انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
صفحه 1 از 16 12311 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 160

موضوع: داستان های اصول کافی

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.79
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    gadid داستان های اصول کافی





    داستان های اصول کافی



    این بخش شامل داستان هایی از:

    1_ارزش اندیشیدن و فکر کردن

    2_ارزش علم و دانش

    3_توحید و خدا شناسی و مسائل اعتقادی

    4_دعا و نیایش

    5_پیرامون قرآن مجید

    6_مسائل کلی امامت و رهبری

    7_سرچشمه علم امامان

    8_فرشته ی رابط بین مردم و امام

    9_نگاهی بر زندگی چهاره معصوم علیه السلام

    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  2. کاربر زیر برای پست " دژدان " عزیز صلوات فرستاده:

    گل مريم (2020_01_18)

  3. Top | #2

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.79
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    داستانهای اصول کافی
    ارزش اندیشیدن و فکر کردن


    1_پیوند دین و حیاء با عقل

    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

    جبرئيل از طرف خدا نزد آدم(علیه السلام) آمد و گفت:
    (اي آدم!
    من از جانب خدا مأمور شده ام تا تو را در انتخاب يكي از اين سه خصلت، مخير سازم، يكي از آن سه را برگزين و دوتاي آن را واگذار.)
    آدم پرسيد:
    آن سه خصلت چيست؟
    جبرئيل گفت:
    1_عقل 2_حياء 3_دين
    آدم گفت: در ميان سه خصلت، خصلت عقل و انديشيدن را برگزيدم.
    جبرئيل به حياء و دين گفت:
    شما جدا شويد و عقل را به خودش واگذاريد، حياء و دين گفتند:
    (يا جبرئيل انا امرنا أن نكون مع العقل حيث كان
    اي جبرئيل! ما مأمور هستيم كه همراه عقل باشيم و از او جدا نشويم).
    جبرئيل گفت:
    خود دانيد، آنگاه به سوي آسمان عروج كرد و رفت.
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  4. Top | #3

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.79
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    داستانهای اصول کافی
    ارزش اندیشیدن و فکر کردن


    2_فرق بین عقل و ادب

    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

    ابوهاشم(كه يكي از فقهاي اسلام در عصر امام رضا(علیه السلام) و امام جواد (علیه السلام) بود مي گويد: در محضر حضرت رضا(علیه السلام) بودیم و افرادي نيز در آنجا بودند، سخن از عقل و ادب(نيروي انديشه و اخلاق اسلامي) به ميان آمد، هر كسي چيزي مي گفت، امام رضا(علیه السلام) فرمود:
    عقل از عطايای الهي است، ولی ادب، (مربوط به انسان است كه آن) را با رنج و زحمت، تحصيل مي كند، بنابراين كسي كه در تحصيل ادب، زحمت و رنج كشيد، آن را بدست مي آورد، ولي كسي كه در كسب عقل رنج و زحمت بكشد، جز بر ناداني خود نمي افزايد(يعني اصل عقل، از موهبتهاي خدادادي است و قابل كسب نيست، ولي امور اخلاقي و ارزشهاي انساني، قابل تحصيل است و مي توان با زحمت و رنج در تحصيل آن امور، به درجه عالي ادب رسيد.)
    ویرایش توسط دژدان : 2019_08_18 در ساعت 07:16 AM
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  5. Top | #4

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.79
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    داستانهای اصول کافی
    ارزش اندیشیدن و فکر کردن


    3_ارزش تفکر عبرت آموز

    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

    حسن بن صيقل مي گويد:
    از امام صادق(علیه السلام) پرسيدم: مردم از پيامبر روايت مي كنند (انديشيدن يك ساعت، بهتر از عبادت يك شب است)، چگونه انديشه اي است؟)
    امام صادق(علیه السلام) فرمود: هنگامي كه انسان از كنار خرابه يا خانه(رها شده اي) مي گذرد، بگويد:
    (اين ساكنوك، اين بانوك، ما بالك لاتتكلمين)
    آنها كه در ميان تو سكونت داشتند، كجايند؟ آنها كه تو را ساختند كجايند؟ چرا سخن نمي گوئي؟)
    به اين ترتيب، هم امام، آن روايت را تصديق فرمود و هم چگونگي تفكر ارزشمند را بيان داشت و به راستي كه چنين است، فكري كه مايه عبرت فكري گر چه اندك باشد، بهتر از عبادات طولاني، ولي سطحي و بي عمق خواهد بود.
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  6. Top | #5

