قبل از خلقت آسمان و زمين‏ به مارسيده است. وقتى اين خبر به امام رضا(ع)رسيد، فرمود: مانند اين قضيه در زمان رسول خدا(ص)نيز تكرار شد. وقتى ماريه‏ قبطيه حضرت ابراهيم را به دنيا آورد، عده‏ اى به او تهمت زدند وگفتند: اين پسر به رسول الله شبيه نيست. در نهايت پيامبراكرم(ص)حضرت على(ع)را مامور پى‏گيرى قضيه كرده، فتنه‏ سازان رارسوا ساخت و خطاب به آنان فرمود: خدا شما دو نفر را نيامرزد. وقتى آن دو از پيامبر(ص) تقاضاى استغفار كردند، آيه 80 سوره‏ توبه نازل شدو ان تستغفرلهم سبعين مره فلن يغفرالله لهم .
    آنگاه امام رضا(ع)ادامه داد: سپاس خداى را كه در من و پسرم‏ اسوه‏اى مانند پيامبر و پسرش قرار داد.



    ویرایش توسط صبور : 2013_10_06 در ساعت 02:58 PM


    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  10. 3 کاربر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_10_06), مشعشع (2013_10_06), عطیه سادات (2013_10_06)

  11. Top | #6

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.56
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض







    3- مبارزه با حديث‏ سازان

    پس از آن كه مامون دخترش را به امام جواد(ع)تزويج كرد، درمجلسى كه مامون و بسيارى ديگر از جمله فقهاى دربارى ماننديحيى ‏ابن‏ اكثم حضور داشتند، يحيى به امام عرض كرد: روايت‏ شده‏ جبرئيل حضور پيامبر(ص)رسيد و گفت: يا محمد! خدا به شما سلام‏ مى‏ رساند و مى‏ گويد: من از ابوبكر راضى‏ ام; از او بپرس آيا او هم‏از من راضى است؟ البته علامه امينى در جلد پنجم كتاب الغديراين حديث را دروغ و از احاديث مجعول محمد بن بابشاد دانسته‏ است. امام فرمود: كسى كه اين خبر را نقل مى‏ كند بايد خبر ديگرى‏ كه پيامبر اسلام(ص)در حجه‏ الوداع بيان كرد، از نظر دور ندارد. پيامبر فرمود: «كسانى كه بر من دروغ مى‏ بندند، بسيار شده‏ اند وبعد از من نيز بسيار خواهند بود. هركس به عمد بر من دروغ بندد، جايگاهش در آتش خواهد بود. پس چون حديثى از من براى شما نقل شد، آن را به كتاب خدا وسنت من عرضه كنيد. آنچه با كتاب خدا و سنت من موافق بود، بگيريد و آنچه مخالف‏ كتاب خدا و سنت‏ بود، رها كنيد» . اين روايت‏ با كتاب خداسازگارى ندارد; زيرا خدا فرموده است: «ما انسان را آفريديم و مى‏ دانيم در دلش چه مى‏ گذرد و ما ازرگ گردن به او نزديكتريم‏» . آيا خشنودى و ناخشنودى ابوبكر برخدا پوشيده بود تا آن را از پيامبر(ص)بپرسد؟
    يحيى گفت: روايت‏ شده كه ابوبكر وعمر در زمين مانند جبرئيل وميكائيل در آسمانند. حضرت فرمود: دراين حديث نيز بايد دقت‏ شود،چرا كه جبرئيل و ميكائيل دو فرشته مقرب خدايند، هرگز گناهى ازآنان سرنزده است و لحظه‏ اى از دايره اطاعت‏ خدا خارج نشده‏ اند;ولى ابوبكر و عمر مشرك بوده‏ اند. البته آنها پس از ظهور اسلام‏ مسلمان شده‏ اند، اما اكثر دوران عمرشان را در شرك و بت پرستى‏ سپرى كردند. بنابراين، محال است‏ خدا آن دو را به جبرئيل وميكائيل تشبيه كند.
    يحيى روايت ديگرى مطرح كرد كه ابوبكر و عمر دو سرور پيران‏ اهل‏ بهشتند. امام فرمود: اين روايت نيز از جعليات بنى‏اميه است ودرست نيست; زيرا بهشتيان همگى جوانند و پيرى در ميان آنان وجودندارد. اين حديث را بنى ‏اميه در مقابل حديثى از پيامبر(ص)درمورد امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) كه فرمود: «حسن وحسين دو سرور جوانان بهشت‏ شمرده مى‏ شوند.» جعل كرده‏ اند.
    يحيى گفت: روايت‏ شده كه پيامبر(ص)فرمود: اگر من به پيامبرى‏ مبعوث نمى‏ شدم، حتما عمر مبعوث مى‏ شد. امام فرمود: كتاب خدا ازاين حديث راست‏ تر است; زيرا فرموده است: «اى پيامبر! به خاطربياور هنگامى را كه از پيامبران پيمان گرفتيم. » از اين آيه‏ صريحا برمى‏ آيد كه خداوند از پيامبران پيمان گرفته است. در اين‏صورت، چگونه ممكن است پيمان خود را تبديل كند. علاوه بر اين،هيچ يك از پيامبران به قدر يك چشم برهم زدن به خدا شرك‏نورزيده‏ اند. چگونه خدا كسى را به پيامبرى مبعوث مى‏ كند كه بيشترعمر خود را با شرك سپرى كرده است; و نيز پيامبر فرمود: «من درحالى پيامبر شدم كه آدم بين روح و جسد قرار داشت.»


