انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 14 , از مجموع 14

موضوع: در بيان سبب شهادت آن حضرت و ضربت ابن ملجم مرادى عليه اللعنة

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.73
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض در بيان سبب شهادت آن حضرت و ضربت ابن ملجم مرادى عليه اللعنة






    منتهي الامال جلد اول
    نويسنده : مرحوم حاج شيخ عباس قمي تحقيق : صادق حسن زاده


    مـشـهـور ميان علماى شيعه آن است كه در شب نوزدهم ماه مبارك رمضان سنه چهلم از هجرت در وقـت طـلوع صـبح حضرت سيّد اوصياء على مرتضى عليه السّلام از دست شقى ترين امّت ابـن مـلجـم مـرادى لعين ، ضربت خورد و چون ثُلثى از شب بيست و يكم آن ماه گذشت روح مـقـدّسـش بـه ريـاض جـِنـان پـرواز كـرد
    و مـدّت عـمـر شـريـفـش شـصـت و سـه سـال بـوده ، ده سـاله بـود كه حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلّم به پيغمبرى مـبـعـوث گـرديـد و بـه آن حـضـرت ايـمـان آورد و بـعـد از بـعـثـت سـيـزده سـال بـا آن حـضـرت در مـكـّه مـانـد و بـعـد از هـجـرت بـه مـديـنـه بـا آن حـضـرت ده سـال در مـديـنـه بـود و پـس از آن بـه مـصـيـبـت حـضـرت رسـول صـلى اللّه عـليـه و آله و سـلّم مـبـتـلا شـد و بـعـد از آن حـضـرت سـى سـال زنـدگـانـى فـرمـود، دو سـال و چـهـار مـاه در خـلافـت ابـوبـكـر و يـازده سـال در خـلافـت عـُمـر و دوازده سـال در خـلافـت عـثـمـان بـه سر برد.

    و خلافت ظاهريّه آن حـضـرت قـريـب بـه پـنـج سـال كـشـيـد و در اكـثـر آن مـدّت بـا مـنـافـقـان مـشـغـول قـتـال و جـدال بـود و پـيـوسـتـه بـعـد از حـضـرت رسـول صـلى اللّه عـليـه و آله و سـلّم مـظـلوم بود و اظهار مظلوميّت خويش مى فرمود و از كثرت نافرمانى و نفاق مردم خويش دلتنگ بود و طلب مرگ از خدا مى نمود وكَرّةً بَعْد كَرّةٍ از شـهـادت خـود بـه دسـت ابـن مـلجـم خـبر مى داد و گاهى مى فرمود:
    كه چه مانع شده است بـدبـخـت تـريـن امـّت را كـه مـحـاسن مرا از خون سرم خضاب كند؟

    و در آن ماه رمضانى كه واقـعـه شـهـادت آن جناب در آن ماه اتّفاق افتاد بر منبر اصحاب خويش رااعلام فرمود كه امـسال به حج خواهيد رفت و من در ميان شما نخواهم بود

    و در آن ماه يك شب در خانه امام حسن عـليـه السـّلام و يـك شـب در خـانـه امـام حـسـيـن عـليـه السّلام و يك شب در خانه جناب زينب عليهاالسّلام دختر خود كه در خانه عبداللّه بن جعفر بود افطار مى فرمود و زياده از سه لقـمـه تـنـاول نمى فرمود، از سبب آن حالت مى پرسيدند مى فرمود: امر خدا نزديك شده است مى خواهم خدا را ملاقات كنم و شكم من از طعام پر نباشد و بعضى نگاشته اند كه يك روز از بالاى منبر به جانب فرزندش امام حسن عليه السّلام نظرى افكند و فرمود: اى ابا مـحـمـّد! از اين ماه رمضان چند روز گذشته است ؟ عرض كرد: سيزده روز؛ پس به جانب امام حـسـيـن عـليـه السّلام نظرى كرد و فرمود: اى اباعبداللّه از اين ماه رمضان چند روز مانده ؟ عرض كرد: هفده روز؛ پس حضرت دست بر محاسن شريف خود زد و در آن روز لحيه آن جناب سفيد بود و فرمود: وَاللّهِ لَيَخْضِبُه ا بِدَمِه ا اِذِ انْبَعَثَ اَشْق يه ا؛ به خدا قسم كه اشقى امّت ، اين موى سفيد را با خون سر خضاب خواهد كرد!

