انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21

موضوع: دوره قواعد دروس تکمیلی(مروری بر درسهای گذشته) یاس سفید

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    July_2014
    عنوان کاربر
    همگام نور
    میانگین پست در روز
    0.03
    نوشته ها
    104
    صلوات و تشکر
    23
    مورد صلوات
    260 در 102 پست
    دریافت کتاب
    7
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض دوره قواعد دروس تکمیلی(مروری بر درسهای گذشته) یاس سفید








    دوره قواعد دروس تگمیلی / مروری بر درسهای گذشته


    درس اول /جارو مجرور حروف جری است گه برسر اسم میآ ید و اسم را مجرور می گند . درجارور مجرور ابهامی وجود دارد گه با متعلق

    بر طرف



    میشود /این متعلق ممگن است فعل باشد یا شبه فعل باشد . گه قبل از جارو ومجرور ویا بعد از جارومجرور میآید


    ​مثال یفسدون فی الارض . ( فی الارض )جارو مجرور است یعنی "در زمین " بی معنا است و چیزی

    از آنفهمیده نمیشود پس در آن ابهامی وجود دارد

    پس برای اینگه معنا گامل شودو آن ابهام ازبین برود متعلق میشود به (یفسدون ) یعنی فساد می

    گنند در زمین

    مثال دیگر / الیه ترجعون ( الیه )جارو مجرور گه به تنهایی معنا نمی دهد پس باید به یگ فعل یا شبه

    فعلی تعلق پیدا گند تا معنا دهد .دراینجا به ترجعون متعلق میشود ( بسوی او برمی گردید)

    بعضی اوقات متعلق حذف میشود مثل /بسم الله (بسم ) جارو مجرور گه باید متعلق باشد به فعل

    یا شبه فعلی قبل از خود گه محذوف است (انا ابتدا ) محذوف است به معنای( من شروع میگنم

    به نام )جدایی گه بخشنده ی مهربان است

    الحمدلله (لله ) لام مگسور لام اختصاص است . گه حمد مخصوص خداست

    اگر دو صفت دنبال هم دریگ جمله باشند بین آنها (واو)نمیگیرد

    گاهی مفعو ل مقدم میشود بر فعل مثل (ایاگ نعبد _ ایا گ نستعین ) (گ) ضمیر است ومفعول

    ودر محل منصوب مقدم شده بر فعل (نعبد -نستعین) (تو را می پرستم)

    نتیجه"
    1) در درس اول جارو مجرور سه مورد /متعلق قبل /متعلق بعد /حذف متعلق

    2) لام اختصاص در الحمد

    3 )دوصفت دنبال هم در یگ جمله

    4 )قرار گرفتن مفعول قبل از فعل

    استاد گلم سپاسگزار از توضیحات گامل شما برای من جا افتاد ممنونم ازشما


    استاد من با فونت بالا زدم اما بعد از ذخیره گوچگ میشود نمیدانم اشگال گار از گجاست












    ویرایش توسط یاس سفید : 2014_08_08 در ساعت 12:10 PM

  2. 6 کاربر برای پست " یاس سفید " عزیز صلوات فرستاده.

    لاله مرداب (2014_08_07), مامان سیاوش (2014_08_04), هندیانی (2014_08_08), یا علی ابن الحسین (2014_08_05), گل مريم (2014_08_07), عزیزانی (2014_08_04)

  3. Top | #2

    تاریخ عضویت
    July_2014
    عنوان کاربر
    همگام نور
    میانگین پست در روز
    0.03
    نوشته ها
    104
    صلوات و تشکر
    23
    مورد صلوات
    260 در 102 پست
    دریافت کتاب
    7
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض







    درس دوم قواعد دوره تگمیلی

    آیه 2 ذلگ الگتاب ) ذلگ به معنی( آن ـ اسم اشاره به دور )اما در اینجا ترجمه میگنیم (این گتاب ) بدلیل اینگه

    ال در (الگتاب )ال عهد حضوری است

    ذلگ اسم اشاره ومبتدا پس باید خبر داشته باشد گه در این جمله دو خبر دارد /یگی ( لاریب فیه ) جمله

    اسمیه ودیگری (هدی ) جمله فعلیه .در ترجمه این جمله می توانیم بین دو خبر ( واو)بگذاریم

    اسم موصول "اسمی است گه معنای آن با جمله بعد از آن گامل میشود . خودش به تنهای گامل نیست

    درآیه 3 (الذین یومنون ) الذین / اسم موصول است . یومنون / صله موصول است . گسانیگه ...چی .پس باید

    گلمه ای باشد گه آن راگامل گند . ( واو ) در یومنون عائد صله است گه الذین به آن برمی گردد

    گسانیگه .. آن گسان گه ایمان میآورند . گه برمی گردد به واو یومنون .

