انتخاب رنگ سبز انتخاب رنگ آبی انتخاب رنگ قرمز انتخاب رنگ نارنجی
صفحه 2 از 5 نخستنخست 1234 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 42

موضوع: سیمای انسان در سوره یوسف

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.56
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض سیمای انسان در سوره یوسف







    سیمای انسان در سوره یوسف



    چکیده:
    این سوره با 111 آیه که یکصد آیه آن به داستان حضرت یوسف (ع) اختصاص دارد. جایگاه ارزشی انسان و خصوصیات زشت و زیبایش را در قالبی بسیار زیبا و دلنشین بیان می‌دارد. در این سوره یوسف به عنوان الگویی از انسان ، محسن، مخلص، صاحب علم و حکمت ربانی که منشا بسیاری از ارزش های انسانی و مکارم اخلاقی چون عفت، عفو، گذشت، راستی و صداقت است معرفی می‌شود و در مقابل آنها زشتی های اخلاقی مانند حسد، عصبیت، دروغ‌گویی و... مورد نکوهش قرار گرفته است.
    کلید واژه‌ها: انسان، تقوا، توحید، حسد، صبر، ظلم، عصبیت، عصمت، عفت، عفو، علم، یوسف




    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  2. Top | #11

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.56
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    امیرمومنان علی (ع ) در وصیت به فرزندش می‌فرماید:
    « ای فرزندم اگرچه عمر پیشینیان را نکردم اما در اعمالشان اندیشه نمودم و در اخباری که از آنان رسیده تفکر کردم و در پی آمد اعمالشان سیر نمودم گویی که از آنان شدم... پس زوایای تاریک و روشن زندگی آنان را دریافتم و فهمیدم چه کسانی بهره بردند و چه کسانی زیان دیدند....» (عبده، ص 560 )

    4-2) وحی به عنوان منبع دیگر معرفت:



    گرچه وحی در قرآن برای موجودات غیر از انسان مانند زنبور عسل و... به کار رفته است. اما وحی به این معنا که ملکی بر مسند جان انسان بنشیند و کلماتی بر انسان القاء کند که مایه تعالی معرفتی و شخصیتی او گردد ویژه انسان است - البته نه هر انسانی بلکه برگزیدگان و شایستگان از انسان ها - پس القای وحی از یک نظر دلالت بر جایگاه والای انسان در آفرینش دارد که در بخش گذشته اشاره شد، اما از نگاه دیگر وحی به عنوان یک منبع معرفتی مد نظر قرار می‌گیرد که در این بخش مورد توجه ماست.
    بدیهی است که انسان معرفت هایی را از طریق حواس و عقل و عرفان کسب می‌کند اما معرفت وحیانی افق دیگری از معرفت است که جز از این طریق برای انسان حاصل نمی شود. چنانکه قرآن می‌فرماید: « ای پیامبر ما بواسطه وحی بهترین قصه های تاریخ را بر تو گزارش میکنیم و تو قبل از آن از ناآگاهان بودی. » گرچه این داستان در تورات نیز ذکر شده است (سفر پیدایش فصل 37 تا 50) اما در اینجا دو نکته قابل ذکر است اولا تورات واقعی نیز از عالم بالاست ثانیا توراتی که در زمان پیامبر در دسترس بود تورات تحریف شده بود. و بسیاری از حقایق واژگونه بود که جناب استاد صالحی نجف آبادی در اثر زیبای خویش (جمال انسانیت یا تفسیر سوره یوسف) بسیاری از آنها را ذکر کرد.
    بهرحال یکی از منابع معرفتی انسان وحی است که در این سوره و سوره های دیگر مانند آل عمران 44، هود 49 و نجم 4 بدان اشاره شده است و انبیای الهی دریافت کنند گان این نوع حکمت و معرفت هستند چنانکه در آیه 22 همین سوره درباره حضرت یوسف (ع) می‌فرماید: « آتیناه حکماً و علماً ؛ ما به او علم و حکمت بخشیدیم.» و نظیر این سخن در سوره های دیگر درباره سایر انبیا ذکر شده است. (نک انبیا 74 و 79 قصص 14)



    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  3. Top | #12

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.56
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض





    3 – انسان از بعد حکمت عملی:



    گرچه این سوره هم جایگاه ارزشی انسان در نظام هستی را بیان می‌کند و هم ابعاد نظری وجود انسان را می‌فهماند اما بیشترین تاکید آن بر مباحث حکمت عملی و بیان زوایای وجودی انسان از جنبه اخلاقی است که بیشترین درس ها را در سازندگی انسان در بردارد که به برخی از آنها اشاره می‌شود.