    ویرایش توسط صبور : 2013_10_06 در ساعت 03:02 PM


    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  12. 3 کاربر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_10_06), مشعشع (2013_10_06), عطیه سادات (2013_10_06)

  13. Top | #7

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.56
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض









    4- مبارزه با لهو و لعب

    مامون هنگام تزويج دخترش، مجلسى ترتيب داد و از مطرب وآوازخوانى به نام (مخارق) دعوت كرد تا امام را بيازارد. مخارق‏ به مامون گفت: اگر ابوجعفر كمترين علاقه‏ اى به امور دنيوى داشته ‏باشد، مقصود تو را تامين مى‏ كنم. پس در برابر امام جواد(ع)نشست ‏و با صداى بلند شروع به نواختن عود و آوازخوانى كرد. امام به ‏او و اطرافيانش هيچ توجه نكرد. بعد از مدتى سكوت سربرداشت و به‏ مخارق فرمود: از خدا بترس اى ريش دراز! در اين لحظه، ناگهان‏ عود و بربط از دست وى افتاد و دستش فلج‏ شد. وقتى مامون سبب‏ فلج‏ شدن دست را از او پرسيد، گفت: زمانى كه ابوجعفر(ع)فريادبركشيد، چنان هراسان شدم كه هرگز به حالت عادى باز نمى‏ گردم.


    ویرایش توسط صبور : 2013_10_06 در ساعت 03:03 PM


    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  14. 3 کاربر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_10_06), مشعشع (2013_10_06), عطیه سادات (2013_10_06)

  15. Top | #8

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.56
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض







    5- قضاوت امام و شكست فقهاى دربارى

    زرقان محدث مى ‏گويد: روزى ابن‏ ابى داوود را ديدم درحالى كه به‏ شدت افسرده و غمگين بود، از مجلس معتصم باز مى‏گشت. علت را جوياشدم، گفت: امروز آرزو كردم كاش بيست‏ سال پيش مرده بودم. پرسيدم: چرا؟ گفت: به خاطر آنچه از ابو جعفر جواد در مجلس‏ معتصم برسرم آمد. شخصى به سرقت اعتراف كرد و از معتصم خواست تابا اجراى كيفر الهى او را پاك سازد. خليفه همه فقها راگردآورد. امام جواد را نيز دعوت كرد و از ما در مورد قطع دست‏ دزد و حدود آن پرسيد. من گفتم: بايد از مچ دست قطع شود، به‏ دليل آيه تيمم كه مى‏ گويد: (فامسحوا بوجوهكم و ايديكم.
    گروهى از فقها در اين نظر با من موافق و عده‏ اى ديگر مخالفت‏ كردند و گفتند: بايد از آرنج قطع شود، به دليل آيه وضو كه‏ مى‏ گويد فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الى المرافق .
    آنگاه معتصم رو به محمد بن على(ع)كرد و پرسيد: نظر شما دراين مساله چيست؟
    امام فرمود: اينهادر اشتباهند. فقط بايد انگشتان دزد قطع‏ شود، به دليل اين كه پيامبر(ص)فرمود: «سجده بر هفت عضو بدن‏ تحقق مى‏ پذيرد: صورت، دوكف دست، دوسرزانو، دوانگشت‏ بزرگ پا. بنابراين، اگر دست دزد از مچ يا آرنج قطع شود، دستى براى اونمى‏ ماند تا سجده كند. خداوند مى‏ فرمايد وان المساجد لله)يعنى‏ اعضاى هفتگانه سجده از آن خداست و آنچه براى خداست، قطع‏ نمى‏ شود. معتصم نيز جواب امام را پذيرفت و دستور داد انگشتان‏ دزد را قطع كردند. در اين لحظه من(ابن ابى‏ داوود)از شدت ناراحتى‏ آرزوى مرگ كردم.