    اسم موصول بر دو قسمند 1 مشترگ 2 خاص

    مشترگ مثل / من / برای عاقل (من یفسد ) گسی گه فساد میگند . ما / برای غیر عافل (مما رزقنا هم )

    از انچه گه روزی دادیم ایشان را

    خاص مثل / الذی .التی . الذین

    اسم موصول چه عام وچه خاص ، احتیاج به جمله ای دارد گه معنی آن را گامل گند . به اولین جمله ای گه

    بعد از اسم موصول می آید ، صله می گویند درصله ضمیری است گه به اسم موصول بر می گردد .

    آ یه 5 (اولئگ هم المفلحون ) دو جور ترجمه می شود . اولی اولئگ (مبتدا ) و (هم المفلحون )خبر .گه خبر از

    جمله اسمیه است ،
    خودش تشگیل شده از ( هم) مبتدا و (المفلحون ) خبر .ومعنی می شود ، آنان ایشانند گه

    رستگارند . د ومی هم را ضمیر فصل وعماد بگيريم ومعنی می شود ، آنان ، خود

    رستگارانند

    استاد عزیزم خوشحالم گه خیلی خوب می فهمم .هیچ گلامی نمیابم سزاوار تشگر شما باشد







    ویرایش توسط یاس سفید : 2014_08_05 در ساعت 11:12 PM

  4. 4 کاربر برای پست " یاس سفید " عزیز صلوات فرستاده.

    هندیانی (2014_08_08), یا علی ابن الحسین (2014_08_05), گل مريم (2014_08_07), عزیزانی (2014_08_09)

  5. Top | #3

    تاریخ عضویت
    July_2014
    عنوان کاربر
    همگام نور
    میانگین پست در روز
    0.03
    نوشته ها
    104
    صلوات و تشکر
    23
    مورد صلوات
    260 در 102 پست
    دریافت کتاب
    7
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض








    درس سوم قواعد دوره تکمیلی


    آیه 6 ) (ان الذین کفرو ا سواء علیهم
    ) :ترکیب / (ان ) حروف مشبهه بالفعل (الذین ) اسم (ان ) و در محل منصوب ، و (سواء )

    خبرش و مرفوع

    (الذین ) اسم موصول/ (کفروا ) صله موصول / دراینجا چون کفروا صله موصول است ومحلی از اعراب ندارد ، لکن نقش نمی پزیرد.

    علیهم جارومجرور ومتعلق به سواء
    رآیه 7 (علی ابصارهم غشاوه ) جمله اسمیه است .علی ابصارهم خبر

    مقدم
    و(غشاوه )مبتدای موخر

    توضیح درباره مبتدا وخبر " مبتدا یک کلمه است ومفرد است (ولی میتونه مثنی وجمع باشد )

    واول جمله میاید وعلامت آ ن مرفوع است

    وخبر توضیحی است درباره مبتدا وممکن است یک کلمه یا یک جمله ( اسمیه یا فعلیه )

    ویا شبهه جمله ( جارو مجرور یا ظرف ) وعلامت آ ن نیز مرفوع است که گاهی اوقات خبر ابتدا

    ومبتدا بعد از خبر خواهد آمد

    آیه 8)(وماهم بمومنین ) واو/حلیه .یعنی حالت کسانی را نشان می دهند که می کویند ،

    ایمان آوردیم (ما) ناقیه شبیه به لیس (افعال ناقصه ) عمل می کند و(هم) درمحل رفع واسم (ما )

    (بمومنین ) بخاطر (ب)حرف جر مجرور است اما چون خبر (ما) است محلا منصوب است .

    نکته حرف جر (ب) که به خبر (ما) می چسبد زائد است ومعنا نمیشود /

    سوال ؟ ازکجا بفهمیم که (مه) شبیه لیس است ؟

    اگر (ما) بر سر جملات اسمیه ( مبتدا وخبر ) بیاید (مه) نافیه شبیه به لیس است

    ومثل افعال ناقصه عمل میکند .

    ایه 9 ) ( الا )در جمله قبل از خود رامنفی وبعد از خود را مثبت میکند مثل : (ومایخدعون الا انفسهم)

    یعنی : فریب نمدهند مگر خودشان را.

    آیه 10) زاد ، از افعال دومفعولی است .

    (ب) در جمله (بما کانوا یکذبون ) سببیه است یعنی به سبب که دروغ می گفتند

    نکته بعدی هر وقت فعل ( کان )با فعل مضارع همراه شود معنای ماضی استمراری می دهد

    وفعل کان معنا نمیشود


    ویرایش توسط یاس سفید : 2014_08_08 در ساعت 09:31 PM

  6. 3 کاربر برای پست " یاس سفید " عزیز صلوات فرستاده.