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.79
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    داستانهای اصول کافی
    ارزش اندیشیدن و فکر کردن


    4_کم ارزشی عبادت بدون عقل

    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

    اسحاق بن عمار مي گويد:
    به امام صادق(علیه السلام) عرض كردم:
    همسايه اي دارم، بسيار نماز مي خواند و بسيار انفاق مي كند و بسيار به حج مي رود و از او خلافي نسبت به خاندان رسالت ديده نشده است.
    امام صادق(علیه السلام) فرمود:
    عقلش چگونه است؟
    (يعني آيا عقل اجتماعي و بينش ديني دارد؟)
    گفتم:
    عقل ندارد و از نظر فكري در سطح پائين است.
    آن حضرت فرمود:
    (لا يرفع بذلك منه
    او كه عقل ندارد، درجه اش به خاطر آن اعمال نيك، بالا نمي رود.)
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  7. Top | #6

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.79
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    داستانهای اصول کافی
    ارزش اندیشیدن و فکر کردن


    5_عقل یا برهان راستین

    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

    ابن سكيت اهوازي، از دانشمندان بزرگ و مشهور عصر امام دهم حضرت هادي (علیه السلام) بود و از محضر آن حضرت و امامان ديگر بهره هاي وافر برده بود، او روزي از امام هادي (علیه السلام) اين سوال را كرد:
    خداوند چرا حضرت موسي (علیه السلام) را با معجزه عصا و يَد بيضا و وسائل باطل كننده جادوي جادوگران فرستاد؟
    و چرا حضرت عيسي (علیه السلام) را با وسائل طبابت و درمان بيماريها و شفاي دردمندان و بيماران جسمي فرستاد؟
    ولي حضرت محمد پيامبر اسلام (ص) را، با معجزه بيان و شيوا خطبه هاي غرا و سخنان دلنشين فرستاد؟
    امام هادي(علیه السلام) در پاسخ فرمود:
    در عصر موسي (علیه السلام)، آنچه كه بيشتر رواج داشت، جادوگري قرار گيرد و بر آنها چيره شود فرستاد، او كارهايي كرد كه ساحران از انجام آن عاجز ماندند و جادوهاي جادوگران را باطل كرد و به اين ترتيب، حجت و برهان را بر آنها ثابت نمود.
    و در عصر عيسي(علیه السلام)، بيماري فلج و زمين گيري زياد شده بود و مردم به پزشك و درمان، نياز شديد داشتند، از اين رو عيسي(علیه السلام) در همين راستا، از جانب خدا چيزي آورد، كه پزشكهاي عصرش، نظيرش را نداشتند، او به اذن خدا، مردگان را زنده مي كرد، كور مادر زاد را بينا مي نمود، اشخاص مبتلا به بيماري پيسي را شفا مي داد و به اين ترتيب حجت را بر آنها ثابت نمود.
    ولي حضرت محمد، پيامبر اكرم (ص) در عصري به پيامبري مبعوث گرديد كه شيوه سخنوري و خطبه خواني و شعر سرائي، زياد شده بود، آن حضرت، مطالب بلند پايه و دقيق با بيان رسا و شيوا آورد، كه بر آنها برتري داشت و به اين ترتيب حجت را بر آنها تمام كرد.
    ابن سكيت: از پاسخ دلنشين امام هادي(علیه السلام)، قانع شد و عرض كرد:
    سوگند به خدا چنين پاسخي را از هيچكس نشنيده بودم.
    آنگاه ابن سكيت پرسيد: در اين زمان، حجت خدا بر مردم چيست؟
    امام هادي(علیه السلام) فرمود:
    آن حجت و دليل،(عقل) است، كه انسان به وسيله عقل، رهبر راستين را مي شناسد و او را مي پذيرد و رهبر دروغين را مي شناسد و او را تكذيب مي نمايد.
    اين سكيت: هذا والله هو الجواب: سوگند به خدا پاسخ درست، همين است.
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  8. Top | #7

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.79
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    داستانهای اصول کافی
    ارزش اندیشیدن و فکر کردن


    6_مراحل پیوستن عقل به انسان

    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

    اسحاق پسر عمار مي گويد: به محضر امام صادق(علیه السلام) رفتم، داستان خودم را در رابطه با ملاقات با مردم و گوناگون بودن سطح فكري آنها در پذيرش سخنم، با آن حضرت در ميان گذاشتم و عرض كردم:
    1_گاهي نزد بعضي از انسانها مي روم، قسمتي از سخنم را به او مي گويم، ولي او (با هوش تيزي كه دارد) همه سخن و مقصود مرا مي فهمد.

