2- ارث برخاسته از قرابت و نزديكى آن است كه انسان به تناسب پيوند خويشاوندى با ديگران از آنان ارث برد، و كسانى كه به تناسب پيوند و قرابت ارث مى برند، به ترتيب اهميت عبارتند از: پسر، و بعد از او فرزند يا فرزندانش كه جانشين وى مى شوند؛ و بايد يادآور شد كه طبقه نخست، هميشه از ارث برى نسل بعد جلوگيرى مى كنند، و با بودنِ اين نسل، يا كسى از آنان، ارث به نسل دوّم نمى رسد.
پس از پسر، پدر نيز درصورت نبودن فرزند، به قرابت ارث مى برد و همه دارايى درصورتيكه تنها باشد، به او مى رسد.
بعد از پدر، كسانى چون فرزندِ پدر يا پدرِ پدر، يا عمو و عمّه كه ازجانب پدر با ميّت قرابت مى يابند، ارثشان به قرابت است. بنابراين، پدرِپدر يا برادرى كه فرزندِ پدر است، در يك رديف قرار مى گيرند؛ همچنين است مادربزرگ كه با خواهر در يك رديف قرار مى گيرد. و دارايى برجاى مانده را طبق قانون به نسبت دو بهره براى پسر و يك سهم براى دختر تقسيم مى كنند.
كسانى كه با ميّت دو سبب قرابت دارند، از كسانى كه تنها يك سبب قرابت دارند، مقدّم مى باشند و از ارث برى آنان جلوگيرى مى كنند. فرزندان خواهر و برادر، جاى پدر و مادرشان را مى گيرند و با پدر و مادر در تقسيم ارث شركت مى كنند. به همين ترتيب، جدّ و جدّه گرچه دور باشند، و يا خواهران و برادران ميّت و فرزندان آنان در ارث شريك هستند.
از خويشاوندان مادرى، پدربزرگ و مادربزرگِ مادرى و خويشان آنان همانند دايى و خاله، به قرابت ارث مى برند؛ و فرزندان مادر به فرض، نه به قرابت. بنابراين، جدّ و جدّه مادرى با برادر و خواهر مادرى هم سهمند؛ و هرگاه خويشاوندان پدرى و مادرى با هم گردآيند و ازنظر درجه خويشاوندى مساوى باشند، يك سوّم دارايى برجاى مانده براى خويشاوندان مادرى و بقيّه آن براى خويشاوندان پدرى خواهد بود و بهره پسران در تقسيم، دو برابر دختران است.
و هر گاه يكى از خويشاوندان پدرى و مادرى از ديگرى دورتر باشد، آن که نزديك تر است، مانع ارث برى دورتر مى شود و او را از ارث محروم مى سازد، خواه ازطرف پدر باشد، خواه ازسوى مادر. اين حكم تنها در يك جا استثنا شده و آن زمانى است كه پسرعموى پدرى و مادرى با عموى پدرى جمع شوند كه در اينجا پسرعمو مقدّم بر عمو مى شود و او ارث را مى برد.
اين بود اصول و چهارچوب مقررات ارث، براى دريافت شاخ وبرگهاى بسيار بحث بايد به كتابهاى فقهى مراجعه گردد. (مجمع البیان)