    هندیانی (2014_08_08), گل مريم (2014_08_07), عزیزانی (2014_08_07)

  7. Top | #4

    تاریخ عضویت
    July_2014
    عنوان کاربر
    خادم قرآنی آموزش ترجمه ی زبان قرآن
    میانگین پست در روز
    0.30
    نوشته ها
    1,079
    صلوات
    300
    دلنوشته
    3
    اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
    صلوات و تشکر
    1,096
    مورد صلوات
    1,677 در 804 پست
    نوشته های وبلاگ
    6
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    سلام بر شما ياس سفيد مهربان. خيلي خوب نوشتيدو خوشحالم كه مشكلي نداريد و دروس را خوب متوجه شديد. در رابطه با سايز نوشته هاتون ميتونيد از اين ادرس سايز رو تغيير دهيد و بر عددي خاص تنظيم كنيد.http://www.shahrequran.ir/profile.php?do=editoptions. انتهاي صفحه قسمت تنظيمات پيشفرض نوشتاري
    اعوذ باللّه من الشّیطان الرّجیم

    لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُ‌كُمْ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿ انبیاء/10﴾



    ثبت نام در کلاس آموزش ترجمه ی زبان قرآن




    فهرست دروس تکمیلی ترجمه قرآن کریم



    فهرست دروس مقدماتی ترجمه زبان قرآن




  8. 2 کاربر برای پست " هندیانی " عزیز صلوات فرستاده.

    گل مريم (2014_08_15), عزیزانی (2014_08_09)

  9. Top | #5

    تاریخ عضویت
    July_2014
    عنوان کاربر
    همگام نور
    میانگین پست در روز
    0.03
    نوشته ها
    104
    صلوات و تشکر
    23
    مورد صلوات
    260 در 102 پست
    دریافت کتاب
    7
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض











    درس چهار قواعد دوره تکمیلی

    وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ ﴿١١﴾


    آیه 11) (اذا) چون ادات شرط برسر فعل ماضی آمده ، معنای ماضی مضارع میشود . (قیل )فعل شرط است

    و(قالوا )جواب شرط است

    آیه 12)
    أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـٰكِن لَّا یَشْعُرُونَ ﴿١٢﴾
    آگاه باشید هـمانا ایشان، همان فساد کارانند و لیکن درک نمی کنند.

    ( ان ) حروف مشبهه بالفعل و(هم ) اسم (ان)و(هم المفسدون) خبرش .وخبر که خود جمله اسمیه است

    شامل (مبتدا وخبر ) که (هم ) مبتدا و(المفسدون ) خبرش

    ترکیب دیگر از این جمله اینکه : (هم )دوم ،ضمیر فصل و عماد و(المفسدون) خبر (ان)

    وَإِذَا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَیَاطِینِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ ﴿١٤﴾

    و هر زمان مـلاقات کنند آن کـــسانی را که ایمان آوردند، گویند:
    ایــمان آوردیم و هر زمان خلوت کنند شیـطان هایشان را، گویند: همانا ما با شماییم. هـمانا فقط ما مسخره کنندگانیم.


    ( اذا )از ادات شرط .دراین آیه دوجمله شرط داریم.اولی" (لقوا )فعل شرط و
    ( قالوا )جواب شرط

    ودومی (اذا)ادات شرط و( خلوا ) فعل شرط و(قالوا ) جواب شرط

    در این آیه (الی شیاطینهم) جارو مجرور ومتعلق به(خلوا ) برای ترجمه (الی ) را معنا نمیکنیم

    و(شیاطین ) را مفعول میکنیم ومیگوییم شیاطینشان را



    ویرایش توسط یاس سفید : 2014_08_09 در ساعت 06:38 PM

  10. 3 کاربر برای پست " یاس سفید " عزیز صلوات فرستاده.

    هندیانی (2014_08_09), گل مريم (2014_08_15), عزیزانی (2014_08_09)

  11. Top | #6

    تاریخ عضویت
    July_2014
    عنوان کاربر
    همگام نور
    میانگین پست در روز
    0.03
    نوشته ها
    104
    صلوات و تشکر
    23
    مورد صلوات
    260 در 102 پست
    دریافت کتاب
    7
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض





    درس پنجم قواعد دوره تکمیلی

    مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَارً‌ا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّـهُ بِنُورِ‌هِمْ وَتَرَ‌كَهُمْ فِی ظُلُمَاتٍ لَّا یُبْصِرُ‌ونَ ﴿١٧﴾
    مثال ایشان(منافقان) مانند مثال کسی است که

    برافروخـــت آتشی را، پس هر زمان روشن کُنَد آن چه را اطرافش است (پیرامونش را)، بَرَد خدا نورشان را و رها کُنَد ایشان را در تاریکی ها یی (که) نمی بینند.

