انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
صفحه 49 از 49 نخستنخست ... 39474849
نمایش نتایج: از شماره 481 تا 490 , از مجموع 490

موضوع: کلمات قصار نهج البلاغه

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.79
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    gadid کلمات قصار نهج البلاغه







    کلمات قصار نهج البلاغه


    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  2. 2 کاربر برای پست " دژدان " عزیز صلوات فرستاده.

    هندیانی (2018_01_24), گل مريم (2018_08_04)

  3. Top | #481

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.79
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    کلمات_قصار_نهج_البلاغه
    شماره_480

    وقال عليه السلام : إِذَا احْتَشَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ فَقَدْ فَارَقَهُ.

    و فرمودند: به خشم در آوردن و شرمنده ساختن دوست، مقدمه جدائى از اوست.

    شريف رضى میگويد:
    يقال: حشمه وأحشمه: إذا أغضبه، وقيل: أخجله، واحتشمه: طلب ذلك له، وهو مَظِنّة مفارقته.
    «حشم‏» و «احشم‏» يعنى او را به غضب در آورد و بعضى گفته‏ اند يعنى او را شرمنده ساخت و«احتشم‏» بمعنى طلب چنين حالتى است و مسلما چنين كاری مقدمه جدائى است. شريف رضى در پايان اين باب چنين میگويد:
    اين آخرين قسمت از سخنان برگزيده امام امير مؤمنان عليه السلام است كه‏ توفيق جمع آورى آن را يافتيم و خداوند سبحان را بر اينكه منت‏ بر ما گذاشت و چنين‏ توفيقى را مرحمت فرمود سپاس میگوئيم، توفيق بر گردآورى اين سخنان پراكنده‏ و نزديك ساختن آنها به يكديگر در يك مجموعه.
    و ما از آغاز تصميم گرفتيم كه در آخر هر باب صفحات سفيدى را به كتاب‏ ملحق سازيم تا هر وقت‏ به كلام تازه‏ اى برخورديم در آن جاى دهيم و يا هرگاه‏ به تفسير تازه‏اى درباره سخنان امام دست‏ يافتيم آن را به اين بحثها ملحق سازيم‏ تنها از الله توفيق میطلبيم و بر او تكيه میكنيم و او ما را كافى است و بهترين سرپرستان است.
    و اين در ماه رجب سنه 400 هجرى است.
    درود خداوند بر سيد و مولاى ما محمد صلى الله عليه و آله و سلم خاتم پيامبران و هدايت كننده به بهترين راهها و بر آل طاهرين و يارانش باد كه ستارگان ايمان و يقينند.
    پایان
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  4. Top | #482

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.79
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    #کلمات_قصار_نهج_البلاغه
    #سخنان_ویژه
    #سخن_شماره_1

    في حديثه عليه السلام : فَإِذَا كَانَ ذلِكَ ضَرَبَ يَعْسُوبُ الدِّينِ بِذَنَبِهِ، فَيَجْتَمِعُونَ إِلَيْهِ كَمَا يَجْتَمِعُ قَزَعُ الْخَرِيفِ.

    و در ضمن گفتار آن حضرت آمده است:
    هنگاميكه وضع بدين منوال شد پيشواى دين(خشم گيرد) و آمادگى خود را اعلام می كند. در اين موقع(مؤمنان) به سرعت اطرافش جمع گردند همانگونه‏ كه ابرهاى پائيزى.


    شريف رضى می گويد:

    يعسوب الدين: السيد العظيم المالك لاَمور الناس يومئذ، والقزع: قطع الغيم التي لا ماء فيها.
    منظور از«يعسوب‏» آقاى بزرگى است كه در آن‏ روز سر پرست امور مردم است و«قزع‏» قطعه‏ هاى ابرى است كه آب در آنها نيست;
    (و لذا با سرعت‏ بر صفحه آسمان ميدوند و جمع ميشوند.)
    به نظر ميرسد كه اين جمله اشاره به قيام مهدى(عج) و گرد آمدن يارانش‏ بوده باشد همانگونه كه ابن ابى الحديد استنباط كرده است.
    و در ضمن يكى از سخنان آن حضرت آمده:
    (مسلمان هنگامى كه دست‏ به عمل پستى نزده) همچون مسابقه دهنده ماهری میماند كه منتظر است در همان دور اول ببرد.
    شريف رضى میگويد:
    منظور از«ياسرون‏» كسانى هستند كه به وسيله‏ پيكانهاى تير بر سر شترى بخت آزمائى می كنند. و«فالج‏» كسى است كه پيروز شده است گفته می شود«فلج عليهم و فلجهم‏» يعنى بر آنها پيروز شد. و لذا در بعضى‏«رجز» ها ميخوانيم كه از پيروزمند تعبير به‏«فالج‏»شده است.
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  5. Top | #483

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.79
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    کلمات_قصار_نهج_البلاغه
    سخنان_ویژه
    سخن_شماره_2

    وفي حديثه عليه السلام :
    هذَا الْخَطِيبُ الشَّحْشَحُ.