    2_و با بعضي ديگر سخن مي گويم، وقتي كه تمام سخنم را به او گفتم، او مقصودم را مي فهمد و به من جواب مي دهد.

    3_ولي با بعضي ديگر وقتي سخن مي گويم، مقصودم را نمي فهمد، مي گويد: دوباره بگو.
    به اين ترتيب انسانها در درك مطالب، متفاوت هستند، علت چيست؟
    امام صادق(علیه السلام) در پاسخ من فرمود:
    آيا علتش را نمي داني؟
    گفتم: نه.
    فرمود: شخص اول، كه مقصود تو را از قسمتي از گفتار تو مي فهمد، كسي است كه در همان هنگام كه نطفه بوده، عقلش با نطفه اش بهم آميخته است و شخص دوم كسي است كه: عقلش در رحم مادرش، به او ملحق شده است، ولي شخص سوم كه سخنت را نمي فهمد و مي گويد دوباره بيان كن، كسي است كه عقلش پس از بزرگ شدنش، به او پيوسته است.
    بنابراين تيز هوشي و كند هوشي و ميانه هوشي، مربوط به ريشه هاي تعقل او است كه اگر زودتر به او ملحق شده، تيزهوش مي گردد و اگر ديرتر ملحق شده به همان نسبت، كند هوش مي شود.
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  9. Top | #8

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.79
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    داستانهای اصول کافی
    ارزش اندیشیدن و فکر کردن

    7_آدم وسواس, عاقل نیست

    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

    يكي از مسلمانان، در وضو گرفتن، وسوسه داشت، چندين با اعضاء وضو را مي شست، ولي به دلش نمي چسبيد و آن را نادرست مي خواند و تكرار مي كرد.
    عبدالله بن سنان مي گويد: به حضور امام صادق(علیه السلام) رفتم و از او ياد كردم، گفتم: با اينكه او يك مرد عاقل است، در وضو وسوسه مي كند.
    امام صادق(علیه السلام) فرمود:
    اين چه عقلي است كه در او وجود دارد، با اينكه از شيطان پيروي مي كند؟
    گفتم: چگونه از شيطان پيروي مي كند؟
    فرمود:
    از او بپرس، اين وسوسه كاري از كجا به او روي مي آورد؟
    خود او جواب خواهد داد كه: از كار شيطان است.
    چرا كه او مي داند وسوسه و تزلزل در اراده، از القائات شيطان است، زيرا خداوند(در قرآن در سوره ناس آيه 4، 5) مي فرمايد:
    (من شر الوسواس الخناس - الذي يوسوس في صدور الناس:
    پناه مي برم از شر وسوسه هاي شيطان مرموز، كه در سينه هاي انسانها وسوسه مي كند)
    ولي هنگام عمل بر اثر ضعف اراده، قادر بر جلوگيري از اطاعت شيطان نيست.
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  10. Top | #9

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.79
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    داستانهای اصول کافی
    ارزش علم و دانش


    1_علامه کیست؟

    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

    عصر رسول خدا(ص) بود، روزي آن حضرت وارد مسجد شد ناگاه ديد گروهي در اطراف شخصي حلقه زده اند و به گفتار او گوش فرا داده اند، پيامبر(ص)، از آنها پرسيد:
    اين شخصيت كيست؟
    شخصي گفت: اين شخص،(علامه) است.
    پيامبر(ص) فرمود:
    علامه يعني چه؟
    گفتند: علامه كسي است كه از همه بيشتر به نسبتها عرب و رخدادهاي بين انسانها، آگاهي دارد و حوادث دوران جاهليت و اشعار مردم آن عصر را مي داند.
    پيامبر(ص) فرمود:
    اين گونه علم، نه براي آن كسي كه آن را نمي داند زيانبخش است و نه براي آنكه آن را مي داند سودمند است، سپس فرمود:
    انما العلم ثلاثة: آيه محكمة، او فريضة عادلة اوسنة قائمة و ما خلاهن فهو فضل.
    يعني: علم سودمند و علم شرع بر سه گونه است.
    1_اصول عقائد(كه براهين آيات روشن قرآن، بيانگر است.)