    در این آیه (فلما) ظرف و در برگیرنده ی شرط هست. و (أضاءت) فعل شرط و (ذهب ) جواب شرط

    میباشد. و معنای مضارع ترجمه می شوند.(ذهب) با حرف
    ب در (بنورهم) متعدی شده
    و معنایش عوض میشود

    .صُمٌّ بُكْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَرْ‌جِعُونَ ﴿١٨﴾کران و لال ها وکورها هستند. پس ایشانبرنمی گردند
    .

    در اینجا،((هم)مبتدا محذوف هست و (صم) خبر اول، (بکم) خبر دوم و (عمی) خبر سوم هستند.
    که میتوان بین آن ها از حرف واو استفاده کرد


    او کصیب من السمَاءِ فِیهِ ظُلُمَاتٌ وَرَ‌عْدٌ وَبَرْ‌قٌ یَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِم مِّنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ‌ الْمَوْتِ ۚ وَاللَّـهُ مُحِیطٌ بِالْكَافِرِ‌ینَ ﴿١٩﴾
    یا مانند باران تُندیست از

    آسـمان در حالی که در آن(آسمان) تاریکی هاست و رعد و بـرق، قرار می دهند انگــشتانشان را در گوش هایشان از صاعقه ها به علت ترس مرگ و خدا

    احــاطه دارد به کافران

    نکته این آیه )
    اگر سمت راست جمله یا شبه جمله(جارو مجرور و ظرف) اسم نکره باشد، جمله نقش صفت میگیرد و حرف که در ترجمه اضافه

    میکنیم
    و اگر سمت راست آن اسم معرفه باشد جمله نقش حال میگیرد و از عبارت در حالی که در ترجمه استفاده میکنیم. مثل: (السَّمَاءِ) اسم

    معرفه؛ (فِیهِ): شبه جمله از نوع جارومجرور


    یَكَادُ الْبَرْ‌قُ یَخْطَفُ أَبْصَارَ‌هُمْ ۖ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُم مَّشَوْا فِیهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَیْهِمْ قَامُوا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِ‌هِمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ عَلَىٰ كُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ‌ ﴿٢٠﴾

    نزدیک است
    برق برُباید چشم هایشان را. هر زمان روشن کُنَد برای ایشان، راه روند در آن. و هر زمان که تاریــک شود بر ایشان، بایستند و اگر می


    خواست خدا، هر آینه می بُرد گوش هایشان را و چشمانشان را. هـمانا خدا بر هر چیزی تواناست.

    در این آیه (کلما) ظرف هست و شرط را در بر میگیرد و (أضاء) فعل شرط و (مشوا) جواب شرط می باشد. و هر دو فعل ماضی هستند که باید مضارع معنا

    شو
    و جمله بعدی إذا) اسم شرط و (أظلم) و (قاموا) به ترتیب فعل و جواب شرط هستند که باز فعل ها ماضی هستند و در ترجمه مضارع معنا میکنیم.

    جمله بعد نیز (لو) حرف شرط هست و (شاء) فعل شرط و (
    لذهب) جواب شرط . و چون جواب شرط با لام در جمله مثبت آمده است. معمای فعل ها

    ماضی
    استمراری می شود.

    استاد غزیزم
    ویرایش توسط یاس سفید : 2014_08_10 در ساعت 06:23 AM

  12. 3 کاربر برای پست " یاس سفید " عزیز صلوات فرستاده.

    هندیانی (2014_08_09), گل مريم (2014_08_15), عزیزانی (2014_08_09)

  13. Top | #7

    تاریخ عضویت
    July_2014
    عنوان کاربر
    همگام نور
    میانگین پست در روز
    0.03
    نوشته ها
    104
    صلوات و تشکر
    23
    مورد صلوات
    260 در 102 پست
    دریافت کتاب
    7
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    درس ششم قواعد دوره تکمیلی

    آیه 21
    )(یاایها الناس) : (یا) حرف ندا (ای) منادی از نوع نکره مقصوده . (ها)حرف تنبیه ( الناس ) بدل یا عطف بیان

    نکره مقصوده یعنی چه:
    به منادایی گفته میشود،که متکلم هنگام ندا او را نمیشناسد ولیکن می بیند او را

    وبه او التفات دارد

    انواع منادی:
    منادی بردو قسم است 1 - منادی مرفوع 2 -منادی منصوب

    منادی مرفوع ، یا مفرد ، یا نکره مقصوده

    منادای منصوب : یا مضاف ، یا شبه مضاف ، یا نکره غیر مقصوده

    نکره غیرمقصوده چیست ؟ مخاطبی است که متکلم هنگام ندا نه اورا میشناسد و نه او را میبیند . مثل انسان نا بینا

    نکته الذی خلقکم): ترکیب (الذی ) اسم موصول . (خلق) صله موصول . هو مستتر صله عائد

    (الذین من قبلکم ) : (الدین ) اسم موصول .من قبلکم جارومجرور متعلق به صله مصولی که حذف شده

    آیه 22) : (الذی جعل لکم الارض فراشا ) : ( جعل )فعل متعدی . (الارض )مفعول به آن و(فراشا )حال است
    آیه24)
    فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا ): ترکیب :
    (ف) حرف عاطفه هست در اینجا و
    در این آیه دوباره (إن) حرف شرط جازم و (لم تفعلوا) جمله

    شرط و ( فاتقوا) جواب شرط هست. برای فعل جحد می گفتیم
    معنای ماضی ساده منفی میدهد. یعنی انجام ندادید

    . در اینجا چون ابتدا شرط آمده پس در ترجمه این إن شرط هست که غالب میشود و معنای ماضی را

    مضارع میکند. یعنی اگر انجام ندهید.