    1-3) بیان جنبه های نفس آدمی:



    علمای علم اخلاق برای بیان وجود انسان چهار قوه برشمرده اند: قوه عقل، قوه غضب، قوه شهوت، قوه وهم. اولی شأنش ادراک حقایق امور و تمییز بین خیرات و شرور و امر به افعال نیکو و نهی از صفات زشت است. دومی عامل صدور افعالی در زندگی مانند غضب، بغض و حسد است و سومی عامل گرایش انسان به سوی افعال چهار پایان از خوردن و حرص بر ارضای شهوات جنسی است و چهارمی شأنش مکر و حیله و خدعه و لباس زیبا پوشاندن بر افعال زشت است. (نک نراقی ج 1 ص 28 و 29)
    البته همه این قوا لازمه حیات بشر است مشروط بر آنکه تحت قوه عقل باشند و الا اگر جنبه شیطانی نفس یعنی نفس اماره حاکم بر وجود انسان شود این قوا از حد اعتدال خارج شده و موجب زیانکاری انسان خواهند شد. چنانکه خدای سبحان در این سوره به انسان ها آموزش داده است ؛ « انَّ النَّفس لامّارهٌ بالسوء ؛ همانا نفس همواره انسان را به بدیها و زشتی ها فرمان میدهد » به پاره‌ای از زشتی های نفس امّاره و زشتی های اخلاقی انسان و در مقابل پاره‌ای از کرامت های انسانی و محاسن اخلاقی او که در این سوره آمده است اشاره می‌شود:


    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  4. Top | #13

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.56
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض





    • عصبیت:


    عصبیت ریشه اش از عُصبه است و عُصبه در لغت به معنای گروه طرفدار و پشتیبان است (راغب، 568). جوهری (ج 2، ص18 ) می‌نویسد: « عصبه الرجل: فرزندان و خویشان، پدر را گویند از آن جهت که گرد پدر جمع می‌شدند ». «در ادبیات امروز طرفداری حزبی را هم عصبیت گویند.» (طباطبایی ،سید مصطفی، ص 441)
    تعصب نژادی که الان در دنیا در جاهایی مثل... اسرائیل وجود دارد و می‌گویند نژاد یهود برتر از همه نژادهاست از همین ریشه است به این اعتبار می‌گویند عصبیت یعنی افتخار کردن و استعانت جستن به وسیله عصبه و قوم خویش های پدری، و کسی که برتری نژادی و طایفه‌ای برای خودش قایل است شیطان اول کسی است که اظهار عصبیت کرد. چنانکه امیرمؤمنان می‌فرماید: « الّذی وَضَع اساسَ العَصَبیه ؛ او کسی است که بنیان عصبیت را گذاشت. » (عبده، 1993، ص424 ) چون وقتی در مقابل آدم امر به سجده شد به واسطه اصل و ریشه اش که از آتش بود و آدم از خاک تعصب نشان داد، اولین گام انحراف فرزندان یعقوب هم همین بود که گفتند: « یوسُفُ و اَخُوهُ اَحَبّ الیَّ اَبینا منّا و نَحنُ عُصبهٌ ؛ یوسف و برادرش در نزد پدرمان از ما محبوب ترند در حالی که ما جماعتی متحد و همیاریم. » (15 )