    و در ضمن سخنان آن حضرت آمده:
    اين سخنران ماهر و زبردست.


    شریف رضی می گوید:
    يريد: الماهر بالخطبة الماضي فيها، وكل ماض في كلام أو سير فهو شحشح، والشحشح في غير هذا الموضع: البخيل الممسك.
    منظور از اين سخن اين است كه او در سخنرانى سخت ماهر است و كسی كه در لحن يا طريقى حركت میكند او را شحشح ميگويند و در غير اين دو موضع‏ شحشح به شخص بخيل و خسيس اطلاق ميشود.
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  6. Top | #484

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.79
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    کلمات_قصار_نهج_البلاغه
    سخنان_ویژه
    سخن_شماره_3

    وفي حديثه عليه السلام : إنَّ لِلْخُصُومَةِ قُحَماً.

    و در گفتار آن حضرت آمده:
    خصومت و دشمنى مهلكه‏ هائى در بردارد.


    يريد بالقحم المهالك، لاَنها تُقِحمُ أصحابَها في المهالك والمتالف في الاَكثر، ومن ذلك قُحْمَةُ الاَعراب،هو أن تصيبهم السَّنةُ فتتعرّق أموالهم فذلك تقحّمها فيهم. و قيل فيه وجهٌ آخر: وهو أنها تُقْحِمُهُمْ بلادَ الريف، أي تحوجهم إلى دخول الحضر عند مُحول البَدْوِ.
    منظور امام از«قحم‏» مهلكه‏ ها است. زيرا خصومت و دشمنى هلاكت و تلف را در اغلب موارد همراه دارد و از اين باب است كه گفته ميشود: «قحمة الاعراب‏» كه منظور اين است‏ سختى و گرسنگى به آنها ميرسد به گونه‏ اى كه اموالشان پايان‏ ميگيرد و معنى‏«تقحم‏» نيز همين است.
    البته در مورد معنى اين جمله وجه ديگرى نيز گفته شده و آن اين كه خشكسالى روستائيان را از سرزمين خود به مناطق سبز و آباد میكشد.
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  7. Top | #485

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.79
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    کلمات_قصار_نهج_البلاغه
    سخنان_ویژه
    سخن_شماره_4

    وفي حديثه عليه السلام : إِذَا بَلَغَ النِّسَاءُ نَصَّ الْحِقَاقِ فَالْعَصَبَةُ أَوْلَى والنص.
    و در سخنان آن حضرت آمده:
    زنان هنگامى كه به حد كمال رسيدند خويشاوندان پدرى مقدمند. 