    وَ بَشِّرِ‌ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِ‌ی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ‌ ۖ كُلَّمَا رُ‌زِقُوا مِنْهَا مِن ثَمَرَ‌ةٍ رِّ‌زْقًا ۙ قَالُوا هَـٰذَا الَّذِی رُ‌زِقْنَا مِن قَبْلُ ۖ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا ۖ

    وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَ‌ةٌ ۖ وَهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿٢٥﴾
    و بشارت ده کسانی را که ایمان آوردند و انجام دادند نیـکی ها را، اینکه برایشان باغ هایی است، که

    جاری می شــود از زیر آن رودهایی، هر زمان روزی داده شوند در آن باغ (بهشت) از مــــیوه ای روزی دادنی ، گویند: این است آن چه که روزی داده شدیم

    از قـبل آن و داده شوند آن میوه ها(نعمتها) را در حالی که شبیه یکدیگرند . و برای ایشان در آن (بهشت) همــسران پاکیزه ای است و ایشان در آن جا
    جاودانند.


    نکته ی این آیه قبل از جمله (تجری) اسم نکره قرار دارد پس نقشش صفت میشود که با حرف که مشخص میکنیم. برای ایشان باغهاییست که روان می شود...

    (کلما) اسم شرط غیر جازم هست. و (رزقوا) جمله ی شرط و از نظر صرف نیز فعل ماضی مجهول هست که نایب فاعل آن (واو) هست. و (قالوا) نیز جواب شرط هست.

    لذی رُزِقنا) اینجا (الذی) اسم موصول و (رزقنا) صله و عاید آن (ه) محذوف هست. یعنی بوده (رزقناه) آنچه روزه داده شدیم آن را. در ضمن (رزقنا) فعل ماضی
    مجهول و نایب فاعل آن (نا) هست.


    در رابطه با (مِن قَبْلُ) در اینجا حتما می پرسید چرا (قبلُ) اعرابش ضمه هست؟ مگر مجرور به حرف جر نیست. درسته که مجرور هست ولی در اصل بوده (من
    قبلِ هذا). و چون مضاف الیه که (هذا) هست حذف شده از نظر لفظ. ولی در معنا نیت آن وجود دارد می گوییم اعرابش مبنی بر ضم هست. یعنی در

    این مواقع اعراب (قبل) ضمه میشود.

    که این قاعده فقط در مورد دو کلمه (بعد) و (قبل) صدق میکند. و در ترجمه حتما باید کلمه این و یا آن را بیاوریم.


    (أُتُوا) فعل ماضی مجهول و نایب فاعلش (واو) هست و (متشابها) نیر حال می باشد.


    ویرایش توسط یاس سفید : 2014_08_11 در ساعت 04:57 PM

  14. 3 کاربر برای پست " یاس سفید " عزیز صلوات فرستاده.

    هندیانی (2014_08_12), گل مريم (2014_08_15), عزیزانی (2014_08_12)

  15. Top | #8

    تاریخ عضویت
    July_2014
    عنوان کاربر
    همگام نور
    میانگین پست در روز
    0.03
    نوشته ها
    104
    صلوات و تشکر
    23
    مورد صلوات
    260 در 102 پست
    دریافت کتاب
    7
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض








    درس هفتم قواعد دوره تکمیلی


    نَّ اللَّـهَ لَا یَسْتَحْیِی أَن یَضْرِ‌بَ مَثَلًا مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا ۚ فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّ‌بِّهِمْ ۖ وَأَمَّا الَّذِینَ كَفَرُ‌وا فَیَقُولُونَ مَاذَا أَرَ‌ادَ اللَّـهُ بِهَـٰذَا مَثَلًا ۘ یُضِلُّ

    بِهِ كَثِیرً‌ا وَیَهْدِی بِهِ
    كَثِیرً‌ا ۚ وَمَا یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِینَ ﴿٢٦﴾


    همانا خدا پروا ندارد این که بزند مثال خیلی کوچکی را، پشه، یا آن چه در بالای آن است ( از نظر کوچکی). اما کسانی که ایمان آوردند (در هر حالی که باشند)، پس می

    دانند، این که آن(مثال) حقیقتی است از نزد پروردگارشان. و اما کسانی که کفر ورزیدند
    (در هر حالی که باشند)، پس می گویند: چه چیزی می خواهد خدا با (زدن) این مثال؟

    که گمــراه می کند بوسیله ی این (مثال) بسیاری را و هدایت می کند بوسیله ی آن مثال بسیاری را. و حال آن که گمــــراه نمی کند به وسیله ی
    آن (مثال) مگر بدکاران را.