    پس اين شعر را انشا فرمود:

    شعر :
    اُريدُ حَياتَهُ وَيُريدُ قَتْلي
    عَذيرَكَ من خَليلِكَ مِنْ مُرادٍ(ر.ك : (مناقب ) ابن شهر آشوب 3/354 ـ 356 .)


    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  2. 3 کاربر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده.

    مدیریت محتوایی انجمن (2013_07_30), مشعشع (2013_07_30), صبور (2013_07_30)

  3. Top | #11

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.73
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض





    پس زمانى مدهوش شد و امام حسن عليه السّلام بگريست و از قَطَرات عَبرات آن حضرت كه بـر روى پـدر بـزرگـوارش ريـخـت آن حـضـرت به هوش آمد و چشم بگشود و فرمود:

    اى فرزند! چرا مى گريى و جَزَع مى كنى ؟ همانا تو بعد از من به زهر ستم شهيد مى شوى و بـرادرت حـسـيـن به تيغ و هر دو تن به جدّ و پدر و مادر خود ملحق خواهيد شد.

    آنگاه امام حسن عليه السّلام از قاتل پدر پرسش كرد، فرمود: مرا پسر يهوديّه عبدالرّحمن بن مُلْجُم مـُرادى ضـربـت زد و اكنون او را به مسجد درآورند و اشاره كرد به باب كِنْدَه و پيوسته زهـر شـمـشـير بر بدن آن حضرت سَرَيان مى كرد و آن حضرت را بى خويشتن مى نمود و مـردمـان بـه بـاب كـِنـْدَه مـى نـگريستند و بر اميرالمؤمنين عليه السّلام مى گريستند كه نـاگـاه صـدائى از دَرِ مـسـجـد بـلنـد شـد و ابن ملجم را دست بسته از باب كِنْدَه به مسجد درآوردنـد و مـردمان گوش و گردن او را با دندان مى گزيدند و بر رويش مى زدند و آب دهان بر روى نحسش مى افكندند و او را همى گفتند: واى بر تو! ترا چه بر اين داشت كه اميرالمؤمنين عليه السّلام را كشتى و رُكْن اسلام را در هم شكستى ؟!

    و او خاموش بود چيزى نـمـى گـفـت و مـردم را هـر سـاعـت آتش خشم افروخته تر مى گشت و همى خواستند او را با دنـدان پـاره پـاره كنند. حُذَيْفه نَخَعى با شمشير كشيده از پيش روى مى شتافت و مردم را مى شكافت تا او را به حضور حضرت امام حسن عليه السّلام آوردند، چون نظر آن حضرت بر او افتاد فرمود: اى ملعون ! كشتى اميرالمؤمنين و امام المسلمين را به جاى آنكه ترا پناه داد و تـرا بـر ديـگران اختيار كرد و عطاها فرمود، آيا بد امامى بود از براى تو و جزاى نيك هاى او به تو اين بود كه دادى ؟!.

    ابـن مـلجم همچنان سر به زير افكنده بود و سخن نمى گفت ، پس در آن وقت صداهاى مردم بـه گـريه و نوحه بلند شد، پس امام حسن عليه السّلام پرسيد از آن مردى كه آن ملعون را آورده بـود، كـه ايـن دشـمـن خـدا را در كجا يافتى ؟ پس آن مرد حكايت يافتن ابن ملجم را بـراى آن حـضـرت نـقـل نـمـود، پس امام حسن عليه السّلام فرمود: حمد و سپاس خداوندى را سـزا اسـت كـه دوسـت خـود را يـارى كـرد و دشـمـن خـود را مخذول و گرفتار نمود.

    بعد از لختى اميرالمؤمنين عليه السّلام چشم بگشود و اين كلمه مى فرمود:
    اِرْفـَقُوا يا مَلائِكَةَ رَبّى بى ؛ يعنى اى فرشتگان خدا، با من رفق و مدارا كنيد

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  4. کاربر زیر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده:


  5. Top | #12

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.73
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض






    آنگاه امام حـسـن عـليـه السـّلام بـه آن حـضـرت عـرض كـرد: ايـن دشـمـن خـدا و رسـول و دشـمن تو، ابن ملجم است كه حق تعالى ترا بر او نيرو داد و در نزد تو حاضر ساخت .