    «شريف رضى‏» میگويد:
    منتهى الاَشياء ومبلغ أقصاها كالنص في السير، لاَنه أقصى ما تقدر عليه الدابة، وتقول: نصصت الرجل عن الاَمر، إذا استقصيت مسألته عنه لتستخرج ما عنده فيه، فنص الحقائق يريد به الاِدراك، لاَنه منتهى الصغر، والوقت الذي يخرج منه الصغير إلى حد الكبير، وهو من أفصح الكنايات عن هذا الاَمر وأغربها.
    تَتَعَرّق أموالهم، من قولهم تَعَرّقَ فلان العظمَ: أي أكل جميع ما عليه من اللحم. . في بعض النسخ: «إذا بلغ النساء نصّ الحقائق فالعصبة أولى، ويُروى: نصّ الحقاق». يقول: فاذا بلغ النساء ذلك فالعَصَبَةُ أولى بالمرأة من أمها، إذا كانوا مَحْرَماً، مثل الاِخوة والاَعمام،بتزويجها إن أَرادوا ذلك. والحِقاق: مُحاقّةُ الاَم للعصبةِ في المرأة، وهو الجدال والخصومة، وقول كلّ واحدٍ منهما للآخر: أنا أحق منك بهذا، ويقال منه: حاققته حقاقاً، مثل جادلته جدالاً. و قد قيل: إن نصّ الحقاق بلوغ العقل، وهو الاِدراك، لاَنه عليه السلام إنما أراد منتهى الاَمر الذي تجب فيه الحقوق والاَحكام، ومَن رواه: «نص الحقائق» فإنماأراد جَمْعَ حَقيقةٍ. هذا معنى ما ذكره أبو عُبيد القاسم بن سلام. والذي عندي: أن المراد بنص الحِقاق ها هنا بلوغ المرأة إلى الحد الذي يجوز فيه تزويجها وتصرّفها في حقوقها، تشبيهاً بالِحقاق من الاِبل، وهي جمع حِقّةٍ وحِقّ، وهو الذي استكمل ثلاث سنين ودخل في الرابعة، وعند ذلك يبلغ إلى الحد الذي يُتمكّن فيه من ركوب ظهره، وَنَصِّهِ في السير، والحقائقُ أيضاً: جمع حِقّةٍ. فالروايتان جميعاً ترجعان إلى معنىً واحدٍ، وهذا أشبه بطريقة العرب من المعنى المذكور أولاً.
    منظور از نص آخرين درجه هر چيز است، مانند«نص‏» در سير كه به معنى آخرين مرحله توانائى مركب است. هنگامى كه ميگوئيم:
    نصصت الرجل عن الامر» منظور اين است كه آنقدر سؤال از كسى بشود كه آنچه در آن‏ زمينه ميداند بيان كند, بنابراين‏«نص الحقائق‏» به معنى رسيدن به مرحله بلوغ است كه‏ همان پايان دوره كودكى است. اين جمله از فصيح‏ترين كنايات و شگفت‏ آورترين آنها، در اين مورد است. منظور امام اين است هنگاميكه زنان به اين مرحله‏ برسند«عصبه‏»: مردان خويشاوند پدرى كه محرم آنان هستند مانند برادر و عمو به حمايت آنها سزاواتر از مادرند. و هم چنين در انتخاب همسر براى آنها. و منظور از حقاق مخالفت و درگيرى مادر، با عصبه، در مورد اين زن است‏ به طورى كه هر كدام به ديگرى ميگويد: من از تو احق هستم. گفته ميشود:«حاققته حقاقا» به معنى‏«جادلته جدالا»: با او به جدال برخاستم. و گفته شده: مقصود از«نص الحقاق‏» رشد عقلى است‏ يعنى به مرحله‏ اى برسد كه حقوق و احكام درباره او اجرا شود. اما آن كس كه نص الحقائق نقل نموده منظورش از حقايق جمع‏«حقيقت‏» است.
    اين بود معنى كه‏«ابو عبيد قاسم بن سلام‏» براى اين جمله كرده است اما نظر من اين است كه منظور از«نص الحقاق اين است كه زن به مرحله‏ اى برسد كه جائز باشد تزويج كند و اختياردار حقوق خود شود، اين در حقيقت تشبيه به‏«حقاق‏» درشتر است (طبق عادت عرب كه همه چيز را به شتر تشبيه میكند)چرا كه‏«حقاق‏» جمع‏«حق‏» به معنى شترى است كه سه سالش تمام است و آماده بهره بردارى است.
    «حقائق‏» نيز جمع حقه است‏ بنابراين هر دو تعبير به يك معنى باز میگردد. هر چند معنى دوم صحيحتر به نظر میرسد.
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  8. Top | #486

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.79
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    کلمات_قصار_نهج_البلاغه
    سخنان_ویژه
    سخن_شماره_5

    وفي حديثه عليه السلام : إنَّ الاِِْيمَانَ يَبْدُو لُمْظَةً فِي الْقَلْبِ، كُلَّمَا ازْدَاد الاِْيمَانُ ازْدَادَتِ الُّلمْظَةُ.

    و در گفته ديگرى از آن حضرت می خوانيم:
    «ايمان‏» نخست‏ به صورت نقطه سفيد و درخشانى در دل آشكار می شود، و هراندازه كه ايمان افزايش يابد، سفيدى آن نقطه گسترش می يابد.


    الُّلمْظَةُ مثل النكتة أو نحوها من البياض، ومنه قيل فرس ألمظ: إذا كان بجحفلتهكر شيء من البياض.
    «لمظه‏»همچون نقطه سفيد و امثال آن است و از همين باب گفته شده است: «فرس‏المظ‏» (اسب المظ)، كه به اسبى گفته میشود كه بر لبش نقطه سفيدى وجود داشته باشد.
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  9. Top | #487

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.79
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    کلمات_قصار_نهج_البلاغه
    سخنان_ویژه
    سخن_شماره_6

    وفي حديثه عليه السلام : إِنَّ الرَّجُلَ إِذَا كَانَ لَهُ الدَّيْنُ الظَّنُونُ يَجِبُ عَلَيْهِ أَنْ يُزَكِّيَهُ لِمَا مَضَى إِذَا قَبَضَهُ.