    در این آیه

    اَن یضربَ مثلاً ما بعوضةً :ما در اینجا زائده برای تاکید ویا نکره تامه1 وصفت مثلاً

    بعوضةً بدل از مثلاً ویا بدل از ما می باشد در ترکیب ما اختلاف وجود دارد


    وماذا اراد الله :ماذا اسم استفهام ومفعول به مقدم اراد والله فاعل اراد می باشد


    1-نکره‌ی محضه‌ (تامه): نکره‌ای است که معنا و مفهوم آن بین افراد جنس خود شایع و انطباق آن بر هر فردی از افراد آن جایز است؛ اسم نکره هنگامی محضه یا تامه به شمار

    می‌رود که صفتی برای آن ذکر نشده و به نکره‌ی دیگری نیز اضافه نشده باشد.

    این آیه نکته های زیادی دارد:

    مثل: (ما ذا اراد الله) که (ما) اسم استفهام هست در محل رفع مبتدا و (ذا) اسم موصول هست و در محل رفع خبر

    یا میتونه یه کلمه باشد در محل نصب مفعول به مقدم برای فعل أراد. یعنی شیء أراد الله


    و یا : (بهذا مثلاً یضل) که (یضل) جمله فعلیه هست و (مثلاً) اسم نکره و جمله نقش صفت رو پیدا میکند. و در ترجمه معنای

    که را می آوریم. یعنی چه
    چیزی را اراده کرد خدا با این مثال که گمراه می کند ....


    (و ما یضل ..) واو یا استیناف هست و یا حالیه

    و یا (ما یضل به إلا الفاسقون) که (إلا) از ادات حصر هست و جمله ی قبل آن منفی و جمله ی بعدش مثبت هست غالبا. و

    میتونیم ترجمه
    کنیم گمراه نمی کند بوسیله آن (مثال) مگر بدکاران را.یا بخاطر ال موصول در (الفاسقین) میتونیم ترجمه کنیم آن کسانی را که نافرمانی میکنند.

    مامعنایش می شود خیلی ناچیز یا خیلی کوچک وصفت برای مثلاً است مثالی ناچیز

    خب بریم سراغ (فامّا الذین)

    در اینجا (امّا) از ادات شرط هست و برای تأکید تحقق جواب بر سر
    اسم می آید.

    دیگه از خصوصیات (امّا) چی میدونید؟


    یه سؤال مگر نگفتیم ادات شرط بر سر جمله فعلیه می آید.

    پس چرا (اما) سر اسم می آید؟

    همیشه بعد از (امّا) اسم می آید. ولی در اصل (امّا) جایگزین عبارت (مهما یکُن مِن شیء: به معنای هر چه باشد و یا در هر حالتی که باشد) هست. پس ادات شرط سر فعل آمده است.

    جواب شرط (امّا) با (ف) می آید..(الذین امنوا) جمله شرط..و (فیعلمون) هم جواب شرط


    یعنی پس اما در هر حالتی کسانی که ایمان آوردند . میدانند که

    استاد عزیزم

    .














    ویرایش توسط یاس سفید : 2014_08_12 در ساعت 07:04 AM

  16. 3 کاربر برای پست " یاس سفید " عزیز صلوات فرستاده.

    هندیانی (2014_08_12), گل مريم (2014_08_15), عزیزانی (2014_08_11)

  17. Top | #9

    تاریخ عضویت
    July_2014
    عنوان کاربر
    همگام نور
    میانگین پست در روز
    0.03
    نوشته ها
    104
    صلوات و تشکر
    23
    مورد صلوات
    260 در 102 پست
    دریافت کتاب
    7
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض





    درس هشتم قواعد دوره تکمیلی

    ََََََََََََََََََََالَّذ ِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّـهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ‌ اللَّـهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الْأَرْ‌ضِ ۚ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُ‌ونَ ﴿٢٧﴾
    کسانی که می شکـنند پیمان خدا را از بعد محکم

    کردنش و قطع می کنند آن چه را فرمان داده خدا به آن، این که وصل شود و فساد می کنند در روی زمین، آنان، همان کسانی هستند که زیان می کنند.