    اميرالمؤمنين عليه السّلام به جانب آن ملعون نگريست و به صداى ضعيفى فرمود: يـابـن مـلجـم ! امـرى بزرگ آوردى و مرتكب كار عظيم گشتى ، آيا من از بهر تو بد امامى بـودم كـه مـرا چـنـين جزا دادى ؟ آيا من ترا مَوْرِد مرحمت نكردم و از ديگران برنگزيدم ؟ آيا بـه تـو احـسـان نـكردم و عطاى تو را افزون نكردم با آنكه مى دانستم كه تو مرا خواهى كشت لكن خواستم حجّت بر تو تمام شود و خدا انتقام مرا از تو بكشد و نيز خواستم كه از ايـن عقيدت برگردى و شايد از طريق ضلالت و گمراهى روى بتابى ، پس شقاوت بر تـو غـالب شد تا مرا بكشتى ، اى شقى ترين اشقياء!

    ابن ملجم اين وقت بگريست و گفت : اَفَاَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فى النّارِ؟ يعنى آيا تو نجات مى توانى داد كسى را كه در جهنم است و خـاصّ آتـش اسـت ؟

    آنـگاه حضرت سفارش او را به امام حسن عليه السّلام كرد و فرمود: اى پسر! با اسير خود مدارا كن و طريق شفقت و رحمت پيش دار، آيا نمى بينى چشمهاى او را كه از ترس چگونه گردش مى كند و دلش چگونه مضطرب مى باشد؟

    امام حسن عليه السّلام عـرض كـرد: ايـن مـلعـون ترا كشته است و دل ما را به درد آورده است امر مى كنى كه با او مـدارا كـنـيم ؟!

    فرمود: اى فرزند! ما اهل بيت رحمت و مغفرتيم ، پس بخوران به او از آنچه خـود مـى خـورى و بـيـاشـام او را از آنـچـه خـود مى آشامى ، پس اگر من از دنيا رفتم از او قـصاص كن و او را بكش و جسد او را به آتش نسوزان و او را مُثْله مكن ـ يعنى دست و پا و گـوش و بـيـنـى و سـايـر اعـضـاى او را قـطـع مـكـن ـ كـه مـن از جـدّ تـو رسـول خـدا صـلى اللّه عـليـه و آله و سـلّم شـنيدم كه فرمود: (مثله مكنيد اگر چه به سگ گـزنـده بـاشـد). و اگـر زنـده مـاندم من خود داناترم كه با او چه كار كنم و من اَوْلى مى باشم به عفو كردن ؛ چه ما اهل بيتى مى باشيم كه با گناهكار در حق ما جز به عفو و كرم رفتار ديگر ننمائيم .

    اين وقت آن حضرت را از مسجد برداشته با نهايت ضعف و بى حالى آن جناب را به خانه بردند و ابن ملجم را دست به گردن بسته در خانه محبوس داشتند و مـردمـان در گـرد سـراى آن حـضـرت فـريـاد گـريـه و عـويـل در هم افكندند و نزديك بود كه خود را هلاك كنند


    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  6. 2 کاربر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده.


  7. Top | #13

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.73
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض





    و حضرت امام حسن عليه السّلام در عـيـن گـريـه و زارى و نـاله و بى قرارى با پدر بزرگوار خود گفت : اى پدر! بعد از تـو بـراى مـا كـه خـواهـد بـود مـصـيـبـت تـو بـراى مـا امـروز مـثـل مـصيبت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم است ، گويا گريه را از براى مصيبت تـو آموخته ايم ؛

    پس حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام نور ديده خود را به نزديك خويش طلبيد و ديده هاى او را ديد كه از بسيارى گريه مجروح گرديده پس به دست مبارك خود آب از چـشـمـان حـسـن عـليـه السـّلام پـاك كـرد و دسـت بـر دل مـبـاركـش نـهـاد و فـرمـود: اى فـرزنـد! خـداونـد عـالمـيـان دل تـرا بـه صـبـر سـاكـن فـرمايد و مزد تو و برادران ترا در مصيبت من عظيم گرداند و سـاكـن فـرمايد اضطراب ترا و جريان آب ديدگان ترا، پس به درستى كه خداوند مزد مـى دهـد تـرا بـه قـدر مـصـيـبـت تـو؛

    پـس آن حـضـرت را در حـجـره اى نـزديك مصلاى خود خوابانيدند، زينب و ام كلثوم آمدند و در پيش آن حضرت بنشستند و نوحه و زارى براى آن حـضـرت مـى كـردنـد و مـى گـفـتـنـد كـه بـعـد از تـو كـودكـان اهـل بـيـت را كـه تـربيت خواهد كرد؟ و بزرگان ايشان را كه محافظت خواهد نمود؟ اى پدر بـزرگـوار! انـدوه مـا بـر تو دور و دراز است و آب ديده ما هرگز ساكن نخواهد شد!