    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  5. Top | #14

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.56
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    از این آیه فهمیده می‌شود که برادران یوسف از دو مادر بودند، آنهایی که نسبت به یوسف و برادرش بنیامین حسد می‌ورزیدند از ناحیه مادر جدا بودند لذا خودشان که از مادر اول بودند تعصب خاصی نسبت به هم داشتند و این تعصب نژادی از ناحیه مادر موجب شد که به گروه خودشان افتخار کنند و به خود مغرور شوند و اظهار منیت کنند که این منیت شیطانی موجب شد تا بگویند « نحن عُصبه » ما گروهی همبسته و همیارو نیرومند هستیم و باید نزد پدر عزیزتر باشیم نه یوسف و برادر مادری اش. و این تعصب های جاهلانه و خوی استکباری موجب آن شد که حُسن یوسف را نبینند و پدرشان که پیامبر خداست متهم به گمراهی کنند و بگویند: « انّ ابانا لفی ضَلالٍ مبین ؛ بی تردید پدرمان در گمراهی آشکاری است. » (همان )

    • حسد:

    شیطان صفت عصبیت خویش را در نفس برادران یوسف شعله ور کرد و این موجب شد بر یوسف برادر مادریشان حسد بورزند.
    یکی از ویژگی های زشت انسان های اسیر نفس اماره حسد است که آیه هفت و هشت این سوره بدان اشاره دارد. انسان حسود به جای آنکه خود را تعالی دهد و فضایل نیکان را کسب نماید تا همرتبه آنان شود تلاش میکند تا با از میان برداشتن نیکان خود را در جایگاه آنان قرار دهد و این همان توطئه نفس اماره و وسوسه های شیطان است که در آیه پنج بدان اشاره شده است « انَّ الشَیطان للانسان عدوّ مبین » همانا شیطان برای انسان دشمنی آشکار است آری قوه حسد و عصبیت قومی آنچنان انسان را اسیر خویش می‌کند که فرزندان پیامبر خدا حاضر می‌شوند که پدرشان را متهم به خطا کاری و بی عدالتی در محبت فرزندان نموده و برای معارضه با او نقشه بکشند و برادرشان را بکشند و یا او را به سرزمین بی آب و علفی تبعید کنند تا شاید جای او را بدست آورند


    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  6. Top | #15

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.56
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    چنان که قرآن کریم می‌فرماید: « اقتلوا یوسفَ اواطرَحوه ارضاً یَخلُ لکم وجهُ ابیکم » و در نهایت با تخفیف در حکم اعدام او را به چاه انداختند و همه این نقشه های شوم شیطانی ریشه اش رشک و حسد است چنان که مولوی می‌نویسد:


    یوسفان از رشک زشتان مخفیند
    کز عدو خوبان در آتش میزیند

    یوسفان از مکر اخوان در چه اند
    کز حسد یوسف به گرگان میدهند

    از حسد بر یوسف مصری چه رفت
    این حسد اندر کمین گرگی است زفت

    لا جرم زین گرگ یعقوب حلیم
    داشت بریوسف همیشه خوف وبیم

    گرگ ظاهر گرد یوسف خود نگشت
    این حسد در فعل از گرگان گذشت




    • مکر(16) و حیله:

    یکی از صفات زشت و حیوانی آدمیان مکر و حیله گری است انسان های جاه طلب و دنیا طلب برای کسب مقام و دنیای مورد آرزوی خویش دست به هر نیرنگی می‌زنند خدای سبحان در این سوره از زبان یعقوب پیامبر به ما آموزش می‌دهد که متوجه مکر و کید دیگران باشیم. چنانکه می‌فرماید: « لا تقصص رویاک علی اخوتک فیکیدوا لک کیدا ؛ ای فرزندم رویای صادقت را برای برادرانت بازگو مکن چون آنها برایت نقشه می‌کشند و علیه تو توطئه می‌چینند. » (17)


