مشاعره ::: مشاعره

[امیر هانی]

غم مخور ایام هجران رو به پایان می رود	پرده از رخسار آن سرو خرامان می رود
وعده دیدار نزدیک است یاران مژده باد	روز وصلش می رسد ایام هجران می رود

امام خمینی(ره)

[پرویزیان]

یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض



پادشاهی کامران بود از گدایان عار داشت

[گل مريم]

تا چند ای امام بسوزیم در فراق

آخر زمان هجر شما را نهایتی

[پرویزیان]

يك عده بر آنند كه قرآن كريمی

يك عده بگويند كه احسان قديمی

يك قوم تورا زاده ي طوفان بشناسند

يك عده بگويند كه از نسل نسيمی

[گل مريم]

یک ره اگر به سوی من آیی نگار من!
یک دم اگر تو نشینی کنار من
از چهره براندازی از نقاب یار من!


«زیبا شود به کارگه عشق کار من
هر گه نظر به صورت زیبا کنم ترا»

[مشعشع]

اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري

کي از مسير کوچه قصد عبور داری؟

[پرویزیان]

یک روز می شود که زمین گریه میکند

از یک تن برهنه و پُر انکسار ، لب

[مشعشع]

با ترنم با ترانه با سروش سبز آب
از گلوي بيشه خشکيده مي آيد کسي

مثل عطر تازه تک جنگل باران زده
در سلام بادها پيچيده مي آيد کسي

[پرویزیان]

یاد باد آن کو به قصد خون ما
زلف را بشکست و پیمان نیز هم

[مشعشع]

مطلع والشمس بود روی تو

مظهر واللیل دو گیسوی تو
دیده خلقی همه در انتظار

کز پس این پرده شوی آشکار

[پرویزیان]

روز وشب لا جرعه ساغر پشت ساغر میزنند
تیغ او دشمن کش و ابروی او عاشق کش است

با کمان ابروانش جان به در کردن خوش است
گل علی و بلبلش زینب و او پروانه اش