    پس ‍ صـداى مـردم از بـيـرون حـجره بلند شد به ناله و آب از ديده هاى آن حضرت جارى شد و نظر حسرت به سوى فرزندان خود افكند و حسنَيْن عليهماالسّلام را نزديك خود طلبيد و ايـشـان را در بـركـشـيـد و رويـهـاى ايـشـان را مـى بـوسـيـد.(
    (جـلاء العـيـون ) عـلامـه مـجـلسـى ص 336 ـ 346، (بـحـارالانـوار) 42/276 ـ 288 .)

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  8. کاربر زیر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده:


  9. Top | #14

    تاریخ عضویت
    April_2013
    عنوان کاربر
    اللهم عجل لولیک الفرج
    میانگین پست در روز
    1.73
    نوشته ها
    6,981
    صلوات
    24510
    دلنوشته
    18
    ممنون از دعای زیبا و حاجتهاتون إن شاءالله خوشبخت و سلامت و عاقبت بخیر باشید
    صلوات و تشکر
    10,215
    مورد صلوات
    10,572 در 4,696 پست
    نوشته های وبلاگ
    175
    دریافت کتاب
    81
    آپلود کتاب
    135

    پیش فرض





    بالجمله ؛پس ساعتى مدهوش شد به سبب زهرى كه در بدن مباركش جارى شده بود چنانكه حـضـرت رسـول صلى اللّه عليه و آله و سلّم به سبب زهرى كه به او داده بودند گاهى مـدهـوش مى شد و گاهى به هوش باز مى آمد، چون اميرالمؤمنين عليه السّلام به هوش آمد امـام حـسـن عـليـه السـّلام كـاسه اى از شير به دست آن حضرت داد، حضرت گرفت اندكى تناول فرمود و بقيّه آن را براى ابن ملجم امر فرمود، ديگر باره سفارش كرد به حضرت امام حسن عليه السّلام در باب اَكْل و شُرْبه آن ملعون .

    شيخ مفيد و ديگران روايت كرده اند كه چون ابن ملجم را به حبس بردند ام كلثوم گفت : اى دشـمـن خـدا! امـيـرالمؤمنين عليه السّلام را كشتى ؟ آن ملعون گفت : اميرالمؤمنين را نكشته ام پـدر ترا كشته ام ؛ امّ كلثوم فرمود: اميدوارم كه آن حضرت از اين ضربت شفا يابد و حق تعالى ترا در دنيا و آخرت معذّب دارد؛ ابن ملجم گفت كه آن شمشير با هزار درهم خريده ام و هـزار درهـم ديـگـر داده ام كـه آن را به زهر آب داده اند و ضربتى بر او زده ام كه اگر ميان اهل زمين قسمت كنند آن ضربت را هر آينه همه را هلاك كند!(
    (ارشاد شيخ مفيد) 1/21 .)

    ابوالفرج نقل كرده كه به جهت معالجه زخم اميرالمؤمنين عليه السّلام اطبّاء كوفه را جمع كردند و عالم تر آنان در عمل جرّاحى شخصى بود كه او را اثير بن عمرو مى گفتند، چون در جـراحـت امـيـرالمـؤمـنـيـن عـليـه السّلام نگريست شُش گوسفندى طلبيد كه تازه و گرم بـاشـد، چـون آن شـش را حاضر كردند رگى از آن بيرون كشيد آنگاه او را در شكاف زخم كرد و در آن دميد تا اطرفش به اَقْصاى جرحت رسيد و لختى بگذاشت پس برداشت و در آن نـظر كرد بعضى از سفيدى مغز سر آن حضرت را در آن ديد آن وقت به اميرالمؤمنين عليه السـّلام عـرض كرد كه وصيت خود را بكن كه ضربت اين دشمن خدا كار خود را كرده و به مغز سر رسيده و ديگر كار از تدبير بيرون شده .(
    (مقاتل الطالبيين ) ابوالفرج اصفهانى ص 23 .)

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

    دل من داند و من دانم و تنها دل من

    یا ابا صالح علیه السلام ادرکنی



    با ما همراه باشید در

    کانال ترجمه ی قرآن شهر نورانی قرآن
    https://دtelegram.me/shahrenuraniquran

    کانال مکالمه ی عربی شهر نورانی قرآن(آموزش دروس صدی الحیاة و لهجه ی عراقی)
    https://telegram.me/mokalemeharabik


  10. 2 کاربر برای پست " گل مريم " عزیز صلوات فرستاده.


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 04:58 AM