    و در گفته‏ هاى آن حضرت آمده است:
    هرگاه انسان طلبى از كسى دارد كه نمیداند می پردازد يا خير واجب‏ است پس از وصول زكات آن را بپردازد.


    شریف رضی می گوید:
    الجَحْفَلَة ـ بتقديم الجيم المفتوحة على الحاء الساكنة ـ : للخيل والبغال والحمير بمنزلة الشَفَة للاِنسان. فالظَّنُونُ: الذي لايَعْلَمُ صاحبُهُ أيقبضُه من الذي هو عليه أم لا، فكأنّه الذي يُظَنُّ به، فمرة يرجوهمرة لا يرجوه. و هو من أفصح الكلام، وكذلك كلّ أمرٍ تطلبه ولا تدري على أي شيء أنت منه فهو ظَنون، وعلى ذلك قول الاَعشى: مَا يُجْعَلُ الْجُدُّ الظَّنُونُ الَّذِيجُنِّبَ صَوْبَ اللَّجِبِ الْمَاطِرِ مِثْلَ الْفُرَاتِيِّ إِذَا مَا طَمَايَقْذِفُ بِالْبُوصِيِّ وَالْمَاهِرِ والجُدّ: البئر، والظنون: التي لا يُدرى هل فيها ماء أم لا.
    بنابر اين‏«دين ظنون‏» آن است كه طلبكار نمی داند آيا می تواند از بدهكار وصول‏ كند يا نه. گويا طلبكار در حال ظن و گمان است گاهى اميد دارد كه بتواند آن را بستاند و گاهى نه, اين از فصيحترين سخنان است. همچنين هر كارى كه طالب‏ آن هستى و نمیدانى در چه موضعى نسبت‏ به آن خواهى بود، آن را«ظنون‏» گويند.
    و گفته اعشى شاعر عرب از همين باب است آنجا كه میگويد: «چاهى كه معلوم نيست‏ آب دارد يا نه و از محلى كه باران گير باشد دور است نمیشود آن را همچون‏ فرات، كه پر از آب است و كشتى و شناگر ماهر را از پا در می آورد، قرار داد.»
    «جد» چاه قديمى بيابانى را گويند و ظنون آن است كه معلوم نيست آب دارد يا نه.
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  10. Top | #488

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.79
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    کلمات_قصار_نهج_البلاغه
    سخنان_ویژه
    سخن_شماره_7

    وفي حديثه عليه السلام : أَنه شيّع جيشاً يغْزِيهِ فقال:
    اعْذِبُواعَنِ النِّسَاءِ مَا اسْتَطَعْتُمْ.


    در يكى از سخنانش هنگامى كه سپاهى را براى فرستادن به جنگ مشايعت‏ میكرد، فرمود:
    تا آنجا كه میتوانيد از زنان دورى جوئيد.


    شریف رضی می گوید:
    و معناه: اصدِفوا عن ذكر النساء وشُغُلِ القلب بهن، وامتنعُوا من المقاربة لهنّ، لاَن ذلك يَفُتُّفي عضُد الحميّة، ويقدح في معاقد العزيمة ويكسِر عن العَدْوِر، وَيلفِتُ عن الاِبعاد في الغزو، وكلُّ من امتنع من شيء فقد أعْذَبَ عنه، والعاذبُ والعَذُوب: الممتنع من الاَكل والشرب.
    معنى اين سخن اين است كه از ياد زنان و توجه دل به آنها در هنگام جنگ‏ اعراض كنيد، و از نزديكى با آنان امتناع ورزيد چه اينكه اين كار بازوان حميت‏ را سست و در تصميم خلل ايجاد مینمايد. و از حركت‏ سريع و كوشش در جنگ‏ باز میدارد. هر كس كه از چيزى امتناع ورزد گفته میشود «عذب عنه‏» و «عازب‏ و عذوب‏» به معنى كسى است كه از خوردن و آشاميدن امتناع میورزد.
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  11. Top | #489

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.79
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    کلمات_قصار_نهج_البلاغه
    سخنان_ویژه
    سخن_شماره_8

    وفي حديثه عليه السلام : كَالْيَاسِرِ الْفَالِجِ يَنْتَظِرُ أَوَّلَ فَوْزةٍ مِنْ قِدَاحِهِ.

    و در ضمن يكى از سخنان آن حضرت آمده:
    (مسلمان هنگامى كه دست‏ به عمل پستى نزده) همچون مسابقه دهنده ماهری میماند كه منتظر است در همان دور اول ببرد.