    الذین اسم موصول هست که به دنبالش صله وعاید صله می آید تا معنایش کامل شود

    که در اینجا صله الذین ینقضون می باشد وعاید صله ضمیر بارز واو

    وترکیبش میتونه صفت یا بدل ازالفاسقین در آیه قبل باشه ویا خبر برای مبتدای مقدر به تقدیر هم الذین


    در رابطه با جمله ی (یَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ‌ اللَّـهُ بِهِ أَن یُوصَلَ) میشه این جمله را ترکیب کنید

    یَقْطَعُونَ:فعل مضارع وفاعلآن ضمیر بارز واو/.ما :مفعول به یقطعون / امر : فعل / الله فاعل /


    بهِ :جارومجرور متعلق به اَمَرَ/ أَن : حرف ناصبه

    یُوصَلَ:فعل مجهول ومضارع منصوب ونایب فاعل آن ضمیر مسستر هو

    میتونید در مورد فعل مجهول برامون توضیح بدید

    فعل
    مجهول فعلیه که در آن فاعل ذکر نشده باشد وفعل به مفعول نسبت داده شود که به ان مفعول (نایب فاعل )می گویند زیرا به جای

    فاعل قرار گرفته اس
    ت


    روش مجهول کردن فعل ماضی :

    ماضی مجهول از ماضی معلوم گرفته می شود وباید حرف ماقبل آخر (عین الفعل) را مکسور وتمام حروف متحرک قبل آن را مضموم کنیم مانند:نَصَرَ:
    نُصِرَ
    روش مجهول کردن فعل مضارع:

    برای مجهول کردن فعل مضارع حرف ما قبل آخر(عین الفعل)را مفتوح وفقط حرف مضارعه را مضموم می کنیم

    مانند: یَنصُرُ:
    یُنصَرُ

    فعل مجهول را از فعل متعدی می سازند و وقتی فاعلی بنا به دلایلی از جمله بخواد حذف بشه. مفعول میاد جای فاعل میشینه و فعل به

    طریقی مجهول میشه. که به مفعول که حالا اعراب رفع گرفته، نایب فاعل میگوییم.


    یه نکته ای در فعل های ثلاثی مجرد و افعال ثلاثی مزید باب افعال وجود داره میتونید اون نکته را بگویید؟

    فعل مجهول در ثلاثی مجرد وثلاثی مزید باب افعال شبیه هم هستند مانند


    ثلاثی مجرد:
    یَضرِبُ:یُضرَبُ

    ثلاثی مزید باب افعال :یُضرِبُ:يُضرَبُ

    حالا اگر بخواهیم در این آیه (أن یوصَلَ) را تجزیه کنیم. اگر تشخیص بدیم که (یوصَل) در زمانی که معلوم بوده، مجرد بوده یا ثلاثی مزید باب افعال، که خیلی خوبه و درستشو می نویسیم.

    و در غیر اینصورت می نویسیم ثلاثی مجرد یا ثلاثی مزید باب افعال.

    و معنای آن:این که وصل شوند... بیشتر از کلمه( شد )استفاده میشود.

    و جمله بعدی این آیه(أُولَـٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُ‌ونَ) که باز هم خواهش میکنم شما بفرمایید در این جمله از نظر قواعدی چه نکته هایی وجود دارد؟


    أُولَـٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُ‌ونَ :/ أُولَـٰئِكَ: اسم اشاره است ومبتدا / هُمُ الْخَاسِرُ‌ونَ: خبر برایأُولَـٰئِكَ است

    وهم /ضمیر فصل است وبرای تاکید آمده

    ضمیر فصل یعنی چه؟

    ضمیر
    فصل همیشه به صورت منفصل هست به همین جهت به آن فصل گفته اند.

    و علت آن هم اینه که بین مبتدا و خبر قرار می گیره و فایده ی آن هم اینه که مابعدش رو از اشتباه به صفت حفظ می کنه

    و بخاطر این بهش
    عماد گفته اند: چون مبتدا رو تأکید و تقویت می کنه.

    ضمیر فصل بین دو معرفه ای که در اصل مبتدا و خبرند می آید

    یا مثل: (انا لَنحن الصادقون)

    و یا مثل (اولئک هم الصادقون) که
    نحن و هم ضمیر فصلند.

    ضمیر فصل همیشه مرفوع هست و از نظر مذکر، مؤنث بودن و مفرد، مثنیوجمع، مطابق مبتدا هست.

    یه فایده ی مهمی که
    ضمیر فصل داره اینه که قبل از آمدن ما بعد ضمیر، متوجه میشویم که کلمه ی بعد آن خبر هست نه

    تابع( صفت، بدل، تأکید، عطف بیان و ..)

    فایده ی بعدی: ماقبل خود رو نیز تأکید می کنه. مثل همین آیه: کلمه
    هم واژه ی اولئک را تأکید کرده.

    فایده ی بعدی آن اینه که مبتدا رو در خبر و خبر را در مبتدا حصر میکنه. مثل( ألا إنهم هم المفسدون) که
    هم مبتدا و المفسدون خبر.
    و معنای حصر مبتدا در خبر آن، هست. یعنی
    هم که منافقون هستند در مفسد بودن منحصر شدند.