    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  7. Top | #16

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.56
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    شاید یعقوب می‌دانست که آنان اگر بر این خواب یوسف که نشانه های عظمت و آینده درخشان او در آن هویدا است آگاه شوند ؛ بر او رشک برند و شیطان آنان را بر از میان برداشتن یوسف همداستان می‌کند، از این رو او را از بیان خوابش به برادرانش نهی کرد ؛ اما آیا اینکه برادران بر خواب او آگاه شدند یا نه محل بحث است و آنچه که قرآن به صراحت بیان می‌کند این است که برادران یوسف اظهار کردند پدرشان یوسف را از آنان بیشتر دوست می‌دارد و این برایشان با توجه به فضایلی که برای خود بر می‌شمردند قابل تحمل نبود از این رو برای او توطئه ها کردند و با لاخره نقشه به چاه افکندن او را عملی ساختند که قرآن کریم نقشه آنان را چنین گزارش می‌کند: « گفتند ای پدر چرا ما را بر یوسف امین نمی شماری در حالی که ما خیرخواه او هستیم.؟ او رابا ما بفرست تا بگردد و بازی کند ما حتما از او مواظبت می‌کنیم » (آیه 10 و 11) بالاخره پدرراراضی کرده و او را بردند اما وقتی او را بردند همداستان شدند که او را در نهانگاه چاه بیفکنند. بعد از آنکه نقشه شان را عملی کردند نزد پدر گریه‌ای دروغین سر دادند و گفتند که گرگ او را درید آری اگر انسان اسیر عصبیت و حسد گردد گرگ صفت می‌شود و مدام توطئه می‌چیند تا شاید به خواسته های باطل خویش نائل آید.



    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  8. Top | #17

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.56
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض




    • بی وفایی:

    یکی دیگر از صفات زشت آدمی بی وفایی و شکستن عهد و پیمان است. آری اگر یک رذیلت اخلاقی در انسان پیدا شد و آن را درمان نکرد گناهان و رذایل دیگری به دنبال آن می‌آید، برادران یوسف وقتی نتوانستند با عصبیت قومی و حسد درونی خویش مبارزه کنند نقشه به چاه افکندن یوسف را ریختند و به دنبال آن با پدرشان عهد بستند او را به صحرا ببرند و سالم برگردانند اما عهد خود را شکستند و او را به چاه افکندند با آنکه بر طبق گزارش پیام آسمانی وحی گفته بودند « انا له لناصحون ؛ ما خیر خواه او هستیم. » «11» « و اناله لحافظون ؛ و ما نگهبان او هستیم. » «12» « و نحن عصبه انا اِذاً لَخاسرون ؛ ما گروهی همیار و نیرومند هستیم اگر گرگ او را بخورد از زیانکاران خواهیم بود » «15» اما با همه این احوال میثاق ها شکستندَ؛ بی وفایی کرده اورا به چاه افکندند.



    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  9. Top | #18

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.56
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض







    • دروغ گویی:

    یکی دیگر از صفات رذیله‌ای که در این داستان بدان اشاره شد و این جا ریشه در حسدو عصبیت دارد دروغگویی است، برادران یوسف بعد از آنکه او را به چاه افکندند شامگاهان که برگشتند گفتند:
    « یا ابانا انّا ذَهبنا نَستبقُ و ترکنا یوسفَ عند متاعِنا فَاَکلَهُ الذئبُ و ما اَنتَ بمومنٍ لَنا و لو کُنّا صادقین ؛ ای پدر ما به مسابقه رفتیم و یوسف را نزد اثاثمان گذاشتیم پس گرگ او را خورد گرچه تو سخن ما را هر چند راستگو باشیم باور نخواهی کرد. » «17»
    آنان برای سرپوش نهادن بر جرم و گناهشان پیراهنی را به خون بره‌ای آغشته کرده تا شاید یعقوب سخنشان را باور کند «18» آن پیامبر راستین که می دانست دروغ می گویند فرمود:« نفس شما کاری را برای شما بیاراست.» (همان)‌
    در اینجا قرآن از یکی از ویژگی های نفس اماره پرده بر میدارد و آن اینکه تزئین اعمال زشت می‌کند. برادران یوسف ابتدا خود را قانع ساختند که این کار را انجام دهند و بعد صالح شوند که در اینجا بدان اشاره کنیم.