    ویرایش توسط صبور : 2013_10_06 در ساعت 03:06 PM


    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  16. 2 کاربر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_10_06), مشعشع (2013_10_06)

  17. Top | #9

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.56
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض







    6- حكم محارب

    در زمان معتصم برخى از راههاى مواصلاتى، بويژه راه خانه خدا،نا امن شده بود و عده‏ اى راهزن نزديك شهر خانقين براى كاروانهامزاحمت ايجاد مى‏ كردند. خليفه به حاكم محل دستور داد تا راهزنان‏ را دستگير و مجازات كند. حاكم آنان را دستگير كرد و منتظر ابلاغ‏ حكم از سوى خليفه شد. معتصم با فقها مشورت و درخواست‏ حكم كرد. آنان در جواب به قرآن (انما جزاء الذين يحاربون الله و رسوله ويسعون فى‏ الارض فسادا ان يقتلوا او يصلبوا او تقطع ايديهم وارجلهم من خلاف اوينفوا من‏الارض)استناد كردند و گفتند: هركدام ازاين مجازاتها اجرا شود، حاكم اختيار دارد. امام جواد(ع)فرمود: اين فتوا غلط است و در اين زمينه بايد بيشتر دقت كرد; زيرا اين‏ افراد يا فقط راه را ناامن كرده، كسى را نكشته‏ اند و مال كسى رانبرده‏ اند، در اين صورت فقط زندانى مى‏ شوند و اين همان تبعيداست; ولى اگر هم راهها را نا امن كرده‏ اند و هم كسى را كشته‏ اند;بايد به قتل برسند، و اگر علاوه بر اين دو مورد، اموال را نيزغارت كرده‏ اند، بايد دست و پاى آنان به صورت عكس قطع گردد و سپس‏ به دار آويخته شوند.



    ویرایش توسط صبور : 2013_10_06 در ساعت 03:08 PM


    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  18. کاربر زیر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده:

    مشعشع (2013_10_06)

  19. Top | #10

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.56
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض







    7- مرگ فتنه‏ گران منافق

    ابوالسمهرى و ابن ابى‏ الزرقا داراى انديشه‏ هاى باطل بودند، ولى‏ آن را آشكار نمى‏ ساختند. آنها خود را به امام و ياران امام‏ نزديك كرده، از اين موقعيت‏ سوء استفاده مى‏ كردند. اسحاق انبارى‏ مى‏ گويد: روزى امام جواد(ع)به من فرمود: ابوالسمهرى و ابن ابى‏ الزرقا گمان مى‏ كنند مبلغ ما هستند، شاهدباشيد من از آنان بيزارم; زيرا آنان فتنه‏ گرو ملعونند. اى‏اسحاق! مرا از شرآنان راحت كن. گفتم: فدايت‏ شوم. آيا كشتن آنان‏ جايز است؟ فرمود: آنان فتنه مى‏ كنند و گناه آن را به من ودوستانم نسبت مى‏ دهند. قتل آنان واجب است. اگر مى‏ خواهى ازشرآنان خلاص شوى، آشكارا آنان را نكش; زيرا در اين صورت بايدپيش داوران ستم پيشه شاهد بياورى و در نهايت تو را خواهند كشت. من نمى‏ خواهم به خاطر دو فاسد، مومنى از بين برود. اين كار راپنهانى انجام بده. محمدبن عيسى مى‏ گويد: بعد از اين قضيه، ديدم‏ اسحاق هميشه منتظر فرصتى است تا اين دو را به سزاى اعمالشان‏ برساند.



    ویرایش توسط صبور : 2013_10_06 در ساعت 03:09 PM


    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  20. کاربر زیر برای پست " صبور " عزیز صلوات فرستاده:

    مشعشع (2013_10_06)

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 01:34 PM