    فکر کنم با همین اندازه توضیح ضمیر
    فصل و عماد رو بشناسید.

    و در ترجمه همان یا خود معنا شده است، ضمیر فصل.
    استاد عزیزم
    ویرایش توسط یاس سفید : 2014_08_12 در ساعت 08:03 AM

  18. 3 کاربر برای پست " یاس سفید " عزیز صلوات فرستاده.

    هندیانی (2014_08_26), گل مريم (2014_08_15), عزیزانی (2014_08_12)

  19. Top | #10

    تاریخ عضویت
    July_2014
    عنوان کاربر
    همگام نور
    میانگین پست در روز
    0.03
    نوشته ها
    104
    صلوات و تشکر
    23
    مورد صلوات
    260 در 102 پست
    دریافت کتاب
    7
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض







    درس نهم قواعد دوره تکمیلی

    تَكْفُرُ‌ونَ بِاللَّـهِ وَكُنتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْیَاكُمْ ۖ ثُمَّ یُمِیتُكُمْ ثُمَّ یُحْیِیكُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْ‌جَعُونَ
    ﴿٢٨﴾
    چگونه کفر می ورزید به خدا و حال آن که هستید مردگان، پس زنده کرد شما را، سـپس

    میمیراند شما را، سپس زنده می کند شما را، سپس به سوی او باز گردانده می شوید.

    و ترجعون هم فعل مجهول مضارع هست و نایب فاعلش واو میشود.


    لطفا روش کامل ساخت (کنتم) را در این آدرس كُنتُمْ پیدا کنید

    ک
    ننَ کاننَکانَتا کانَت کانوا کانا کان کَوَنَ

    کننَ: در این صیغه چون دو ساکن کنار هم هست حرف عله(ا) حذف می شود .

    اعراب کاف بستگی دارد به عین الفعل در مضارع این فعل. اگر بر وزن یَفعَلُ و یَفعِلُ باشد اعراب آن کسره و اگر بر وزن یَفعُلُ باشد اعراب آن ضمه می شود. چون مضارع کان یَکوُنُ است. پس اعراب کاف، ضمه می شود.



    کُنتُم کُنتُما کُنتَ کُنَّ

    و کلمه ی (امواتا) هم اسم و جمع مکسر (میّت) هست. که اصل آن (مَیْوِت) بوده و وقتی واو و یاء کنار هم قرار بگیره و اولی ساکن باشه قلب به یاء میشه و

    در هم ادغام شده و میشه میّت

    هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَكُم مَّا فِی الْأَرْ‌ضِ جَمِیعًا ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ ۚ وَهُوَ بِكُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿٢٩﴾

    او آن چــنانه ایست که آفرید برای شما آن چه را در روی زمین است همگی، سپس توجه کرد (پرداخت) به سوی آسمان، پس بیاراست هفت آسمان را و او به هر چیزی داناست.

    میتونید بگید اسم موصول و صله در این آیه کدام است؟(الذی خلق لکم ) الذی /موصول . خلق لکم / صله .هو مستتر/ عائد صله

    اما کلمه ی استوی
    نکته ای که در این کلمه وجود داره اینه که معنای این فعل با حرف جری که بر سرش میاد تغییر میکنه.

    اگر سوی با حرف جر إلی بیاد به معنای رو کردن، پرداختن
    و اگر سوی با حرف جر علی بیاد به معنای استقرار یافتن، مستقر شدن و استیلا یافتن هست.


    استاد عزیزم
    ویرایش توسط یاس سفید : 2014_08_12 در ساعت 04:30 PM

  20. 2 کاربر برای پست " یاس سفید " عزیز صلوات فرستاده.

    هندیانی (2014_08_26), گل مريم (2014_08_15)

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. فهرست دروس تکمیلی ترجمه قرآن کریم
    توسط هندیانی در انجمن دروس تکمیلی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 2014_12_24, 01:50 AM
  2. دفتر دروس تکمیلی لاله مرداب
    توسط لاله مرداب در انجمن دروس تکمیلی
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 2014_08_26, 02:02 PM
  3. دوره قواعد دروس تکمیلی مسافر
    توسط عزیزانی در انجمن دروس تکمیلی
    پاسخ: 22
    آخرين نوشته: 2014_08_26, 02:01 PM
  4. دفتر دروس تکمیلی لاله مرداب
    توسط لاله مرداب در انجمن محتوایی
    پاسخ: 10
    آخرين نوشته: 2014_08_08, 10:35 PM
  5. قدوس قدوس سبحانك
    توسط امیر هانی در انجمن امام موسی کاظم علیه السلام
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 2013_06_06, 06:14 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 09:07 AM