    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  10. Top | #19

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.56
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض








    • گناه نقد و توبه نسیه:

    یکی از نقشه های نفس اماره این است که انسان را به گناه نقد و توبه نسیه وادار می کند چنانکه برادران یوسف گفتند: « یوسف را بکشید یا او را به سرزمین دوردستی بیفکنید تا توجه پدر تنها معطوف به شما شود بعد از آن مردم شایسته‌ای شوید.» (آیه 9)
    آیا انسان می‌داند در حین گناه مرگ به سراغش نمی آید..؟ آیا می‌داند توفیق توبه پیدا نمی کند..؟ آیا اثر وضعی گناه مانع از آن نیست که انسان نتواند از صالحان و شایستگان گردد. آیا اینها همه از نقشه های نفس اماره برای گمراهی انسان نیست..؟ آیابرادران یوسف بعد از آن از شایستگان شدند..؟ پس انسان نباید فریب شیطان را بخورد و خود را به معصیت آلوده کند چرا که شاید هیچگاه دیگر توفیق توبه پیدا نکند.



    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










  11. Top | #20

    تاریخ عضویت
    May_2013
    عنوان کاربر
    همراز نور
    میانگین پست در روز
    0.56
    نوشته ها
    2,225
    صلوات و تشکر
    957
    مورد صلوات
    3,505 در 1,798 پست
    نوشته های وبلاگ
    29
    دریافت کتاب
    6
    آپلود کتاب
    0

    پیش فرض








    • ظلم و ستم:

    یکی از زشت ترین صفات نفسانی انسان ستم کاری است خواه ستم بر غیر و تجاوز به حقوق دیگران باشد خواه بر نفس خویش باشد و خواه در حق پروردگار. در این سوره خدای سبحان از قول یوسف می‌فرماید: « انه لا یفلح الظالمون ؛ ستمکاران رستگار نمی شوند.»
    یوسف پاسخ دادن به درخواست زلیخا را ستم می‌داند چون ستمکاری تجاوز به حقوق و گذشتن از مرز عدالت است این تجاوز ممکن است مراد به حق خدا باشد چون فرمود: « معاذ الله انه ربی احسن مثوای ؛ پناه بر خدا او پروردگار من است و او مرا جایگاهی نیکو داده است. » (آیه 23) سزاوار نیست که به حدود الهی تجاوز نمایند و وجه دیگر اینکه تجاوز به حریم عزیز مصر باشد چون تجاوز به ناموس عزیز مصر ظلم در حق اوست و به گفته بعضی مفسرین یوسف خواست با یادآوری اکرامی که عزیز مصر در حق او کرد همسر عزیز مصر را متنبه نماید که از این خواسته اش دست بردارد و از سوی دیگر ظلم بر نفس خودش بود چون خطا و هر گناهی که انسان انجام می‌دهد در واقع بر نفس خویش ستم روا می‌دارد و موجب محرومیت خویش از رستگاری میشود.




    دلخوش آن مستحب ام که جوابش واجب باشد.










صفحه 2 از 5 نخستنخست 1234 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. به حسینیه ی مجازی محبان الحسین علیه السلام خوش امدید
    توسط مهاجر در انجمن امام حسین علیه السلام
    پاسخ: 56
    آخرين نوشته: 2015_11_03, 10:35 AM
  2. سوره مبارکه بقره
    توسط گل مريم در انجمن قرائت قرآن
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2013_12_16, 08:49 AM
  3. سوره الفَاتِحَة + دانلود
    توسط گل مريم در انجمن قرائت قرآن
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 2013_12_02, 10:00 PM
  4. زندگينامه جانباز سرافراز حاج احمد سوداگر
    توسط ملکوت در انجمن زندگی نامه جانبازان
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 2013_09_24, 07:38 PM
  5. سوال در مورد قسم
    توسط جویای اندیشه در انجمن نذر، قسم ، عهد و ...
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 2013_08_29, 10:33 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

کانال ترجمه ی شهر نورانی قرآن

انجمن شهر نورانی قرآن محیطی پر از آرامش و اطمینان که فعالیت خود را از فروردین سال 1392 آغاز نموده است
ایمیل پست الکترونیکی مدیریت سایت : info@shahrequran.ir

ساعت 06:44 PM