    شریف رضی می گوید:
    الياسرون : هم الذين يتضاربون بالقِداحعلى الجَزُورِ والفالجُ: القاهرُ اعْذِبُوا أي: أَعرضوا واتركوا. . الفَتّ: الدق والكَسر، وفَتّ في ساعده ـ من باب نصر ـ أي: أضعفه كأنه كسره. . مَعَاقِدُ العزيمة: مواضع انعقادها وهي القلوب، وقدح فيها: بمعنى خرقها كناية عن أوْهَنَها. . يكسر عنه: يؤخّر عنه. . العَدْو ـ بفتح فسكون ـ : الجَرْي. . الياسِرُون: اللاعِبون بالميْسِر، وهو القمار. . يتضاربون بالقِداح: أي يقامرون بالسهام على النصيب من الناقة. . الجَزُور ـ بفتح الجيم ـ : الناقة المجزورة، أي المنحورة. الغالبُ، يقال: قد فلجعليهم وفَلَجَهُم، وقال الراجز: لمّا رأيتُ فالجاً قد فَلَجَا.
    منظور از«ياسرون‏» كسانى هستند كه به وسيله‏ پيكانهاى تير بر سر شترى بخت آزمائى میكنند.
    و «فالج‏» كسى است كه پيروز شده است. گفته میشود«فلج عليهم و فلجهم‏» يعنى بر آنها پيروز شد. و لذا در بعضى‏«رجز» ها ميخوانيم كه از پيروزمند تعبير به‏«فالج‏» شده است.
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  12. Top | #490

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.79
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    کلمات_قصار_نهج_البلاغه
    سخنان_ویژه
    سخن_شماره_9

    وفي حديثه عليه السلام : كُنَّا إِذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ اتَّقَيْنَا بِرَسُولِ اللهِ صلى الله عليه وآله ، فَلَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنَّا أَقْرَبَ إِلَى الْعَدُوِّ مِنْهُ.

    و در ضمن سخنان آن حضرت آمده است:
    هرگاه آتش جنگ سخت‏ شعله‏ ور میشد، ما به رسول خدا(ص) پناه می برديم.
    و در آن ساعت هيچ يك از ما به دشمن از او نزديكتر نبود.


    شریف رضی می گوید:
    ومعنى ذلك: أنه إذا عَظُم الخوفُ من العدو واشتد عِضَاضُ الحربِ فَزِعَ المسلمون إلى قتال رسول الله صلى الله عليه وآله بنفسه، فيُنزِلُ الله تعالى النصر عليهم، ويأمنون ما كانوا يخافونه بمكانه. و قوله عليه السلام : «إذَا احمّر البأس» كناية عن اشتداد الاَمر، وقد قيل في ذلك أقوال أحسَنُها: أنه شبّه حَمْيَالحرب بالنار التي تجمع الحرارة والحمرة بفعلِها ولونها، وممّا يقوي ذلك قول الرسول صلى الله عليه وآله ، وقد رأى مُجْتَلَدَالناس يوم حُنين وهي حرب هوازنَ: «الآن حَمِيَ الوَطِيسُ» فالوطيسُ: مستوقَدُ النار، فشبه رسول الله صلى الله عليه وآله ما استحرّ من جلادالقوم باحتدامِ النار وشدةِ التهابها.
    معنى اين سخن اين است كه: وقتى ترس از دشمن‏ بزرگ مي نمود و جنگ به گونه‏ اى میشد كه گويا جنگجويان را ميخواهد در كام خود فروبرد، مسلمانان به پيامبر پناهنده میشدند تا رسول خدا شخصا به نبرد پردازد، و خداوند بوسيله او نصرت و پيروزى را بر آنان نازل فرمايد و در سايه آن حضرت ايمن گردند.
    اما جمله‏«اذا احمر الباس‏» كنايه از شدت كارزار است. در اين باره سخنان‏ متعددى گفته شده كه بهترين آنها اين است كه امام داغى جنگ را به شعله‏ های سوزان آتش تشبيه كرده است. و از چيزهائى كه اين نظر را تقويت میكند سخن‏ پيامبر در جنگ حنين است. وى هنگاميكه نبرد سخت و شمشير زدن مردم را در جنگ‏«هوازن‏» مشاهده كرد فرمود: «الآن حمى الوطيس‏»:
    اكنون تنور جنگ داغ‏ شد» «و طيس‏» تنور آتش است. بنابر اين رسول خدا صلى الله عليه و اله و سلم داغى و گرمى جنگ را به‏ افروختگى و شدت شعله ورى آتش تشبيه فرموده است.
    آخرین سخن
    پایان
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

صفحه 49 از 49 نخستنخست ... 39474849

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 01:25 AM