    2_علم اخلاق (كه مركب از لشگر عقل و جهل است و بر انسان واجب است لشگر عقل را بپذيرد و از لشگر جهل، عدول و دوري كند.)

    3_ احكام شريعت و مسائل حلال و حرام و غير از اين سه علم، زيادي است.)
    توضيح اينكه:
    علوم اصلي كه بر همه مسلمانان، آموختن آن لازم است و در رابطه با دين و معاد، سودمند است، همان سه علم مذكور است، اما بقيه علوم اگر زيانبار باشند,(مثل علم سحر و شعبده و طلسمات)، زيادي است و اگر مفيد باشند مانند علم طب و كشاورزي و … ، برگشتش به همان علوم سه گانه است.
    و يا اينكه منظور از واژه(فضل) در حديث فوق، يك نوع استحباب باشد، ولي آموختن آن سه علم، واجب است و كسي كه از آن سه علم بهده ندارد، علمهاي ديگر براي او بي فايده است.
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

  11. Top | #10

    تاریخ عضویت
    February_2017
    عنوان کاربر
    مدیر انجمن
    میانگین پست در روز
    1.79
    نوشته ها
    4,746
    صلوات
    28187
    دلنوشته
    45
    سلام بر همه‌ی دوستان عزیز اللهم عجل لولیک الفرج
    صلوات و تشکر
    411
    مورد صلوات
    393 در 369 پست
    دریافت کتاب
    0
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    داستانهای اصول کافی
    ارزش علم و دانش


    2_علم با عمل!

    بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

    مردي به حضور امام سجاد(علیه السلام) آمده با اشتياق و شور خاصي از امام سجاد(علیه السلام) چند سوال كرد و آن حضرت پاسخ سوالهاي او را داد، او اندكي توقف كرد و حركت كرد و رفت, بار ديگر بازگشت و سوال ديگري را مطرح نمود و تصميم داشت همچنان به سوالات خود ادامه دهد.
    امام سجاد(علیه السلام) براي آنكه به او بفهماند، علم براي عمل است، نه انباشتن آن، بدون عمل، به او رو كرد و فرمود: در كتاب مقدس(انجيل) نوشته شده است:
    به آنچه دانسته ايد، ولي عمل به آن نكرده ايد، از آنچه نمي توانيد نپرسيد، زيرا اگر به اندوخته هاي علم، عمل نگردد، موجب افزايش ناسپاسي و دوري داننده علم، از خدا مي گردد.
    به گفته سعدي:
    از من بگوي عالم تفسير گوي را
    گر در عمل نكوشي نادان مفسري
    علم، آدميت است و جوانمردي و شرف
    و رنه ددي به صورت انسان مصوري
    بار درخت علم نباشد بجز عمل
    با علم اگر عمل نكني، شاخ بي بري
    رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا...


    با ما همراه باشید در

    کانال شهر نورانی قرآن

    گروه شهر نورانی قرآن

صفحه 1 از 16 12311 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پژوهشى در اصول، مبانى و فرايند ترجمه قرآن
    توسط مدهامتان در انجمن فرایند ترجمه قرآن
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 2021_12_12, 10:11 AM
  2. اصول دین و فروع دین ؟میخوام بدونم
    توسط یا علی ابن الحسین در انجمن پرسش و پاسخ (موارد دیگر)
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 2014_06_02, 08:37 PM
  3. کتاب الفصول العشره فى الغيبه
    توسط گل مريم در انجمن کتاب و کتابشناسی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2013_08_29, 04:59 PM
  4. اصول و جلوه‌های زیبایی شناسی در قرآن کریم
    توسط صبور در انجمن زیبایی شناسی
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 2013_07_05, 11:53 AM
  5. اصول و مباني زيبايي شناسي قرآن كريم‌
    توسط صبور در انجمن زیبایی شناسی
    پاسخ: 18
    آخرين نوشته: 2013_07_04, 02:08 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 10:35 AM